printlogo


کد خبر: 189965تاریخ: 1396/12/20 00:00
محسن دریالعل، مدیر گروه انتشارات «روایت فتح» در گفت‌وگو با «وطن‌امروز»:
حوزه «نشر» را رها کرده‌اند!
وظیفه ناشر بعد از نشر بیشتر می‌شود

گروه فرهنگ و هنر: محسن دریالعل، مدیر گروه انتشارات روایت فتح است. انتشاراتی که مخاطبان کتاب نامش را با مجموعه «نیمه پنهان ماه» خوب در حافظه دارند. دریالعل کمتر از یک سال است که سکانداری یکی از مهم‌ترین مراکز نشر کتب دفاع‌مقدس، انقلاب اسلامی و مقاومت را برعهده گرفته است. با او که امروز یکی از جوان‌ترین مدیران حوزه نشر کشور است گفت‌وگو کرده‌ایم و درباره برنامه‌های او در دوره جدید انتشارات خوشنام «روایت فتح» و چگونگی اداره این مجموعه صحبت کرده‌ایم.
 به عنوان نخستین سوال، با توجه به اینکه شما مسؤولیت انتشارات روایت فتح را در دوره‌ای تحویل گرفتید که به نظر می‌رسد  اوضاع و احوال صنعت نشر خوب نیست و نقد و اعتراض ناشران پیرامون مشکلات صنفی در این حوزه همواره شنیده می‌شود، مایلم کمی درباره نگاه‌تان به صنعت نشر امروز کشور صحبت کنیم.
درباره صنعت نشر و مشکلات آن نکته‌ای که من روی آن تاکید دارم، عدم برقراری رابطه مناسب در عرضه و تقاضا است. مجموع ناشران کشور، جز معدودی از آنها، بعد از انتشار کتاب، آن را رها می‌کنند، در حالی که وظیفه ناشر تازه بعد از نشر بیشتر می‌شود. دقیقا منظورم توزیع است. مراکز انتشاراتی برای توزیع برنامه مشخصی ندارند.
باری به هر جهت است و تقریبا همه منتظر معجزه هستند. تبلیغات جدی گرفته نمی‌شود. حداقل در حوزه انقلاب و دفاع‌مقدس که من اطلاع دارم هر اثری خوب تبلیغ شده، خوب فروش کرده است. توزیع و تبلیغ ضعیف نتیجه‌اش می‌شود فروش ضعیف، البته استثنا هم داریم. مثال اخیرش همین کتاب آقای امیرخانی، «رهش» است که به‌خاطر شخص امیرخانی و باشگاه مخاطبانی که از رمان‌ها و نوشته‌های قبلی وی ذخیره شده است -که خود یک تبلیغ خوب است- موقعیت خوبی پیدا کرد و این موضوع خوشحال‌کننده است. فارغ از اینکه پیرامون قوت و ضعف کتاب نظراتی وجود دارد و خود «رهش» واکنش‌های مثبت زیادی به همراه نداشته اما الان به چاپ نهم هم رسیده است. چگونه این اتفاق می‌افتد؟ چون فرآیند تبلیغ بدرستی رعایت شده است. پس این ظرفیت فروش برای ما وجود دارد.
 برخی معتقدند وزارت ارشاد و بانیان اجرایی حوزه نشر، در مجموعه وظایف خود، کمترین توجه را نسبت به نشر و کتاب دارند. نظر شما چیست؟
واقعیت این است که وزارت ارشاد و بانی‌های نشر در ایران نشر را رها کرده‌اند. یک مرتبه کاغذ قیمتش 2 برابر می‌شود و به همین دلیل کتاب گران می‌شود. بانی حوزه نشر - حالا هرکسی که هست- باید ثبات ایجاد کند. به جای اینکه قیمت کاغذ را ثابت نگه دارند وقت‌شان را جور دیگری پر می‌کنند. مثلا شما می‌بینید نمایشگاه‌های فصلی را تعطیل می‌کنند و در عوض برای حضور ثابت در نمایشگاه‌های بین‌المللی مذاکره می‌کنند. به نظرم این نهادها بهتر است به جای ورود به این حوزه، در بازار نشر ثبات ایجاد کنند. درواقع اگر آنها در عرصه تولید و عرضه کاغذ دولتی و... ثبات ایجاد کنند، صنعت راه خودش را می‌رود. کتاب و نشر یک صنعت است. ثبات برای تداوم یک صنعت از نان شب نیز واجب‌تر است.
