وارش گیلانی: سال 1333 خورشیدی بود که دنیا صدای گریه جواد را در خانه مردی از تبار روحانیون بزرگ در همدان شنید، خانهای که کودکی و نوجوانی جواد را با دین و معرفت و کتاب درآمیخت. جواد، مردان دین را که به دیدار پدر میآمدند یا با او همنشین میشدند، میدید و سخنانشان را میشنید و سلوک دینی و مبارزاتیشان را انتخاب میکرد؛ انتخابی که با بصیرت بود، چرا که او در خانه بصیرت چشم به جهان گشوده بود، خانه پدر.
جواد جوان میخواست این بصیرت و دانایی را که از دین و مردان دینی کسب کرده بود، به زبان امروزیتر بهکار گیرد، پس رفت تا داستاننویس شود، رفت تا همراه و همپای دوستان انقلاب شود. پس از دور و نزدیک با نخستین مردان حوزه هنری نوپای سالهای اول انقلاب همراه شد؛ حوزهای که او را به سمت شعر سوق داد، چرا که همداستان شدن با شاعران حوزه آسانتر بود. پس او جان شعر را در خود بیشتر پرورش داد و دستی نامرئی برد او را به آنجا که خاطرخواه خود بود؛ او به سمت شعر رفت و شعر در او سرریز شد.آشنایی جواد با یاران حوزه هنری در بدو تاسیس، او را بیش از پیش به انقلاب و ادبیات انقلاب متصل کرد، خاصه که او خود از مردان خستگیناپذیر بود و در همدان شبهای شعر بسیاری را برپا داشته و انجمن میلاد را پایگاهی برای شعر همدان و شعر ایران برساخته بود، پایگاهی که توانایی ناشرشدن و ماهنامه درآوردن را در خود ذخیره داشت، انجمنی که شاعران نامی همدان را از پیش از انقلاب تا سالها بعد در خانهای گرد آورد و میخواست دنیا خانهشان باشد.جواد تحصیلاتش را در همدان گذراند و سال 58 بهعنوان دبیر ادبیات به استخدام آموزشوپرورش درآمد و سالها در مدارس شهری و روستایی تدریس کرد. سال 66 برای تدریس در مدارس ایرانی خارج از کشور، ابتدا به پاکستان و سپس به ترکیه رفت. پس از بازگشت، سال 69 به دلیل داشتن تجربه معلمی- از دبستان تا تربیت معلم- و نیز سابقه فعالیتهای فرهنگی و مطبوعاتی، به سردبیری ماهنامه رشد معلم انتخاب شد و طی 13 سال، بیش از 110 شماره آن را منتشر کرد.محقق بعدها سردبیری ماهنامههای رشد نوجوان و رشد کودک و فصلنامههای جوانه و رشد آموزش هنر را هم برعهده گرفت و دهها شماره از آنها را نیز مدیریت کرد. مدیریت جواد محقق که حال شعر دیگر خانه روح و روان او شده بود، مدیریتی انقلابی بود و مصلحتاندیشی نمیدانست. پس همین امر ابتکارها را بیدار کرد و او را در هدایت و کارآیی انجمنها و مجلات ادبی تازه و نوگرا بار آورد. فعالیتهای این مرد خستگیناپذیر عرصه ادبیات بسیار است، از دیگر فعالیتهای فرهنگی محقق، میتوان به همکاری او با بیش از 80 مجله و روزنامه، تأسیس انجمن ادبی میلاد که نخستین انجمن ادبی استانی بعد از انقلاب بود، برگزاری دهها شب شعر و کنگره علمی- فرهنگی، داوری جشنوارههای گوناگون کتاب و مطبوعات، ویراستاری دهها عنوان کتاب و مجله، مسؤولیت صفحات شعر مجله کیهانبچهها، عضویت در شورای طرح و برنامه خانه روزنامهنگاران جوان، عضویت در شورای طرح و برنامه گنبد کبود، نخستین روزنامه نوجوانان ایران، عضویت در شورای شعر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دبیر علمی بیش از 10 جشنواره ملی در حوزه شعر، داستان، کتاب و مطبوعات، عضو هیات علمی جایزه کتاب فصل، داور دهها جشنواره انتخاب کتاب و مطبوعات، مدیرمسؤولی 7 نشریه ادواری، عضویت در هیات مدیره و نایب رئیسی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن قلم ایران و انجمن معلمان انشا اشاره کرد. سال 86 در نخستین دوره جشنواره استانی شعر دفاعمقدس که در همدان برگزار شد، در مراسمی تحت عنوان نکوداشت جواد محقق، جایگاه وی در شعر دفاعمقدس مورد بررسی قرار گرفت. جواد محقق کمتر شعر میسراید و مینویسد اما در حمایت و پشتیبانی از ادبیات، بویژه ادبیات آیینی و انقلابی، مردی نستوه است. محقق در سرودن شعر نیمایی، سلامت زبانی را پاسداری میکند و در پالایش آن از راه زلالی و سادگی میگذرد. اشعار کلاسیک او نیز از جمله کارهای خوب پس از انقلاب است. محقق بسیار پرکار است اما در این پرکاری، بیش از آنکه در فکر ترویج آثار و اشعار خود باشد، شوق آثار دیگران، او را به ادبیات امروز پیوند میزند، پیوندی که خبر از شرافت ادبی او میدهد و نشان از شرافت انسانی او دارد. برخی از این آثار عبارتند از: قصه مرد بزرگ پاپتی 56/ مردی چو آفتاب 57/ با آخرین رسول 60/ تاوان عشق 71/ مثل من به انتظار 74/ قدر استاد 76/ علم و ایمان در گفتوگو با دانشمندان 77/ یاد ماندگار 78/ معلمان خوب من 79/ گزیده شعرها 79/ آن بهار مهربان 80/ علی امیر غدیر 80/ امین قافله وحی 81/ خواب خوب 81/ در خانه ما 81/ مرد فردا 83/ دوغ و دروغ 86/ باران بهانه بود 86/ شکفتن در آتش 87/ پشت پلک پنجره 88/ هم سرو، هم صنوبر 89/ آفتاب هدایت 89/ کلمات در خط مقدم 89/ بیداری کلمات 90/ در کوچههای کرایوا 90.