محمدحسن طاهری: 1- سخنان رئیسجمهور در روزها و ماههای اخیر بیش از هر زمان دیگری توجه و تعجب مردم و نخبگان کشور را برانگیخته است. این روزها کمتر سخنرانی از حسن روحانی میشنویم که حاوی توهین به منتقدانش نباشد. اما نکتهای که در این میان از اهمیت اساسی برخوردار است، تعارضی است که وی در آن گرفتار شده است. تمجید لفظی از نقد، حقوق شهروندی، تحمل انتقاد و اعتراض و ... همزمان با شدیدترین توهینها و حملات به منتقدان در بیانات رئیسجمهور دیده میشود. مروری میکنیم بر سخنان قبلی حسن روحانی، رئیسجمهور: «هیچ استثنایی در کشور برای انتقاد کردن وجود ندارد و در کشور ما معصوم نداریم. مذهب شیعه، مذهب نقد و اعتراض است. مردم باید بتوانند از تمام مسؤولان کشور انتقاد کنند. انتقاد حق مردم است، لذا مردم حق دارند بر کارهای ما نظارت کرده و انتقاد کنند». سخنان اخیر رئیسجمهور در 12 اسفند 96: «وقتی حساب میکنم، میبینم کسانی که با دولت مخالفت میکنند، بیشتر بر مبنای کمبود عقل است. مخالفت با دولت معنی ندارد، مبارزه با دولت یعنی مبارزه با منافع ملی و منافع یک ملت». این سخنان رئیسجمهوری است که «نقد» پرتکرارترین کلیدواژه سخنرانیهایش بوده است.
1- باید توجه داشته باشیم در فرهنگ و متون انگلیسی علوم سیاسی، دولت معادل State و حکومت معادل
Government است اما در کاربرد فارسی حکومت معادل State است و به کل نظام سیاسی و قوای سهگانه و ارکان و ساختارهای کشور اطلاق میشود و دولت معادل Government است که صرفا به قوه مجریه اطلاق میشود. در این معنی، دولتها متغیر بوده و عمر محدودی دارند. بنابراین تردیدی نیست که منظور روحانی از مخالفان دولت، مخالفان قوه مجریه است.
2- فارغ از شعارهای دولت در دفاع از حقوق شهروندی، حقوق شهروندی سطح وسیعی از زندگی اجتماعی افراد را شامل میشود و تحقق آن مستلزم پیششرطهایی است که بدون آن نمیتوان امیدوار به احیای آن بود. در حقیقت تشکیل قوه مجریه خود تبلور حقوق شهروندی است. از منظری دیگر، مردم یک کشور میتوانند در چارچوب قوانین به دولت منتخب رای نداده باشند یا با آن مخالف باشند. حتی کسانی که به دولت مستقر رای مثبت دادهاند نیز میتوانند مخالف کلی یا جزئی قوه مجریه باشند. بهعبارت روشنتر هر شهروند در صورت التزام به رعایت قوانین کشور، همزمان حق دارد در مواردی با قوه مجریه و دولت منتخب، مخالفتهایی داشته باشد و این، یک حق شهروندی است. بنابراین زدن برچسب بیعقل و... به مخالفان به معنی عدم اعتقاد به حقوق شهروندی است.
3- میدانیم که انتقاد و اعتراض نسبت به هر مساله، حاصل مخالفت با آن است. چگونه شهروندان میتوانند انتقاد و اعتراض داشته باشند بدون اینکه مخالف باشند؟! چگونه از نظر رئیسجمهور، مردم حق انتقاد و حتی اعتراض دارند اما مخالفت آنان ناشی از بیعقلی و مغایر با منافع ملی است. بنابراین برخلاف اظهارات رئیسجمهور، مخالفت با دولت بیمعنی نیست و الزاما به معنای مبارزه با منافع ملی و کمبود عقل نیست، چرا که در ایران یا تمام نظامهای دموکراتیک، تغییر دولتها نیز همواره ناشی از همین حق شهروندی مخالفت با دولتهاست. در غیر اینصورت همواره یک دولت تا ابد کفایت میکرد. در شرایط کنونی، حداقل 16 میلیون نفری که به رقیب روحانی در انتخابات رای دادهاند به احتمال زیاد مخالف دولت هستند که امری بدیهی است. در جوامع غربی کمتر مخالفتها نسبت به حاکمیت و نظام سیاسی (State) تحمل میشود. در تربیت سیاسی جوامع غربی نیز از شهروندان رعایت احترام و قداست بیشتر برای نظام سیاسی مورد انتظار بوده و به نوعی مخالفت با آن در تعارض با منافع ملی ارزیابی میشود. اما در مقابل اتفاقا کمترین احترام به قوه مجریه (Government) دیده میشود و به جای مردم از قوه مجریه این انتظار وجود دارد که برابر مخالفان بردبار باشد. به همین دلیل است که حتی روسای قوه مجریه آماج نقد قرار میگیرند و حتی طراحی کاریکاتور اعضای دولت مرسوم است و هرگز معادل مبارزه با منافع ملی تلقی نمیشود اما به ندرت اجازه داده میشود ارکان نظام سیاسی کشورها مورد انتقادهای تند یا احیانا بیاحترامی و تمسخر قرار گیرند. در نظام مردمسالاری دینی نیز مخالفت با اقداماتی از سوی دولت و انتقاد از آن در چارچوب قوانین، مشروع دانسته شده است.
4- طرح 2 سوال از رئیسجمهور، تعارضی را که وی در آن گرفتار است نشان میدهد: آیا فقط مخالفت با دولت روحانی مصداق بیعقلی و مبارزه با منافع ملی است یا افراد و جریانهای مخالف با دولتهای قبل نیز بیعقل بودهاند و عمل آنان مبارزه با منافع ملی بوده است؟ آیا صرفا مخالفتها با دولت روحانی مصداق بیعقلی و مبارزه با منافع ملی است یا مخالفت با سایر ارکان نظام جمهوری اسلامی هم شامل بیعقلی و مبارزه با منافع ملی میشود؟
5- اما آنچه بیش از هرچیز موجب نگرانی است، اینکه رئیسجمهور همواره انتظار دارد نباید کسی با دولت او مخالفت کند. این امر ناشی از تفکری است که با مردمسالاری دینی، آزاداندیشی و حقوق شهروندی ناسازگار است؛ هرچند در شعار خلاف آن گفته شود. تاسفبارتر این است که از نوع واکنشهای رئیسجمهور به منتقدانش میتوان برداشت کرد که روحانی بیمیل نیست مخالفتها و انتقادات نسبت دولتش به گونهای به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی شیفت کند. به نظر رئیسجمهور آسانترین راه نمایش کارنامهای موفق از دولت این است که یا ثابت کند هر انتقاد و مخالفتی با دولت، از سر بیخردی منتقدان و مخالفان است یا صرفا بخش کوچکی از انتقادات مردم متوجه دولت بوده و عمده آن متوجه سایر ساختارهای نظام جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی ایران است.