محمد نجارصادقی: اکثر کشورهای توسعهیافته در حوزه فناوری اطلاعات اعم از اتحادیه اروپایی، هند و آمریکا به طور هماهنگ مقابل ارزهای دیجیتال سیاست سلبی را اتخاذ کرده و اجازه نفوذ این ارزها را در اقتصاد خود ندادند اما گزارشها حاکی از آن است که به دلیل غفلت بانک مرکزی و دستگاههای تصمیمگیر، حجم بالایی خرید و فروش ارز دیجیتال در ایران انجام شده و در حال رخ دادن است. حقههای باینری و پونزی که پیش از این در شرکتهای هرمی وجود داشته، دروغ آزادی بیحدوحصر این ارز و فریب ثروت در کوتاهمدت از اصلیترین دلایل رغبت خریداران این ارزها در کشور بوده است. به گزارش «وطنامروز»، ارزهای دیجیتال چند ماهی است به اشکال مختلف در ایران مبادله میشود؛ اصلیترین راه فروش این ارزها صرافیهای غیرمجاز و برخی وبسایتهای بدون هویت هستند. اساسا قانونگذاران و نهادهای اجرایی برابر ارزهای دیجیتال در حالت خلسه هستند؛ هفتهای آذریجهرمی از این ارزها دفاع میکند و وعده ارز دیجیتال ایرانی را میدهد و هفتهای دیگر مدیران بانک مرکزی به مردم میگویند ارز دیجیتال نخرید. آنچه مشخص است با ادامه داشتن این سردرگمی هر روز منفعتطلبان به سودهای نامشروع خود میرسند و جمعیت کثیری از مردم هم ضرر میکنند.
بازی پونزی بیتکوین با سرمایهگذاران خرد
اصطلاح بازی پانزی ما را یاد شرکتهای بازاریابی هرمی در سالهای نهچندان دور میاندازد، شرکتهایی که با فریب تخیلبافان در راه ثروت، سرمایه خرد آنها را جذب و با آن عملیات کلاهبردارانه انجام میدادند. در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی برگردانده میشود که از بهرههای متعارف به شیوهای غیرعادی بالاتر است. نکته مهم در این مکانسیم مدیریت سرمایهگذاری این است که سود افراد از پول سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود. نمونهای از بازی پونزی در ایران موسسات غیرمجاز بودهاند که سودهای غیرمتعارف را از محل سرمایه افراد بعدی تامین میکردند و مشاهده میشد این موسسات با وجود بدهی و کسری بالا همیشه عطش جذب سرمایه داشتند. حالا بازی پونزی به بیتکوین رسیده است. بیتکوین نیز با وجود نوآوری در سیستم مالی، نوعی بازی پونزی است و سرمایهگذاری در دارایی بدون پشتوانه است و سودها عملا از سرمایه افراد جدیدی که وارد بازی میشوند تامین میشود و در پایان بازی نیز عدهای بهدلیل عدم تمایل سرمایهگذاران جدید، زیان خواهند کرد.
حقههای پامپ بامپی در ارزهای دیجیتال
بر عکس ادعای سازندگان ارزهای دیجیتالی مبنی بر استفاده این ارزها در خرید و فروش در ماههای اخیر، سرمایهگذاران پس از رشد نجومی ارزش بازار ارزهای دیجیتالی برای کسب سود وارد این حوزه شدهاند. همزمان با ورود سرمایهگذاران جدید، رفتار دیگری در این بازار شکل گرفت. برخی بازیگران فعال و معاملهگران آغاز به ذخیره این داراییها برای فروش در قیمتهای بالاتر کردند. ورود خریداران جدید و عمده، جو هیجانی به بازار میدهد و قیمتها را به صورت تصاعدی بالا میبرد. زمانی که قیمتها بالا برود، سرمایههای جدیدی جذب میشود، چرا که حس از دست دادن فرصت، معاملهگرانی را که وارد بازار نشدهاند به این بازار میکشاند. پس از جذب سرمایه و رشد قیمتها است که بازیگران بازار (معاملهگرانی که سهم قابلتوجهی از بازار دارند) بازی را وارد مرحله دوم میکنند. مرحله اول اصطلاحا «پامپینگ» (Pumping) نامیده میشود. پس از این مرحله، قیمتهایی که بهطور مصنوعی شارژ شدهاند شرایط را برای فروش مهیا میکند. مرحله دوم اصطلاحا «بامپینگ» (Bumping) است. بازیگران در این فاز، با فروش در سقف قیمتی حاشیه سود مناسبی برای خود ایجاد میکنند. تاکتیک پامپ- بامپ در بازار برخی ارزهای دیجیتالی قابل مشاهده است و این موضوع نشانگر تغییر کاربرد شبکه ارزهای رمزپایه به سمت سودگیری است.
