عبدالباری عطوان: اقدام رجب طیباردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به پوشیدن لباس نظامی و بازدید وی از یک پاسگاه مرزی در منطقه هاتای یا انطاکیه در نزدیکی مرز سوریه به همراه ژنرال خلوصی آکار و شماری از فرماندهان نظامی بلندپایه حکایت از آن دارد که این مرد میخواهد پیامی دوگانه اول به داخل ترکیه و دوم به جهان خارجی بویژه به همپیمانان آمریکایی و ناتو بدهد مبنی بر اینکه وی آماده رویارویی نظامی علیه کردها و جلوگیری از تشکیل کشوری برای آنها در نوار مرزی شمال سوریه است. پس از اشغال شهر عفرین و نزدیک به هزار کیلومتر مربع در اطراف آن و کشتن نزدیک به 3852 شبهنظامی کرد- طبق گفتههای اردوغان در جمع نظامیان پاسگاه مرزی- همه این پیروزیها ناقص میماند اگر نیروهای ترکیه به سمت شهر منبج پیشروی نکنند و کنترل آن را به دست نگیرند؛ وضعیتی که راه را برای نیروهای ترکیه برای رفتن به سمت دیگر شهرهای تحت کنترل «نیروهای دموکراتیک سوریه» مانند الرقه، الحسکه، قامشلی و عینالعرب باز میکند. حمله به منبج چالش بزرگتر برای اردوغان و ارتشش به شمار میرود، ارتشی که از نظر قدرت، در جایگاه دوم ناتو قرار دارد زیرا آمریکا تا این لحظه بر کمک و حمایت از نیروهای کرد حاضر در منبج و جلوگیری از سیطره ارتش ترکیه بر آن، حتی اگر به قیمت رویارویی نظامی میان 2 کشور تمام شود، مصمم است. برای تأکید بر جدیت واشنگتن در این موضعگیریاش یعنی حمایت از «نیروهای دموکراتیک سوریه»، فرماندهی نظامی آمریکا 300 نظامی دیگر به منبج به همراه دهها تانک و زرهپوش و ادوات نظامی سنگین فرستاد و از سوی دیگر، امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه نیز تهدید کرد که به منبج و مناطق تحت کنترل کردها در شمال سوریه به منظور حمایت از نیروهای آمریکایی حاضر در آن نیرو اعزام میکند. این به معنای تأیید ایجاد کشور کرد توسط فرانسه است. به معنای دیگر به لحاظ نظری، ترکیه با 2 قدرت بزرگ در پیمان ناتو یعنی ایالات متحده و فرانسه در اراضی سوریه رو در رو شده است و هیچ راهی پیش رویش نیست جز جنگ، آن هم پس از آنکه اردوغان بشدت پیشنهاد رئیسجمهور فرانسه برای انجام مذاکره میان ترکیه و کردها را رد کرد؛ پیشنهادی که اردوغان آن را توهینآمیز قلمداد کرد و بشدت به همتای فرانسوی خود به دلیل استقبال از یک هیأت کرد حمله کرد و به وی تاریخ جنایتکارانه استعماری فرانسه و کشتارها در الجزایر و دیگر کشورها را یادآور شد. نشست سهجانبه که امروز در استانبول با حضور ولادیمیر پوتین و حسن روحانی، روسای جمهور روسیه و ایران و به میزبانی اردوغان برگزار میشود نقشه نبردها روی اراضی سوریه را در دوره آینده بویژه نبرد منبج و چهبسا طبیعت روابط آینده میان دمشق و آنکارا چه با جنگ و چه با صلح را مشخص میکند. روسیه، سوریه و دیگر همپیمانان سوریه چشم خود را روی حمله ترکیه به عفرین و همجوار آن بنا بر 3 دلیل بستند: اول: تمرکز آنها بر نبرد غوطه شرقی و اصرار بر اخراج همه گروههای مسلح از آن و تأمین امنیت دمشق از خمپارههایی که ناامنش کرد و این هدف با موفقیت بزرگ محقق شده است. دوم: ترکها به لحاظ نظامی فرصت ایجاد دولت کرد با حمایت و نظارت آمریکا و چهبسا اسرائیل در شمال سوریه را از بین ببرند و این به نفع ایران و دولت سوریه است. سوم: وقوع برخورد نظامی ترکیه با آمریکا و فرانسه در منبج و دیگر شهرهای کردنشین یعنی خروج ترکیه به شکل نهایی از پیمان ناتو و از اردوگاه غربی و پیوستن به محور روسیه، ایران و چهبسا سوریه در مرحله بعدی است؛ زیرا این تنها گزینهای است که پیش روی ترکیه و اردوغان وجود دارد. پیشبینی کردن حوادث دشوار است اما آنچه میتوانیم بگوییم این است که اردوغان اکنون در حال و هوای جنگ به سر میبرد و بخوبی میفهمد نمیتواند در نیمه راه عملیات شاخه زیتون را رها کرده و بدون پیشروی به سمت منبج یا رقه و دیگر شهرها برای ریشهکن کردن رؤیای کردها برای استقلال به شهر عفرین اکتفا کند. پرسشی که در اینجا مطرح میشود درباره این است که آیا شرکای نشست سران در استانبول یعنی روسیه و ایران از اردوغان در نبرد منبج در صورت شعلهور شدن آتش آن، حمایت سیاسی و نظامی میکنند یا خیر، در صورت چنین حمایتی، چه انتظاری از اردوغان خواهند داشت؛ بازگشت ادلب و عفرین و دیگر شهرها مانند الباب و جرابلس به حاکمیت سوریه؟ جواب این سؤال را به بعد از نشست استانبول و توافقهایی که در آن حاصل خواهد شد، واگذار میکنیم.