 با توجه به تمرکز فعالیت‌های انتشارات روایت فتح در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، چالش‌های صنعت نشر در این حوزه را چگونه می‌بینید؟
در حوزه‌ای که ما کار می‌کنیم، ناشر، ذائقه مخاطب را عوض کرده است. برای اینکه سرعت تولید را بالا ببرد کتاب‌های ضعیف بسیار زیاد شده است و مخاطب وقتی چند کتاب می‌خواند و هیچ‌کدام ارزش ادبی فوق‌العاده ندارد، کم‌کم ذائقه‌اش عوض می‌شود. بعد هم اگر کیفیتش از یک حدی پایین‌تر بیاید اصلا مخاطب آن را پس می‌زند. به طور کلی مردم ما کتابخوان هستند اما بالاخره مخاطب هم حق دارد که سبد فرهنگی‌اش را عوض کند. حالا در این میان باید پرسید چه کسی یا چه چیزی باعث این اتفاق می‌شود؟ هزار تا دلیل می‌شود آورد؛ از اقتضائات زمانه تا ضعف مفرط در حوزه کتاب (از محتوا گرفته تا طرح جلد و تبلیغ و ...).  باید برای خوانده شدن کتاب تلاش کرد. همین کتاب «قصه دلبری» که اخیرا توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده، چاپ اولش به سرعت و بعد از رونمایی به اتمام رسید؛ فقط به این خاطر که کتاب جذابیت دارد و یک حداقل‌هایی در داستان‌نویسی رعایت شده است. این مدل کتاب‌ها به یکباره مخاطب خودشان را پیدا می‌کنند و به چاپ‌های دوم، سوم و... می‌رسند. یا مثلا کتاب‌ «نیمه پنهان ماه» با اینکه 20 سال از چاپش گذشته، هنوز در حال چاپ است و با تیراژهای بالا به چاپ می‌رسد و هنوز هم مخاطب دارد. این یعنی مجموعه «نیمه پنهان ماه» ظرفیت داشته است؛ چه از لحاظ قلم و چه از لحاظ داستان. کاری که برخی می‌کنند بازار خراب کردن است که چاپ را بالا ببرید و ظرفیت داستانی و ظرفیت قلم را پایین بیاورید. البته یک بحث کلی دیگر هم در ارتباط با برخی نهادهای حاکمیتی حوزه نشر وجود دارد که لازم است گفته شود؛ آن هم اینکه این نگاهی که به وجود آمده که از برخی تعاریف بحق و درست بزرگان استفاده‌هایی کنند و مثلا قیمت کتاب را 20درصد بالا ببرند یا فضا را به نحوی کانالیزه کنند که از تاییدها برای خودشان اعتبار بسازند و صدای منتقدان را نشنوند، دور از انصاف و در برخی مواقع دور از اخلاق است. واقعا یک کتاب خوب که تعریف‌ها را هم دنبال خود داشته، چرا نباید راحت و آسان به دست مخاطب خود برسد و چرا باید برخی از این فضا سوء‌استفاده کنند؟!