تومانکوین! تحریمها را دور میزند؟
اصلیترین نکتهای که در این برهه زمانی درباره بلاکچین وجود دارد، نگاه اشتباه یا کمی اغراقآمیز به این فناوری است. القای این مطلب که بلاکچین به همراه ارز دیجیتال فناوری جدیدی است که تمام دنیا با دیده گشاده به آن نگاه میکنند یا القای این نظریه که ارز مجازی ایرانی بر بستر بلاکچین میتواند حلال مشکلات اقتصادی ایران از جمله رفع تحریمها باشد، از اصلیترین نگاههای اشتباه به این فناوری است. سناگویان ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین آن را راهحلی برای دور زدن تحریمهای غرب بر میشمارند و به دولت و سیستم بانکداری ایران پیشنهاد میکنند هر چه زودتر فکری برای راهاندازی ارز مجازی رسمی ایران کنند. مطرحکنندگان این نظریه طرفدارانی هم دارند که اصلیترین آنها فردی در سرزمینهای دور به نام مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا است. او هم با همین استدلال چند وقتی است پترو را عرضه کرده است؛ مشاهده آینده نه چندان دور این کشور و سقوط هر چه بیشتر اقتصاد ونزوئلا به ما نشان خواهد داد که تکیه بر یک ارز متمرکز دولتی چه نتایجی خواهد داشت. بر این اساس تغییر شکل یا اسم یک پول تفاوتی در ارزش آن ایجاد نمیکند. ضرب یک پول جدید حتی به شکل رمزنگاری شده با این تعریف که بر پایه پول رسمی یک کشور باشد به معنای چاپ پول است و تنها بدهی را برای این کشور ایجاد میکند. این یعنی انتشار ارز مجازی اگر بر پایه ارزی دیگر باشد مانند همان چاپ اسکناس است. در نهایت اگر ما به دنبال استفاده از ظرفیتهایی مانند دور زدن تحریمها هستیم باید از ارزهای غیرمتمرکز موجود مانند بیتکوین استفاده کنیم که در این صورت باید مشکلات بالقوه آن را هم به جان بخریم که مسلم است تبعات منفی این ارزها از سودشان خیلی بیشتر است. استدلال عجیب دیگری نیز وجود دارد که اکثر دولتهای کشورهای پیشرفته با روی باز به استقبال ارزهای دیجیتال میروند و با ادبیاتی مجذوبکننده عدهای سعی دارند هشدار به عقب ماندن ایران از این قافله را توسعه دهند اما بررسی رفتار دیگر کشورها در برابر ارزهای مجازی و در بستر بلاکچین خیلی چیزها را روشن میکند. ایالات متحده آمریکا به عنوان مهد اصلی این ارزها تاکنون درباره این فناوری تصمیمی نگرفته است اما نظر کلی بیشتر کارشناسان در این کشور بر عدم استفاده از آن است؛ کشور چین بلافاصله با ورود بیتکوین و آلتکوینها به صورت قهرآمیز با آن برخورد و حتی چندین نفر مرتبط با این موضوع را دستگیر کرد اما با دیدن عطش به سمت این فناوری، خود ارز دیجیتال منتشر کرد، دولت آلمان به کلی این ارزها را قمار معرفی کرد و برابر استفادهکنندگان این ارزها ایستاد، انگلستان اعلام کرده با این ارزها مقابله میکند و راهی برای اشاعه آن ندارد، هند به کلی با این فناوری مخالفت میکند و میگوید به دلیل پولشویی با آن مخالف است و در نهایت اتحادیه اروپایی ارزهای دیجیتال را ارز نمیداند و مخالف آن است.