چاپ سیزدهم  «کار باید  تشکیلاتی باشد»
کتاب «کار باید تشکیلاتی باشد» که با محوریت بیانات رهبر انقلاب تدوین شده، به چاپ سیزدهم رسید. چاپ سیزدهم کتاب «کار باید تشکیلاتی باشد» حاوی مجموعه بیانات رهبر انقلاب درباره تشکل و کار تشکیلاتی که محمود زارعی آن را تدوین کرده، از سوی نشر شهید کاظمی روانه کتابفروشی‌ها شد. این کتاب با توجه به نیاز فعالان فرهنگی تدوین و تهیه شده و برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب است. از عناوین این کتاب می‌توان به ضرورت کار تشکیلاتی، آثار و برکات کار تشکیلاتی، شاخص‌ها و بایدهای تشکیلات موفق انقلابی، آفت‌شناسی کار تشکیلاتی، وظایف مدیر تشکیلات، وظایف اعضای تشکیلات، نمونه‌های موفق تشکیلات انقلابی، جبهه فرهنگی انقلاب سازماندهی می‌خواهد و... اشاره کرد که کاملا به صورت کاربردی، دسته‌بندی و پردازش شده است. چاپ سیزدهم کتاب «کار باید تشکیلاتی باشد» در 208 صفحه با قیمت 10 هزار تومان توسط نشر شهید کاظمی منتشر شده است. شمارگان این کتاب 5 هزار نسخه بوده که با احتساب چاپ‌های قبلی این رقم به 50 هزار نسخه رسیده است.


تجلیل از راوی کتاب «خداحافظ سالار»
در مراسم یادبود سردار حسین همدانی از راوی کتاب خداحافظ سالار تجلیل می‌شود. به گزارش ایسنا، مراسم یادبود شهید سردار حسین همدانی و تجلیل از پروانه چراغ‌نوروزی، همسر او و راوی کتاب خداحافظ سالار، به همراه تجلیل از حمید حسام، نویسنده کتاب برگزار می‌شود. این مراسم با حضور اهالی فرهنگ و هنر و خانواده‌های معزز شهدای مدافع حرم، یکشنبه 20 اسفند96، از ساعت 15:30 در سالن سوره حوزه هنری تهران برگزار می‌شود. دور جدید مسابقه کتابخوانی با محوریت کتاب «خداحافظ سالار» از بهمن 96 آغاز شده و تا خرداد 97 ادامه دارد. این دور از مسابقه به همت دبیرخانه‌های مسابقه‌های کتابخوانی روشنا و کتاب ‌و زندگی برگزار می‌شود.

 
چه بنویسم از آن بی‌ابتدا بی‌انتها، زهرا
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا قدیمی‌تر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر
زنی از خویشتن حتی از اعطینا قدیمی‌تر
زنی از نیت پیدایش دنیا قدیمی‌تر
که قبل از قصه قالوا بلی این زن بلی گفته‌ است
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ است
ملائک در طواف چادرش، پروانه‌پروانه
به سوی جانمازش می‌رود سلانه‌سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه‌ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان، با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود اشک او رنگ و لعابش داد
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش
جهان ارائه دارد از شگفتی‌‌های تلمیحش
جهان این شاه مقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ابد حیران فردایش ازل مبهوت دیروزش
ندانم‌‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش
چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا
زمین زهرا، زمان زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه می‌فهمم من از زهرا و ما ادراک ما زهرا!
مرا در سایه خود برد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله می‌زد، وصله دیگر بر آن چادر
که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر
ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر
تیمم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده ا‌ست
کمی از گردوخاکش رستخیز کربلا بوده‌ است
سیدحمیدرضا برقعی