دانیال داوودی: حسن روحانی در 8 سال دولتهای نهم و دهم همواره از منتقدان افزایش نقدینگی در اقتصاد ایران بود. وی در آن سالها میگفت اگر دولت به جامعه پول پمپاژ کند قدرت خرید مردم کاهش خواهد یافت، فقر زیاد میشود و افزایش فقر به کفر خواهد انجامید. همچنین او بارها با زیر سوال بردن آمار رسمی تورم میگفت از رشد نقدینگی مشخص است اوضاع تورم به چه صورت است، حالا آمارها هر چه میخواهند بگویند، بگویند! حسن روحانی در آن سالها تورم را فشاری میدانست بر زندگی مردم و معتقد بود تورم یک مالیات نانوشته، نامصوب و تحمیلی را بر گردن مردم میاندازد.
واقعیت این است که او اشتباه نمیگفت. نقدینگی اگر با کالاها و خدمات موجود در اقتصاد متناسب نباشد و اگر به سمت تولید هدایت نشود، دیر یا زود به تورم خواهد انجامید. سال 84 نقدینگی 69 هزار میلیارد تومان بود، در حالی که پس از 8 سال، در آغاز دولت یازدهم (پایان مرداد 92) نقدینگی به 492 هزار میلیارد تومان رسید. اگر چه نزدیک به 60 درصد پولی که در این دوره چاپ شد، در ساخت 4 میلیون مسکنمهر شهری و روستایی خرج شد اما به هر حال این رشد نقدینگی اثر خود را بر تورم نیز گذاشت.
از قضا حسن روحانی از سال 92 با شعار «چرخ سانتریفیوژ بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم بچرخد» سکاندار قوه مجریه شد. ویژگی بارز دوره نخست ریاستجمهوری وی کنترل تورم به قیمت بروز رکود گسترده بود. بسیاری از کارخانهها به صورت تعطیل و نیمهتعطیل درآمدند و رونق از کسبوکارها رفت. در حوزه سیاست خارجی نیز پروژه برجام پیگیری شد که به اذعان مسؤولان حوزه پولی و بانکی، در این حوزه دستاوردی «تقریباً هیچ» داشت و با توجه به ماهیت زنجیرهای تحریمها، میتوان گفت برجام در معیشت مردم اثر محسوسی نداشت.
لذا دولت محترم مجبور شد در کارزار انتخابات سال 96 بیش از هر چیز بر تنها دستاورد اقتصادیاش یعنی کنترل تورم تاکید کند. حال سوال اینجاست: این تک دستاورد دولت تدبیر و امید چقدر ماناست؟! برای پاسخ به این سوال باید وضعیت نقدینگی را بررسی کرد. منتقدان دلسوز از جناحهای مختلف از ابتدای دولت یازدهم با توجه به وضعیت رکود در بخشهای مختلف تولید، بارها به دولت هشدار دادند چاپ بیرویه پول و رشد نقدینگی بسیار خطرناک است. دولتیها اما گوششان بدهکار نبود. دولت یازدهم تا پایان سال 95، 761 هزار میلیارد تومان نقدینگی ایجاد کرد؛ چیزی نزدیک به 2 برابر رشد نقدینگی در 2 دولت نهم و دهم.
اکنون نیز رشد نقدینگی به صورت افسارگسیخته ادامه دارد. بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی (تا آذر 96) نقدینگی در اقتصاد با 192 هزار میلیارد تومان رشد، به 1445 هزار میلیارد تومان رسیده است. اما چه شد که حسن روحانی که مهرماه 91 رشد نقدینگی را «سیل بنیانکن» میدانست، به فاصله تقریباً یک سال خود نیز در دولتش اقدام به چاپ پول کرد؟! وی در پاسخ به پرسش مجری مناظرات تلویزیونی در انتخابات 96 درباره نقدینگی گفت: افزایش نقدینگی به شرط اینکه منجر به تورم نشود، اشکالی ندارد.
