عبدالباری عطوان: عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهوری مصر پروتکل رسمی را 2 بار زیر پا گذاشت تا خوشحالی خود از سفر روز یکشنبه محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی به قاهره را نشان دهد؛ اول: زمانی بود که بنسلمان به فرودگاه قاهره رسید و سیسی از وی نزدیک پلههای هواپیمای سلطنتی استقبال کرد در حالی که این اقدام فقط شامل حال پادشاهان و روسایجمهور کشورها میشود. دوم: دادگاه عالی قانون اساسی در مصر طی حکمی همه حکمهای قضایی سابق را که بر مصری بودن 2 جزیره تیران و صنافیر در ورودی خلیج عقبه تأکید میکردند، لغو و بار دیگر بر حاکمیت عربستان بر این دو جزیره تأکید کرد. این حکم قضایی 24 ساعت قبل از رسیدن شاهزاده بنسلمان به فرودگاه قاهره صادر شد. سیسی بخوبی میداند که حاکم کنونی عربستان، بنسلمان است و طی چند ماه دیگر تبدیل به پادشاه عربستان میشود و چهبسا نزدیک به نیمقرن در حکومت باقی بماند، به همین دلیل بر این اصرار دارد از این سفر برای تعمیق روابط با وی بهرهبرداری کند به امید آنکه وامها و سرمایهگذاریهای بیشتری به دست آورد که به خروج مصر از بحران اقتصادی کمک کند. اگر به ماه آوریل 2016 زمانی که بنسلمان سفری رسمی به مصر داشت، بازگردیم، میبینیم که از وی به گرمی زیادی استقبال شد، لکن این گرمی تبدیل به بحران حادی در روابط 2 کشور شد و به شکل جنگ رسانهای شدیدی بازتاب پیدا کرد که دلیل آن نیز اصرار شاهزاده جوان بر چشمپوشی مصر از 2 جزیره یادشده به نفع عربستان و بازگرداندن حاکمیت آنها به عربستان بود. این بحران زمانی بیشتر شد که عربستانسعودی تصمیم گرفت کمکهای خود به مصر را متوقف کند و توافقنامه ارسال 700 تن نفت در ماه به مدت 5 سال به مصر با شروط مالی بسیار سبک را نیز به تعلیق درآورد. عربستان از مصر میخواهد که به ائتلاف بهاصطلاح «کشورهای اعتدال» ملحق شود، ائتلافی که به دنبال تأسیس آن است تا با ایران و همپیمانانش که شامل عراق، سوریه و حزبالله لبنان و در کنار آنها جنبش انصارالله در یمن است، مقابله کند. نشانههای این ائتلاف در مجموعه چهارگانه عربستان، مصر، امارات و بحرین نمایان شد؛ مجموعهای که کشور قطر را تحریم کرد و تلاش میکند با نفوذ روزافزون ترکیه، حامی جنبش اخوانالمسلمین در منطقه خاورمیانه و ایجاد پایگاههای نظامی ترکیه در قطر، سومالی و اخیرا جزیره سواکن سودان در دریای سرخ در نزدیکی تنگه بابالمندب مقابله کند.
بیتردید اختلافهایی میان مصر و عربستان وجود دارد که بارزترین آنها در 3 پرونده اصلی است؛ اولی سوریه، دومی یمن و سومی مساله رهبری (محور اعتدال عربی). مصر همیشه بر ادامه برقراری پلها با دولت سوریه که آن را قانونی میداند اصرار کرده است، دقیقا برعکس عربستانسعودی که طی سالهای اخیر تلاش کرد نظام حاکم بر سوریه را براندازد و همچنان به این تلاشها ادامه میدهد و شورشیان سوری را تسلیح و از آنها حمایت مالی کرده است. برخی گزارشها نیز منتشر شده است مبنی بر اینکه مصر برای حمایت از ارتش عربی سوریه محمولههای سلاح فرستاده است و از سرلشکر علی المملوک، مرد امنیتی بشار اسد، در قاهره استقبال و از نشست آستانه برای رسیدن به توافقنامه آتشبس حمایت کرده است. اما درباره پرونده یمن، همه تلاشهای ریاض برای قانع کردن مصر برای اعزام نیرو به منظور مشارکت در جنگ یمن در کنار نیروهای ائتلاف سعودی شکست خورد و مصر حضور خود در ائتلاف عربی را فقط به حضور ظاهری و ارسال 2 ناوچه جنگی به بابالمندب محدود کرد. اما درباره مساله سوم یعنی رقابت بر سر زعامت محور اعتدال، این مساله همچنان آتش زیر خاکستر است. مصر هیچ رقابتی بر سر آن را نمیپذیرد، این در حالی است که عربستان بر این باور است شایستگی بیشتری برای رهبری این محور دارد، آن هم به حکم جایگاه اقتصادی قوی و عضویتش در مجموعه کشورهای 20 اقتصاد قوی در جهان. بنسلمان هرگز از موضع مصر در شرکت نکردن در جنگ یمن به شکل تأثیرگذار راضی نخواهد بود لکن مجبور است آن را درک کند زیرا به ائتلاف قوی با مصر برای مواجهه با ایران که به تصور وی و بر اساس دیدگاهش امنیت، ثبات و زعامتش را تهدید میکند، نیاز دارد.