صادق امامی: کشف شبکه بزرگ جاسوسی در پوشش فعالیتهای زیستمحیطی آنقدر پربار و با اهمیت است که خودکشی یکی از اعضای موثر این شبکه در توالت زندان، نمیتواند مانع پیگیری و بررسی دیگر ابعاد فعالیتهای مخرب این شبکه شود. به گزارش «وطنامروز»، فعالیتهای غیرقانونی موسسه حیات وحش میراث پارسیان در پوشش اختیاراتی که سازمان محیطزیست برای آن فراهم کرده بود حالا باعث شده توجهات به سوی کسانی جلب شود که ارتباطات پیدا و پنهانی با اعضا و فعالیتهای این موسسه داشتهاند. یکی از موضوعاتی که حالا درباره شبکه جاسوسی و فعالیتهای آنان در گستره ایران مطرح شده، این است که اعضای این شبکه تحت چه عنوانی و از طریق چه ارگانها یا سازمانهایی توانستهاند آزادانه به این سو و آن سوی کشور رفته و به بهانه فعالیتهای زیستمحیطی، اطلاعات مهم امنیتی و غیر امنیتی را کسب و به بیرون منتقل کنند. در این میان طی روزهای اخیر که ماجرای کشف شبکه جاسوسی و نیز خودکشی عجیب یکی از مهرههای اصلی این شبکه در توالت زندان بر سر زبانها افتاده، یک نام از میان مسؤولان سابق و فعلی کشور نیز مطرح شده و آن «معصومه ابتکار» است. بر اساس گزارشهای رسیده، نقش ابتکار در ایجاد زمینه فعالیت برای موسسه موسوم به حیات وحش میراث پارسیان یک نقش کلیدی بوده است. این موسسه و افراد اصلی آن که به بهانه فعالیتهای زیستمحیطی شبکه جاسوسی خود را در کشور پهن کرده بودند؛ ارتباطات ویژهای با معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور و رئیس سابق سازمان محیطزیست داشتهاند. این ارتباطات به گونهای تنگاتنگ بوده که یکی از اعضای هیات موسس این موسسه به عنوان معاون ابتکار انتخاب میشود.
در ادامه گزارشی درباره چگونگی وصل شدن شبکه جاسوسی تنیده شده در موسسه موسوم به حیات وحش میراث پارسیان با سازمان محیطزیست و اختیارات، امکانات و پوششهای عجیبی که سازمان محیطزیست برای این شبکه ایجاد کرده پرداخته میشود.
گفتنی است تمام دادههای این گزارش مبتنی بر اخبار و اطلاعاتی است که پیش از این در رسانههای داخلی و در پوشش اخبار مربوط به تحولات سازمان محیطزیست منتشر شده است.
موسسه حیاتوحش میراث پارسیان اردیبهشتماه سال 87 به صورت رسمی در اداره ثبت شرکتها به ثبت رسید و یک سال بعد (1388) نخستین جلسه هیات امنای خود را برگزار کرد. این موسسه خصوصی اما خیلی زود در ایران شناخته شد و چند سالی از فعالیتش نگذشت که به عنوان اصلیترین پیمانکار سازمان محیطزیست در پروژه یوز ایرانی شناخته شد. موسسه موسوم به حیات وحش میراث پارسیان تحت همین پوشش توانسته فعالیتهای جاسوسی و کسب و انتقال اطلاعات را انجام دهد. میراث پارسیان به عنوان اصلیترین موسسه خصوصی برای حفظ یوز ایرانی، منطقهای به وسعت یک میلیون هکتار در پارک ملی توران را در اختیار گرفت. این موسسه در شرایطی که تمام تشکلها و سازمانهای مردمنهاد از انجام یک پروژه تحقیقاتی در این منطقه محروم بودند، به صورت آزادانه و ویژه در این منطقه وسیع فعالیت میکرد و تمام فعالیتهایش اعم از نصب دوربین، برآورد جمعیت، تحقیقات و برگزاری همایشها و کارناوالهای محیطزیستی به صورت انحصاری بود و دادهها و اطلاعاتش را نیز انحصارا در اختیار داشت.
