محمد نجارصادقی: با وجود افزایش پلکانی قیمت دلار طی سال جاری، تراز تجاری 9 ماه منتهی به آذر منفی ۵ میلیارد و ۹۳۰ میلیون دلار گزارش شده است، این در حالی است که تراز تجاری مدت زمان مشابه سال گذشته که نسبتا دلار کمنوسان بود، مثبت ۶8۵ میلیون دلار بوده است؛ این نشان از آن دارد که افزایش صادرات به واسطه افزایش قیمت دلار یک نظریه باطل است. به گزارش «وطنامروز»، یکی از بهانههایی که طی سالهای اخیر در پاسخ به دلیل منفی بودن تراز تجاری توسط دولتمردان تدبیر و امید مطرح میشد، غیرواقعی بودن نرخ ارز بود البته این دیدگاه از سوی نزدیکان به مسعود نیلی، دستیار ویژه اقتصادی رئیسجمهور عنوان میشد و طیف دیگری در هیات دولت به کلی با این دیدگاه مخالف بودند که از شاخصترین چهرههای آن میتوان به نوبخت سخنگوی دولت و مسعود کرباسیان وزیر اقتصاد اشاره کرد. بر این اساس دیدگاهی در هیات دولت وجود دارد مبنی بر اینکه قیمت پایین دلار طی سالهای اخیر باعث شده به صادرات لطمه وارد شود. آنها بر این باورند که حضور مستمر بانک مرکزی در بازار ارز و تزریقهای ارزی برای کاهش دلار مصداق سرکوب قیمت واقعی است و این سرکوب باعث میشود صادرات سود واقعی که باید را نداشته باشد و در عوض واردات به دلیل ارزان بودن دلار به صرفه باشد. مدافعان این نظریه حتی پای اقتصاد مقاومتی را هم پیش میکشند و میگویند دلیل اینکه تولید در ایران ناکام مانده همین موضوع ارزان بودن دلار است. آنها همواره واردکننده را با تولیدکننده مقایسه میکنند و میگویند در شرایطی که دلار ارزان است گرفتن ثبت سفارش خودرو خیلی بهتر از در گیر و دار تامین اجتماعی، جذب کارگر و مصائب تولید افتادن است. البته این استدلال درست است اما سوال اصلی اینجاست که چرا باید گرفتن ثبت سفارش یا بهطور کلی واردات در اقتصاد ایران تا این حد آسان باشد؟ چرا باید آنقدر قاچاق بهصرفه باشد که کسی به تولید فکر نکند؟ به نظر میرسد گویندگان این ادعا که افزایش نرخ ارز باعث افزایش صادرات میشود بیشتر در حال پاک کردن صورتمسأله دلیل رغبت سرمایهگذاران در داخل به واردات هستند تا به دنبال پاسخ به اینکه چرا واردات و قاچاق در ایران بهصرفه است.
آیا افزایش نرخ ارز رویای صادرکنندگان است؟
در حال حاضر این سوال پیش میآید که چرا تراز تجاری 9 ماه اخیر با وجود افزایش پلکانی دلار مثبت نشده است؟ قیمت دلار طی یک سال اخیر 1400 تومان یا 30 درصد افزایش پیدا کرده، همان چیزی که صادرکنندگان رویای آن را داشتند. امروز باید روز شکوفایی صادرات باشد اما چرا چنین اتفاقی نیفتاده است؟ دلیل آن است که اساسا سبد کالاهای صادراتی ایران به کلی به دلار ارتباطی ندارد، اینکه گفته میشود با کاهش نرخ دلار مزیت رقابتی اقتصاد ایران از بین میرود اشتباه است زیرا سوختهای فسیلی و مشتقات آنها کششی در برابر نوسان ارزی ندارند. بنا بر این گزارش، در 9 ماه منتهی به آذر سال جاری تنها 61/9 درصد اقلام صادراتی از ایران را محصولات غیرنفتی تشکیل میدادند که عبارتند از: سنگآهن 42/2 درصد، اوره محلول در آب 55/1 درصد، فولاد 56/1 درصد، مشتقات آهنی 94/1 درصد و پسته 14/2 درصد (در این آمار مشتقات پتروشیمیها محاسبه نشده است زیرا آنها هم برابر نوسان دلار کشش ندارند). با این توضیح غیرمنطقی به نظر میرسد که برای کمتر از 10 درصد سبد صادراتی اقدام به افزایش قیمت دلار در داخل کشور کنیم، اقدامی که هم از نظر روانی تبعات منفی بسیاری دارد و هم باعث تورم داخلی میشود؛ از سوی دیگر طبق گزارشهای گمرک، قطعات منفصله خودرو، ذرت دامی، برنج، لوبیا و وسایل نقلیه بیشترین کالاهایی هستند که طی 9 ماه منتهی به آذر وارد کشور شدهاند و بالغ بر 70 درصد واردات ایران در این بازه زمانی را کالاهای واسطهای تشکیل میدادند، بنا بر این افزایش نرخ ارز میتواند روی کالاهای نهایی تولید شده هم تاثیر بگذارد که در این شرایط دولت مجبور میشود به برخی کالاهای اساسی سوبسید بدهد و دوباره همان آش و همان کاسه...
