سیفالله نجاریان: «اگر میدانستم آنجا که «حسین منزوی» از من خواست مصاحبه را قطع کنم قرار نیست دوباره ادامه دهیم هیچ وقت اجازه نمیدادم این مصاحبه تمام شود». این جمله در مقدمه ابراهیم اسماعیلیاراضی بر کتاب «از عشق تا عشق» آمده است. کتابی که مصاحبه بلند ناتمام با حسین منزوی را در خود دارد. مصاحبهای که اگر ادامه پیدا میکرد و اجل به حسین منزوی فرصت میداد شاید پرده از اتفاقات جالبی در عرصه شعر معاصر کنار میزد. اتفاقاتی که حسین منزوی شاهد آنها بوده و به عنوان یک راوی صادق میتوانست روایتگر آنها باشد. این کتاب هرچند روی جلد آن عبارت یک «گفتوگوی بلند ناتمام» درج شده با این حال حدود ۳۰۰ صفحه دارد که در آن منزوی از دوران کودکی تا سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی را مرور میکند. خاطرات کودکی و روزهایی که با سختی روزگار گذرانده است. این اثر را باید در دسته آثار تاریخ شفاهی قرار داد که چند سالی است شاهد گسترش آثاری در این گونه، با محوریت ادبیات هستیم. تاریخ شفاهی یکی از شیوههای پژوهش در تاریخ است که به شرح رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجرا میپردازد. تاریخ شفاهی حتی در صورت مکتوب شدن، خصلتی گفتاری دارد. این نکتهای است که در کتاب «از عشق تا عشق» نیز به چشم میآید و خواننده در طول کتاب لحن راوی را که همان «حسین منزوی» باشد در سراسر متن حس میکند. لحن حسین منزوی و خستگی و دلزدگیاش از روزگار را در این کتاب بخوبی میتوان لمس کرد و حدس زد شاعر غزلسرای همروزگار ما چگونه روزهای پایانی عمرش را در خانهای در زنجان سپری میکرده است. در فرآیند مصاحبه تاریخ شفاهی 2 عامل مصاحبهکننده و راوی ارتباطی تنگاتنگ یافته و مصاحبهکننده به عنوان شنوندهای فعال، نقشی اساسی ایفا میکند تا مصاحبهشونده (راوی) در فضایی آرام و بیدغدغه به شرح و بسط دیدگاهها و شنیدههای خود بپردازد. ابراهیم اسماعیلیاراضی نیز در مقدمه این کتاب به رابطهاش با حسین منزوی اشاره میکند و به نسبت رابطه خود با او میپردازد تا خواننده بداند این کتاب اگر اسماعیلیاراضی پشت آن نبود شاید هیچگاه متولد نمیشد. در طول مصاحبه نیز این موضوع به چشم میآید و خواننده درمییابد مرحوم منزوی به اسماعیلیاراضی اعتماد دارد و با او راحت سخن میگوید. فضای آرام مصاحبه که در منزل مرحوم منزوی تدارک دیده شده در بیان خاطرات و مرور سالهای دور بسیار موثر است و همین سبب شده نکاتی پیرامون فضای حاکم بر شعر در سالهای پیش از انقلاب و همچنین سالهای اولیه انقلاب مطرح شود که در نوع خود جالب توجه است. اسامی و نامهایی که از زبان منزوی بیان میشود اسامی مهمی هستند. نامهایی که برخی در آن زمان از چهرههای جوان شعر پارسی بودند و بعدها هرکدام اسم و رسمی یافتند یا برخی که همان زمان از قلههای ادب پارسی بوده و خاطرات منزوی از آنها در نوع خود جالب توجه است. بدیهی است نقش مصاحبهگر در این میان، نقشی فعال و پویاست و گفتوگوی متقابل مصاحبهگر و راوی با بهکارگیری شیوههای اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکارشدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن منجر میشود. به همین خاطر اگر این مصاحبه ادامه پیدا میکرد و حسین منزوی تمام خاطراتش را برای اسماعیلیاراضی بازگو میکرد، بیشک زوایای پنهانی از شعر کشور در سالهایی که این شاعر در دوران جوانی بوده را برای خواننده امروز آشکار میکرد. در این کتاب حسین منزوی پیرامون نقش انجمنهای ادبی و محافلی که شاعران در آنها شرکت میکردند، سخنان بسیاری بر زبان میآورد از این رو خواننده به جایگاه و اهمیت انجمنهای ادبی در رشد فضای شعر پی میبرد. او اسامی شاعرانی را عنوان میکند که خواننده شاید تنها یادی و حتی نامی از آنها شنیده باشد ولی او روایتهایی نزدیک از شخصیتهایی چون مرحوم مشفق کاشانی، مرحوم مهرداد اوستا و... را در خاطراتش مورد اشاره قرار میدهد. از آنجا که منزوی یکی از موثرترین شعرای معاصر در عرصه غزل بوده و شعرش روی شاعران بعد از خودش بسیار اثر داشته این کتاب خواننده را به فضای ذهنی این شاعر غزلسرا که از قدرتمندترین غزلسرایان معاصر به شمار میرود، نزدیک میکند. او در این کتاب از نخستین تجربیات شاعری خود سخن گفته و این میتواند برای شاعران جوان مسالهای جالب باشد، زیرا منزوی برای بسیاری از شاعران جوان شخصیتی محبوب است که بسیاری از نوسرودههای خود را از روی اشعار این شاعر در همان قالب و وزن سرودهاند. برای مثال او به شعری اشاره میکند که از سوی شاعران بسیاری از آن استقبال شده و به آن شکل، شعری سرودهاند:
«لبت صریحترین آیه شکوفایی است
و چشمهایت، شعر سیاه گویایی است»
کتاب «از عشق تا عشق» در واقع تصویری از شاعر روزگار نه چندان دور است. شاعری که هنوز زمان زیادی از درگذشتش نمیگذرد ولی مخاطب غیرجدی ادبیات، تصویری از او در خاطر ندارد در صورتی که بسیاری از اشعار این شاعر به صورت ترانه دست به دست شده و زمزمه میشود که این نشان میدهد شعرا در جامعه از سوی رسانهها اصالتی پیدا نمیکنند و به آنها پرداخته نمیشود در صورتی که در بخش زیادی از خاطرات صوتی، شفاهی و حتی مکتوب جامعه سهیم هستند. جو حاکم بر مطبوعات در دهه ۴۰ خورشیدی، یکی دیگر از تصاویری است که در این کتاب خواننده با آن روبهرو میشود. تصویری هولناک و تکاندهنده از روابط پشت پرده مطبوعات در سالهای میانی قرن جاری، خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که به نقش جریانهای محفلی در مطرح شدن یک شاعر یا چند شعر پی ببرد. روا داشتن تبعیض در حق شاعران و برخوردهای غیرمنصفانه با شعرا از سوی دستاندرکاران نشریات ادبی تاریکترین تصویری است که خواننده در این کتاب میبیند. زد و بندهای پشت صحنه و رفتارهای غیرانسانی سبب شده منزوی از پس سالها همچنان آن خاطرات در ذهنش زنده باشد و با تلخی از آنها یاد کند و زبان به گلایه باز کند. کتاب «از عشق تا عشق» گفتوگوی بلند ولی ناتمام ابراهیم اسماعیلیاراضی با مرحوم حسین منزوی را انتشارات فصل پنجم روانه باراز کتاب کرده است.