یک کشور دیگر با پتانسیل ساخت سلاحهای هستهای آخرین چیزی است که خاورمیانه به آن نیاز دارد. اما اگر آمریکا، برنامه عربستانسعودی برای ورود به تجارت انرژی هستهای و علم کردن 16 رآکتور هستهای تولید برق طی 25 سال آینده را بد مدیریت کند، ممکن است این اتفاق بیفتد. سعودیها بروز نمیدهند که میخواهند بعد از اسرائیل به دومین دارنده زرادخانه هستهای در منطقه بیثبات خاورمیانه تبدیل شوند. آنها اصرار دارند رآکتورها صرفا برای تامین نیازهای داخلی به انرژی استفاده خواهند شد. بدین ترتیب میتوانند برای کسب درآمد از خارج کشور به فروش ذخایر عظیم نفتی خود تکیه کنند. اما نشانههای فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد سعودیها به دنبال گزینه ساخت سلاحهای هستهای به بهانه «دفاع در برابر رقیب اصلی خود یعنی ایران» هستند. تلاشهای دولت باراک اوباما برای مذاکره درباره توافقی به منظور انتقال فناوری هستهای غیرنظامی به عربستان بینتیجه ماند، زیرا سعودیها از دادن تعهد حقوقی درباره صرفنظر کردن از فرآوری اورانیوم و پلوتونیوم امتناع کردند. امارات در توافق سال 2009 این تعهد را پذیرفت و عدم اشاعه هستهای را به مثابه «استانداردی طلایی» در قراردادهای همکاری هستهای غیرنظامی قرار داد. اکنون مذاکراتی تازه در دوره یک رئیسجمهور دیگر آمریکا دنبال میشود که در پی تامین نیازهای تجاری ایالات متحده بشدت ناز سران سعودی را میکشد. از لحاظ نظری، دونالد ترامپ در موقعیت خوبی است تا سعودیها را وادار به پذیرفتن استاندارد طلایی کند. او میتواند استدلال کند که برای ریاض بهتر است سوخت غنی شده برای رآکتورها را از تامینکنندگان خارجی و با قیمتی نسبتا پایینتر از تولید آن در عربستان، خریداری کند اما پرسشهایی درباره محدودیتهایی که دولت ترامپ باید رعایت کند و محدودیتهایی که سعودیها خواهند پذیرفت، وجود دارد. اصرار بر شروط سختگیرانه، سعودیها را وادار خواهد کرد که به جای آمریکا، از روسیه یا چین که چنین قوانینی درباره عدم اشاعه هستهای اعمال نمیکنند یا فرانسه و کرهجنوبی خرید کنند. بدین شکل صنعت هستهای رو به زوال آمریکا را که مشتاق یک معامله پرسود جدید است، مجازات خواهند کرد. «وستینگهاوس» و سایر شرکتهای مستقر در آمریکا در حال بحث برای تشکیل کنسرسیومی به منظور برنده شدن در این مناقصه و پروژه چندمیلیارددلاری هستند. ناکامی آمریکا در گنجاندن محدودیتهای حیاتی در هر گونه توافقی سعودیها را آزاد خواهد گذاشت تا این فناوری را با هدف ساخت سلاحهای هستهای به کار ببرند. این موضوع تلاشهای چندین دههای آمریکا برای جلوگیری از گسترش این سلاحها را تضعیف خواهد کرد. آمریکا مدتهای زیادی است که با فروش فناوری هستهای به سایر کشورها، پیشتاز این عرصه بوده است. فروش این فناوری در چارچوب توافقنامههای هستهای غیرنظامی دوجانبه انجام شده که مستلزم پایبندی به 9 معیار عدم اشاعه هستهای است. این معیارها شامل تضمینهایی در این باره است که هیچیک از مواد هستهای تامین شده توسط آمریکا در مواد انفجاری هستهای به کار برده نشود، هیچ فناوری یا دادههای طبقهبندی شدهای بدون رضایت آمریکا به طرف ثالث منتقل نشود و کشور طرف توافق اورانیوم را غنیسازی نکرده و پلوتونیوم را فرآوری نکند.اما مقامهای سعودی همچنان اصرار دارند آنها در چارچوب پیمان منع اشاعه هستهای حق غنیسازی و فرآوری دارند. اگر چنین اختلافاتی مذاکرات را به بنبست بکشاند، ممکن است آمریکا فرصت تحمیل شروط عدم اشاعه هستهای، امنیت هستهای و ایمنی هستهای به برنامه سعودیها را از دست بدهد. طبق مصالحه پیشنهادی «رابرت آینهورن» مذاکرهکننده هستهای سابق آمریکا، سعودیها باید قانونا متعهد شوند به مدت 15 سال، نه به طور نامحدود، از غنیسازی و فراوری چشم پوشی کنند. در نهایت، کنگره باید از حق خود برای بیان حرف آخر درباره چنین قراردادی استفاده کرده و اگر دولت نتوانست، خود شروط سختی را اعمال کند. این شروط باید شامل بازرسیهای سرزده از تاسیسات هستهای سعودی باشد، یعنی مشابه آن چیزی که ایران پذیرفته است. با توجه به اینکه ترامپ رویکرد سبکسرانهای در قبال سلاحهای هستهای دارد، مسؤولیتپذیری کنگره، آینده هستهای نهفقط عربستانسعودی بلکه تصمیمهای ترکیه، مصر و سایر کشورهایی را که در پی دستیابی به توان هستهای هستند، تحت تاثیر قرار خواهد داد. قانونگذاران آمریکایی باید تدابیر حفاظتی ایجاد کنند تا کشورهای بیشتری به سمت سلاحهای هستهای نروند.