 نظر شما پیرامون بازگشت نمایشگاه کتاب به مصلای تهران چیست؟
با بازگشت به مصلا موافقم، چون به نظرم زیرساخت‌های شهر آفتاب برای این کار فراهم نبود، هم دسترسی مردم و هم دسترسی ناشر دچار سختی بود. هرچند آنجا یک فضای نمایشگاهی و باز با امکان فعالیت گسترده داشت اما اگر امکان دسترسی مردم بهتر بود خیلی عالی می‌شد، هنوز زیر ساخت‌های آن فراهم نیست، پس بازگشت به مصلا باعث رونق نمایشگاه می‌شود. درباره نمایشگاه یک نکته را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه نگاه ما به نمایشگاه چیست؟ اینکه می‌خواهیم به یکباره فروش گسترده داشته باشیم یا نه، یک فضای نمایشگاهی داشته باشیم؟ این نگاه بسیار مهم است. مردم یک نگاه فروشگاهی به نمایشگاه داشته‌اند. در واقع نمایشگاه نیست و مردم به یکباره خرید یک سال کتاب‌شان را انجام می‌دهند. درست است این فروش جذابیت دارد اما در واقع این‌کار سبد فروش یک‌ساله شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
 شما همزمان مدیر نشر ساقی هم هستید که بخش دیگری از گروه انتشارات روایت فتح است. فعالیت‌های «نشر ساقی» در ادامه مسیر به چه صورت خواهد بود؟
درباره نشر ساقی باید بگویم که امسال با تغییر در برخی نگاه‌ها به سمت تقویت 2حوزه جدید رفتیم. اول به سمت کتاب‌های تمرینی و کارگاهی که قبلا هم داشتیم. سال پیش هم کتاب «مفاهیم و تکنیک‌های فیلمبرداری» که کتاب سال شد را داشتیم. این یک کتاب تالیفی است. ما در حوزه فیلمبرداری کتاب تالیفی خیلی کم داریم. ما کتاب‌های راهنما را هم توسعه خواهیم داد و کارهایی هم کرده‌ایم که در نمایشگاه کتاب سال آینده مخاطبان شاهد آن خواهند بود. در توضیح این مقوله باید بگویم دانشجویانی که وارد عرصه تکنیک و فنی می‌شوند، کتاب‌های راهنمای بومی ندارند و این ضعف بزرگی است که خیلی از کتاب‌های راهنمای موجود در بازار، با ابزارهایی که در ایران وجود دارد، متفاوت است. یعنی برخی کتاب‌های آموزشی هستند که درباره یک‌سری لنزها و دوربین‌هایی صحبت می‌کند که اصلا وارد بازار ایران نشده است. در حالی که کتاب کارکردی باید با ابزار داخلی ارتباط داشته باشد. یعنی دوربینی را معرفی کند که الان در بازار وجود دارد و بتوان از آن استفاده کرد. حوزه دومی که بنای فعالیت در آن را داریم، نقد نظری و ایدئولوژیک است. در توضیحش باید بگویم که ما آثار بین‌المللی زیادی داریم که مثلا بعد از 20 سال یا بیشتر اطلاعات عجیبی درباره‌اش فاش شده است. مثلا می‌شنوید که در فلان فیلم اساسا فیلمنامه تغییر پیدا کرده است. توسط کجا؟ توسط پنتاگون، سیا و دیگر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا. مثلا هیات حاکمه آمریکا درباره فیلم‌های سینمایی در حوزه‌ای خاص که به امنیت ملی‌شان مربوط است وارد می‌شوند و می‌گویند به هالیوود ربطی ندارد؛ اگر هالیوود بخواهد فیلم بسازد باید از ما اجازه بگیرد و اگر هم بخواهد بسازد، ما این اصلاحات را داریم. اصلاحاتی که در بعضی موارد در حد تغییر کامل فیلمنامه است. پنتاگون خودش دارد با اسناد این مطالب را فاش می‌کند و خیلی مهم است که ما این سیاست‌ها را بشناسیم. انتشارات ساقی الان یک کتاب با این محتوا در دست انتشار دارد، البته آن مسیر قدیمی کتاب‌های دانشگاهی با ترجمه و تحلیل ادامه پیدا می‌کند و ما در واقع این سرفصل‌ها را به آنها اضافه کردیم.
 


Page Generated in 0/0088 sec