محمد قراگزلو: ۱- سانچس پیسخوان همان جایی است که میشد پیشبینی کرد احتمالا رکورد شکستناپذیری تیم والورده شکسته خواهد شد. این را از ریتم بازی نیمه نخست و غیبت مسی میشد حدس زد و دریافت گل در هر دقیقه از این نیمه قابل انتظار بود. برای بارسا نداشتن مسی در بازیهای نزدیک میتواند حکم فاجعه داشته باشد اما یادمان نرفته بارسا با مسی در نوکمپ هم خیلی سخت از سد سویا گذشته بود. در مسابقه رفت زوج «پیتزارو- انزونزی» در میانه زمین سویا فوقالعاده بودند تا گل آلکاسر برنده بازی را تعیین کند و تفاوتها را رقم بزند. حالا همان تیم قدرتمند بعد از حضور در جمع 8 تیم برتر اروپا در خانه مقابل بارسا قرار گرفته و میتوانست پایاندهنده شکستناپذیری بارسا باشد اما والورده با فوقستاره تعیینکنندهاش اسیر این سد نیز نشد تا بیشکست در پی فتح جام باشد.
۲- بازی در سانچس پیسخوان وقتی سخت میشد که بدانیم اینبار ویروس فیفا بیشتر از همیشه علیه بارسا کار کرده و تیم والورده را با تنی نحیف به خانه رقیب قدرتمندش فرستاده بود. راکیتیچ، پائولینیو، کوتینیو و دمبله در بیشتر زمان مسابقه سایهای از خود نبودند و حتی سرخی روبرتو که سر دعوت نشدنش به تیمملی اسپانیا، لوپتگی را تحت فشار گذاشتهاند، تحت تاثیر این نمایش ضعیف پراشتباه و شکننده بازی میکرد. در خط میانی پائولینیو بدترین نمایش ممکن را با پیراهن بارسا ارائه داد، راکیتیچ در پست خودش گم شده بود، کوتینیو برای خودش بازی میکرد و دمبله برندگی لازم را نداشت. با این نمایش ضعیف توپ خیلی کم به سوارز میرسید و البته با هر حملهای از سویا تن تراشتگن میلرزید. در نقطه مقابل انزونزی مثل هیولا روبهروی هافبکهای فانتزیست بارسا ایستاده بود، اسکوئرو آتشبازی میکرد و ناواس سدی مقابل خود نمیدید. این وضعیت با حضور لایون در نیمه دوم تشدید هم شد؛ شاید اگر بانگا و موریل، زوج لاتین خط حمله سویا قدرشناس بودند و با دقت، کار بارسا قبل از حضور مسی در زمین تمام شده بود.
۳- سرخیو بوسکتس در بدترین روزهای خودش هم یک هافبک دفاعی ایدهآل برای بارساست و این مهم را وقتی بیشتر میتوان حس کرد که در یک بازی بزرگ از داشتن او بیبهره باشید. در روز غیبت بوسکتس، راکیتیچ در رأس عقب مثلث خط میانی بارسا بازی کرد و مقابل تیم سابق خود چیزی فراتر از فاجعه بود. راکی در توپگیری زیر صفر بود و با سرعت پایین لو رفتن توپ در میانه زمین و انتقال سریع بازی به نیمه زمین خودی را به تماشا مینشست تا با سرعت بازگردد. انگار او با پائولینیو رقابتی را شروع کرده بودند تا عنوان بدترین بازیکن میدان را از آن خود کنند و حتی خوشحالترین بازیکنان زمین بعد از تساوی لحظات آخری این دو نفر بودند که اشتباهاتشان منجر به شکست سنگین بارسا نشد و تیمشان در بدترین روز آنها یک امتیاز گرفت.
۴- تغییرات والورده باز هم مثبت بود. دنیس سوارز بعد از مدتها از مصدومیت برگشت و نمایشی مثبت ارائه کرد و آلکاسر در ثبت گل اول تعیینکننده و تاثیرگذار بود. اما مهمترین تغییر همانی بود که ورق را برگرداند. مسی بعد از این بازی بار دیگر عنوان پادشاه را برای مدتی طولانیتر به نام خود تمدید کرد و مقابل دوستداشتنیترین حریفش دوباره گل زد. او با مصدومیتی که سراغش آمده یک نیمه بیرون نشست و با افسوس نظارهگر دریافت گل دوم در همان دقایق آغازین نیمه دوم بود اما برعکس بازی آرژانتین- اسپانیا فاصلهاش با زمین زیاد نبود تا با حرص ورزشگاه را ترک کند و کاری از دستش برنیاید. درست بعد از گل دوم اشاره سر والورده برای لئو او را برای جبران مافات به تکاپو واداشت. در دقایق اول حضورش در زمین نشانههای مصدومیت و ناآمادگی را میشد در ساقهای او دید اما جادوی بیپایان لئو با این آسیبدیدگیها و در بدترین شرایط هم از بین نخواهد رفت. انگار لئو آمده بود تا آن ضربه آخر را بزند و کار را تمام کند و شاید برای در اوج ماندن همین ضربه کافی بود.
۵- هشت بازی باقیمانده تا آخر فصل و 9 امتیاز فاصله با اتلتیکومادرید و 13 امتیاز با رئالمادرید همچنان بارسا را در نقطه مطمئنی قرار داده و آماده فتح جام میکند. تیم والورده میتواند مقابل لگانس روی ریتم بیفتد و باید شرایط قبلی را پیدا کند، چرا که بعد از آن 3 بازی دشوار و نفسگیر با والنسیا، سلتا و ویارئال خواهد داشت که کسب بیشترین امتیازها از این بازیها قبل از الکلاسیکو میتواند قهرمانی را در مشت بلوگرانا قرار دهد.