از این پاسخ برمیآید که گویا مشاوران اقتصادی ریاست محترم جمهور، خیال ایشان را جمع کرده بودند میتوان جوری نقدینگی را مهار کرد که منجر به تورم نشود. اما چگونه قرار است 1445 هزار میلیارد تومان نقدینگی مهار شود؟! این پرسشی بود که اخیراً پاسخ آن روشن شد. دولت محترم با اجرای 2 طرح پیشفروش سکه –که از 17 بهمن آغاز شد- و وقفه 24 ساعته انتقال پول، از سد خود برابر «سیل بنیانکن» رشد بیرویه نقدینگی رونمایی کرد؛ علی برکتالله!
طرح پیشفروش سکه به طور گسترده در 1131 شعبه بانک ملی به اجرا درآمد که طی آن افراد بالای 18 سال میتوانند بدون هیچ محدودیتی در تعداد، سکه بخرند. به این صورت که یک میلیون تومان از قیمت سکه را به صورت پیشپرداخت میدهند و بقیه قیمت آن را در زمان تحویل سکه پرداخت میکنند. این طرح به 2 صورت تحویل 6 ماهه و یکساله در حال اجراست. طی این طرح که نوعی سیاست انقباضی است، دولت هدف جمعآوری نقدینگی سرگردان در اختیار اقشار جامعه را دنبال میکند تا هم به طور مستقیم یک سیاست ضدتورمی را اعمال کرده باشد و هم میل به خرید دلار را کاهش دهد تا تورم از کانال کنترل نرخ ارز، کنترل شود.
همچنین به صورت همزمان طرح وقفه 24 ساعته در انتقالات بانکی نیز کلید خورد. اگر چه دولت هدف این اقدام را مبارزه با پولشویی اعلام کرد اما بسیاری از اقتصاددانان معتقدند این سیاست با هدف کاهش سرعت گردش پول اعمال شده است تا بدین طریق از بروز تورم بکاهد. حال سوال اینجاست: آیا این دو سیاست انقباضی، سد خوبی در برابر «سیل بنیانکن» افزایش نقدینگی هستند؟ پیش از پاسخ به این سوال ابتدا باید در نظر داشت «سیل بنیانکن» را حسن روحانی برای نقدینگی 400 هزار میلیارد تومانی سال 91 به کار برد. با این حساب میتوان گفت نقدینگی 1445 هزار میلیارد تومانی امروز، چیزی شبیه «سونامی تورم» است نه «سیل بنیانکن».
و اما در پاسخ به پرسش فوق باید گفت خیر! چرا که اولاً طرح پیشفروش سکه پس از 4 روز تنها توانست 36 میلیارد تومان از دست مردم خارج کند و این بسیار ناچیز است. همچنین اگرچه طبق پیشبینی اعلام شده توسط بانک مرکزی، این طرح تا 15 درصد بازدهی دارد اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند چنین نیست. در ثانی نرخ دلار از مرز 4800 تومان نیز گذشت و پیشبینی میشود تا آخر سال به بالای 5000 تومان برسد. این مساله نیز خود نشاندهنده آن است که طرح پیشفروش سکه نتوانسته از مطلوبیت خرید دلار بکاهد. طرح وقفه 24 ساعته انتقال پول نیز اگرچه در کوتاهمدت ممکن است تا حدی موثر واقع شود اما در بلندمدت باعث میشود مردم برای معاملات، پول بیشتری نزد خود نگه دارند، لذا در بلندمدت چون نسبت شبهپول به پول در نقدینگی کاهش مییابد، اثر تورمی نقدینگی بیشتر خواهد شد.
با بررسی این دو طرح باید گفت حقیقت این است که «سد چوبی» دولت دوازدهم توان مهار «سونامی تورم» ناشی از رشد افسارگسیخته نقدینگی را ندارد. به فرمایشات آقای روحانی طی سالهای 84 تا 92 بازمیگردم؛ از رشد نقدینگی مشخص است که اوضاع تورم – یعنی تنها دستاورد دولت یازدهم– در نیمه دوم دولت دوازدهم چه خواهد بود، حالا آمارها هر چه میخواهد، بگوید. اگر دولت به جامعه پول پمپاژ کند قدرت خرید مردم کاهش خواهد یافت، فقر زیاد میشود و افزایش فقر به کفر خواهد انجامید!