رانتی پشت افزایش نرخ ارز است
نهتنها نظریه افزایش صادرات به دنبال افزایش نرخ ارز در عمل رفوزه شده است بلکه همواره کارشناسان اقتصادی هم آن را دیدگاهی اشتباه خواندهاند، بر همین اساس حسن سبحانی استادتمام اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: یک نظریه در اقتصاد وجود دارد مبنی بر اینکه اگر شما ارزش پول داخلی خود را کم کنید، واردات به کشور کم میشود و صادرات افزایش پیدا میکند؛ این موضوع در برخی کشورهای صنعتی دنیا جواب داده اما در اقتصاد ایران جواب نداده است، زیرا در اقتصاد کشور ما آنقدر کالا تولید نمیشود که بخواهیم بر مبنای آن صادرات هم داشته باشیم. اقتصادهایی که با زیاد کردن نرخ ارز، صادرات در آنها افزایش پیدا میکند، تولید انبوه دارند ولی در ایران تولیدی نداریم. وی افزود: کسانی به عنوان بخش خصوصی- که البته بخش غیرمولد آن هستند- در اتاقهای مختلف جمع شدهاند و از افزایش قیمت ارز دفاع میکنند، همین افراد که اغلب بازرگان هستند در دولت هم حضور دارند و افزایش نرخ ارز، برای آنها استفاده رانتی دارد. حسین صمصامی، سرپرست سابق وزارت اقتصاد هم دیدگاهی نزدیک با سبحانی دارد و به «وطنامروز» میگوید اگر افزایش نرخ ارز صادرات را افزایش میدهد پس چرا سال 90 که دلار بالا کشید صادرات تغییری نکرد؛ طبق این تفکر باید ما در سال 90 شاهد شکوفایی صادرات میشدیم. به جرأت میگویم هیچ تحلیلی از وضعیت اقتصادی موجود توسط دولت وجود ندارد. ما در دولت یک تحلیلگر اقتصادی دقیق نداریم؛ دولتیها هیچ اشرافی به مسائل اقتصادی ندارند. اطلاعاتی که بتواند وضعیت اقتصادی ایران را عیان کند وجود ندارد، در تحلیل اقتصادی دولت هم ضعف فکری و علمی وجود دارد و هم ضعف آماری داریم. بنا بر این گزارش، افزایش نرخ ارز چه پله پله و چه ناگهانی هیچگاه کمکی به صادرات نخواهد کرد و تنها منفعت این موضوع افزایش تورم و بیثباتی در فضای کسبوکار است. هماکنون شاهد این هستیم قیمت اتومبیل و وسایل برقی از جمله موبایل، تبلت یا لپتاپ افزایش پیدا کرده است و فروشندگان این افزایش را ناشی از افزایش نرخ دلار میدانند، در حالی که اساسا بیش از یک سال است خودروی جدید ثبت سفارش نشده است و قیمت خودروهای حال حاضر باید متناسب با سال گذشته محاسبه شود؛ این موضوع برای محصولات الکترونیکی هم صادق است، در مجموع باید گفت به دلیل وجود سوداگران در اقتصاد ایران و نبود نظارت دولت لطمه افزایش نرخ ارز تنها به معیشت مردم است و هیچ تاثیر دیگری نخواهد داشت.