پشتپرده میراث پارسیان
اینکه چگونه موسسه تازهتاسیس میراث پارسیان در عرض چند سال میتواند اصلیترین پیمانکار پروژه حفاظت از یوز ایرانی شود، خود به تنهایی پاسخ بسیاری از سوالات دیگر درباره این موسسه را روشن خواهد کرد. سالها قبل پروژه حفاظت از یوز ایرانی به عنوان یک پروژه بینالمللی شناخته شد و دفتر برنامه عمران سازمان ملل متحد حمایتهای مالی از این پروژه داشت اما به دلیل نارضایتی دفتر برنامه عمران ملل متحد از عملکرد پروژه و ناامیدی از نجات یوز، این پروژه از وضعیت بینالمللی خارج شد. با کنار رفتن دفتر برنامه عمران ملل متحد از جمع شرکای پروژه حفاظت از یوز اما این پروژه توسط یک NGO داخلی یا همان موسسه حیاتوحش میراث پارسیان ادامه پیدا کرد، یعنی همان موسسهای که شبکهای از جاسوسان در آن تنیده شده بود و پروژه یوز ایرانی میتوانست فعالیتهای آنان را در گستره جغرافیایی ایران پوشش دهد. اما چه کسانی در این موسسه فعالیت میکردند و این پروژه را در اختیار گرفتند؟
خزانهدار؛ مسؤول حفاظت از یوزپلنگ
سال 92 پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی و انتخاب معصومه ابتکار به عنوان رئیس سازمان محیطزیست، این سازمان موسسه حیات وحش میراث پارسیان را به عنوان یکی از شرکای پروژه حفاظت از یوز انتخاب کرد. این پروژه که در ابتدا بینالمللی بود، به هومن جوکار، خزانهدار موسسه حیاتوحش میراث پارسیان واگذار شد اما پس از اینکه سازمان ملل از این پروژه خارج شد، بهرغم انتقادات نسبت به عملکرد انحصارگرایانه جوکار در این پروژه و دادن اختیارات به موسسه میراث پارسیان، سازمان حفاظت محیط زیست، موسسه حیاتوحش میراث پارسیان را پیمانکار این پروژه تعیین کرد. اما چگونه میراث پارسیان پیمانکار این پروژه شد؟ یکی از اصلیترین اعضای موسسه حیات وحش میراث پارسیان فرهاد دبیری است. در اساسنامه این مؤسسه (سال 91) نام فرهاد دبیری در میان اعضای هیأت مؤسس و امنای مؤسسه حیاتوحش میراث پارسیان آمده است. دبیری 3 سال بعد طی حکمی از سوی معصومه ابتکار، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست و جانشین احمدعلی کیخا میشود. بسیاری از فعالان محیطزیستی در آن زمان، واگذاری پروژه حفاظت از یوز ایرانی به میراث پارسیان را بیارتباط با جایگاه فرهاد دبیری نمیدانستند. البته فرهاد دبیری در دوره ریاست جدید سازمان محیطزیست نیز مسؤولیت مهمی را تصاحب کرد و با حکم عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، مشاور ارشد و مسؤول دبیرخانه شورایعالی محیطزیست شد.
انتصاب مشاور از سوی همسر ابتکار
در کنار انتصاب رسمی فرهاد دبیری، عضو هیأت موسس میراث پارسیان به معاونت معصومه ابتکار، نام فردی دیگر از این موسسه نیز که دارای ارتباطاتی با سازمان حفاظت محیطزیست است، به چشم میخورد. این فرد کامیل جعفری تبریزی، نایبرئیس هیاتمدیره مؤسسه میراث پارسیان است. جعفری که از چهرههای شناختهشده توریسم شکار به حساب میآید، دارای ارتباطات و مراودات ویژه با همسر ابتکار نیز بوده است. او در نامهای که به زبان انگلیسی برای معصومه ابتکار نوشته، علاوه بر مشاوره به وی درباره توریسم شکار، به این مساله اشاره کرده است و از لقبی که همسر ابتکار به او داده، تقدیر کرده است. او در این نامه نوشته است: «ملاقات با آقای هاشمی و دیدن عیسی و طاها (فرزندان ابتکار) همواره مایه افتخار است. بویژه طاها که در مقایسه با نخستینباری که او را دیدم امروز، جوانی برازنده شده است. آقای هاشمی همواره نسبت به من لطف داشته و از شما چه پنهان لقب «مشاور غیررسمی» شما را به من عنایت میکنند و مرا تشویق میکنند که در موارد لازم نظراتم را برایتان بنویسم».
کازینوساز منجی یوز ایرانی!
یکی از دستگیرشدگان اخیر که اعترافات بسیار مهم و سنگینی درباره پروژه نفوذ و جاسوسی داشته، «مراد طاهباز» از اعضای ارشد و عضو هیات مدیره موسسه حیاتوحش میراث پارسیان است. این فرد که گفته میشود علاوه بر ایران تابعیت آمریکایی و انگلیسی نیز دارد، یکی از مهرههای اصلی پشت صحنه فعالیتهای پنهان موسسه حیاتوحش میراث پارسیان است. این فرد همان کسی است که در بالاترین جلسات کمیته راهبردی یوزپلنگ ایرانی شرکت کرده است. او که نه از مسؤولان ستادی محیطزیست است و نه از مدیران استانی، ظاهرا در این نشستها از جایگاه به مراتب مهمتری نسبت به سایر اعضا برخوردار بوده است.
اما مراد طاهباز کیست؟ طاهباز یک تاجر بینالمللی است. او به واسطه یکی دیگر از شرکتهای ثبتشده خود در آمریکا مدیریت ساخت مجموعه توریستی بزرگی در اسرائیل را عهدهدار است و از شرکای تجاری رژیم صهیونیستی به شمار میرود! این فرد علاوه بر ساختوساز در آمریکا و رژیم صهیونیستی، مدیریت توسعه قمارخانههای آمریکا را هم در کارنامه فعالیتهای خود دارد. سال 94 مجموعهای از مدیران همکار سازمان محیطزیست در پرونده صیانت از «یوزپلنگ ایرانی» به همراه مراد طاهباز، رئیس برنامه عمران سازمانملل- گری لوئیس- و مجموعهای از مدیران آمریکایی موسسه قوچهای وحشی آمریکا و بنیاد میراث ایران در انجمن سلطنتی جغرافیای انگلیس گردهم آمدند و در غیاب مسؤولان جمهوری اسلامی ایران درباره مسائل زیستمحیطی کشور به ارائه طرح و نظریه پرداختند!
