معین المناع*: مقامات ایالات متحده آمریکا اخیرا از تصمیم واشنگتن برای عملیاتی کردن انتقال سفارت این کشور از تلآویو به قدس اشغالی در روز 14 مه (24 اردیبهشتماه) مصادف با هفتادمین سالروز فاجعه اشغال اراضی فلسطینیان، خبر دادند. درحالی که چند ماهی است ایالات متحده آمریکا از تصمیم خود در این زمینه پرده برداشته است، اما در طول این مدت شاهد هیچگونه موضع قاطعانه و منطقی- چه از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین و چه از سوی کشورهای جهان عرب- در برابر چنین تصمیمی نبودهایم.
واکنش شفاهی و بیاثر تشکیلات خودگردان
واقعیت این است که تشکیلات خودگردان فلسطین از زمان اعلام تصمیم ایالات متحده آمریکا علیه قدس اشغالی، تنها به حرف و کلام و اتخاذ مواضع شفاهی اکتفا کرده است؛ مواضعی که تحت هیچ شرایطی منافع و مصالح ایالات متحده آمریکا در اراضی اشغالی را تحت تأثیر قرار نمیدهد. زمانی که مقامات آمریکایی مشاهده میکنند مواضع گروههایی نظیر تشکیلات خودگردان نه منافعشان را به خطر میاندازد و نه امنیت ملیشان را با مخاطره مواجه میکند، بنابراین کاملا طبیعی است که بر تصمیم خود مبنی بر لزوم انتقال سفارت واشنگتن از تلآویو به بیتالمقدس پافشاری کرده و در نهایت درصدد عملیاتی کردن آن برآیند. دیپلماسی ایالات متحده آمریکا طی دهههای گذشته بخوبی این واقعیت را نشان داده است که واشنگتن در برابر گامها و اقدامات عملی ممکن است در مواضع خود تجدیدنظر کند اما هیچگاه در مقابل مواضع شفاهی چنین اقدامی نکرده و نخواهد کرد. درباره تصمیم کاخ سفید برای انتقال سفارت به بیتالمقدس نیز همین مسأله صادق است و آمریکاییها برای مواضعی که در حرف و کلام، محدود و محصور میشوند، هیچ ارزشی قائل نیستند.
ناتوانی از ایستادگی در برابر واشنگتن
واقعیت امر این است که تشکیلات خودگردان فلسطین با توجه به وضعیتی که هماکنون دارد، قادر به مخالفت با ایالات متحده آمریکا درباره انتقال سفارت واشنگتن به قدس اشغالی نیست. علت اصلی این مسأله نیز به چند عامل بازمیگردد. نخستین دلیل این است که تشکیلات خودگردان فلسطین با مشکلات و معضلات مالی بسیاری مواجه است و برای بقای خود در عرصه سیاسی فلسطین به حمایتهای مالی ایالات متحده همچون گذشته بشدت نیازمند است. دلیل دوم نیز آن است که تشکیلات خودگردان فلسطین به هیچوجه همپیمانی خود با ایالات متحده آمریکا و شراکتش با سران کشورهای عربی را قربانی هیچ مسالهای نخواهد کرد؛ حتی اگر این مسأله انتقال سفارت آمریکا به قدس باشد.
تداوم مذاکره به مثابه اعطای مشروعیت
به این نکته باید توجه داشت که در صورت انتقال سفارت ایالات متحده آمریکا به قدس اشغالی، هرگونه ازسرگیری مذاکرات سازش میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم اسرائیل به مثابه اعطای مشروعیت به همه اقدامات آمریکاییها و اسرائیلیها علیه قدس است. چنین اقدام احتمالی از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین، حاوی هیچ پیامی غیر از این نخواهد بود که «قدس پایتخت یکپارچه رژیم اشغالگر است». آمریکا نیز همین را میخواهد، چراکه از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در 14 ماه پیش، واشنگتن از «معامله قرن» در فلسطین سخن میگوید. بدون شک همانگونه که پیشتر اشاره شد، کشورهای عربی هیچ مخالفتی با آنچه آمریکاییها از آن به عنوان معامله قرن یاد میکنند، نخواهند داشت. شاید برخی بندها و مفاد مربوط به معامله قرن تغییر کند و زمان اجرای آن نیز با تغییراتی مواجه شود اما آنچه مسلم است، این است که این پروژه به طور کلی مد نظر کاخ سفید بوده و خواهد بود. پروژه «معامله قرن» ایالات متحده آمریکا در حقیقت قطعهای از پازل مربوط به «خاورمیانه جدید» محسوب میشود. واشنگتن برای عملیاتی کردن هدف خود و جامه عمل پوشاندن به رؤیای تشکیل خاورمیانه جدید، معامله قرن در فلسطین را مطرح میکند. خاورمیانه جدید از منظر آمریکاییها به معنای روی آوردن همه کشورهای آن به عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل است. خاورمیانه جدید برای آمریکا، خاورمیانهای است که در آن هیچ مانعی در برابر روابط حسنه و مستحکم میان کشورهای مختلف با تلآویو وجود نداشته باشد.
*تحلیلگر مسائل استراتژیک
منبع: پایگاه عربی «فلسطین آنلاین»
ترجمه: اکرم آزادیمهرگانی، فارس