طاهباز همچنین از علاقهمندان شکار است که یکی از مستندات آن، ثبت شکار 2 رأس مارال، گوزن زرد، تار هیمالیایی و شاموا به نام وی در وبسایت گزارش شکار (Hunting Report) است. او همچنین در سمیناری درباره شکار قوچ در ایران که در هتل- قمارخانه پاریس در لاسوگاس برگزار شده بود، تحت عنوان «شهروند سابق ایران» در پنلی شرکت کرده و به همراه رضا گلسرخی و یک شکارفروش بینالمللی به نام دیوید لیلین، راههای شکار در ایران و نیز ارسال شاخ و لاشه شکار به آمریکا را برای حضار آمریکایی شرح داد.
جاسوسی با مجوز شکار
اما این همه زوایای پنهان موسسه حیاتوحش میراث پارسیان نیست. این موسسه با پوشش حفاظت از محیطزیست و زیستگاههای طبیعی تلاش میکرد وظایفی را که از سوی سرویسهای خارجی به آن واگذار شده بود انجام دهد. بر همین اساس نیز حتی در ساختار هیات موسس و اعضای هیاتمدیره آن اسامی افرادی به چشم میخورد که نهتنها حافظ محیطزیست و حیوانات وحشی نبودهاند که خود عاملان اصلی شکار حیوانات هستند. کامیل جعفریتبریزی، نایبرئیس هیاتمدیره موسسه میراث پارسیان یکی از این افراد است. این فرد گرداننده 2 شرکت گردشگری شکار به نامهای «ایران سافاری» و «کاروان سحر» است. شرکت «ایران سافاری» که پیش از این در دوره پهلوی نیز با بهره بردن از رانت انتساب خانوادگی با اسکندر فیروز- مدیر وقت سازمان محیطزیست ایران- شکار اتباع خارجی در ایران را مدیریت میکرد، مسؤولیت فروش پروانه شکار قوچ در معرض خطر لارستان در آمریکا را عهدهدار است. برخی از جاسوسهای غربی در سالهای گذشته توانستهاند با استفاده از پوشش توریسم شکار به ایران سفر و اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری کنند.
مجوزهای بزرگی که جاسوسان گرفتند!
نحوه برکشیده شدن شبکه جاسوسی که تحت عنوان فعالان محیطزیست امکان دسترسی به اقصی نقاط ایران را پیدا کرده بود موضوعی نیست که صرفا بتوان آن را محدود به سوءمدیریت کرد. هرچند نمیتوان براحتی درباره نسبت مسؤولان سازمان محیطزیست با فعالیتهای جاسوسی نیز اظهارنظر کرد. با این حال اما یک مرور کوتاه بر این گزارش نشان میدهد یک موسسه که حالا یک شبکه جاسوسی از دل آن کشف شده، بسادگی توانسته است خود را به سازمان محیطزیست پیوست کرده و از امکانات و پوششی که این سازمان برای آنها فراهم کرده، در راستای فعالیتهای جاسوسی خود استفاده کند. البته اقدامات مشکوک این موسسه از چشم فعالان واقعی محیطزیست پنهان نمانده است به گونهای که اعتراض آنان را نیز موجب شده بود. به عنوان نمونه آبانماه امسال فعالان محیطزیست این انتقاد را مطرح کردند که چرا منطقه یک میلیون هکتاری توران به طور کامل در اختیار موسسه حیاتوحش میراث پارسیان قرار دارد، آن هم در حالی که بزرگترین زیستگاه یوز، پناهگاه حیاتوحش نایبندان است و بنا به آمارهای ارائه شده توسط همین پروژه همواره از بیشترین جمعیت یوز برخوردار بوده است. از سوی دیگر تمرکز فعالیتهای این موسسه در منطقه توران در شاهرود در حالی است که مراکز نظامی ایران از جمله برخی سایتهای موشکی در شاهرود قرار دارند!
از سوی دیگر اطلاعاتی که درباره مناسبات اعضای اصلی این موسسه و مسؤولان سازمان محیطزیست منتشر شده و نیز برخی اعترافاتی که دستگیرشدگان مطرح کردهاند باید به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد. شبکه جاسوسی کشف شده آنقدر مهم و بزرگ است که باید بدون اعتنا به حاشیهسازیهای برخی سیاسیون، همه ابعاد آن مورد بررسی قرار بگیرد. در این راستا، بررسی مورد معصومه ابتکار که نام او در این ماجرا مطرح شده، اگرچه نام بزرگی است اما شاید بزرگترین اسم نباشد!