حسین محمدی: یک- یکی از موضوعات مهمی که این روزها درباره آن صحبت میشود، موضوع فیلتر شدن تلگرام و جایگزینی یک پیامرسان داخلی بهجای آن است. امروز در حالی درباره تلگرام صحبت میکنیم که حدود 50 درصد از ترافیک اینترنت کشور توسط تلگرام مصرف میشود و بیش از ۴۰ میلیون کاربر (معادل ۲۰۰ میلیون کاربر تجمیعی) بر بستر تلگرام فعالیت میکنند. به این ترتیب در شرایط سختی، پس از تصمیم به فیلتر کردن تلگرام، مردم باید در رقابت بین پیامرسانهای داخلی، انتخاب نهایی خود را انجام دهند. پیشبینی میشود از زمان فیلترشدن تلگرام در یک بازه زمانی ۳ ماهه، کاربران ایرانی، انتخاب نهایی خود را انجام میدهند و یکی از پیامرسانهای داخلی اکثریت کاربران را جذب میکند و اپلیکیشنهای دیگر با سهم کمتری و با ارائه سرویسهای تخصصیتر به ارائه خدمات خواهند پرداخت. اما سوالی که لازم است پرسیده شود این است که چرا دولت در آغاز فعالیت تلگرام به جای آماده کردن زیرساختهای تولید پیامرسانهای داخلی، ظرفیتهای خود را در اختیار توسعه تلگرام قرار داد؟ آیا همه این هزینههایی که امروز برای جلب اعتماد کاربران ایرانی میشود، نتیجه خوشبینی مسؤولان وقت به قرار و مدارهای مصوب در جلسه حضوری با پاول دورف (مدیرتلگرام) بوده است؟ چرا دولتیها در جلسات مکرری که سال ۱۳۹۴ برگزار شد، آن هم زمانی که تلگرام تنها ۴ میلیون کاربر داشت، بدون توجه به هشدارهای کارشناسان و با ایجاد اطمینان از قول مساعد مدیر تلگرام برای همکاری با دولت خبر دادند؟ به این ترتیب با مطالعه تاریخ فعالیت تلگرام در گذشته میتوان مسبب چالش بزرگ فیلترکردن تلگرام و اعتبارزدایی از پیامرسانهای داخلی را نمایندگان رسمی دولت دانست!
دو- تولید یک پیامرسان نیازمند دانش سطح بالایی در حوزه تکنولوژی است به اضافه تجربه تولید این نرمافزارها در محیطهای مشابه. این دانش و تجربه همان چیزی که تا سالهای قبل با آن فاصله داشتیم.
شاید باید نقش این عامل را به عنوان شاخص موفقیت تلگرام با هم مرور کنیم. موضوع به سابقه «پاول دورف» موسس تلگرام بازمیگردد که سال ۲۰۰۶، درست زمانی که فیسبوک بتازگی فعالیت خودش را آغاز کرده بود، اقدام به راهاندازی شبکه اجتماعی «VK» کرد. او در مدت زمان مدیریت خود در شبکه اجتماعیاش ۱۰۰ میلیون کاربر را جذب این شبکه کرد. هرچند او در سال 2014 از شرکت اخراج و مجبور شد روسیه را ترک کند اما تاسیس یک شبکه اجتماعی به معنای فرصت فوقالعادهای بود برای کسب تجربه کافی که در آینده نرمافزارهای کاربرمحور دیگری را تولید کند. کمنقصتر و سریعتر از نرمافزاری که ۱۰۰ میلیون کاربر با آن درگیر بودند. بررسی کدها و مستندات منتشر شده توسط تلگرام نشان میدهد دورف مبتنی بر همان تجربه با تاکید بر سرعت و امنیت، اغلب نیازهای یک پیامرسان (با نگاه تبدیل شدن به شبکه اجتماعی در آینده) را طراحی کرده و برایش راهحل ارائه کرده است. او حتی برای تامین امنیت برای پیامرسان خود یک پروتکل امنیتی انحصاری (MtProto) طراحی کرد.
سه- برای معماری و تولید یک پیامرسان لازم است یک تیم بسیار قوی از متخصصان بسیار باتجربه دور هم جمع شوند؛ افرادی که همواره بر لبه تکنولوژی حرکت کرده باشند و نسبت به حوزههای تخصصی مورد نیاز یک پیامرسان بهترین و دقیقترین راهحل را ارائه کنند. شناخت دقیق نسبت به زبانهای برنامهنویسی، بانکهای اطلاعاتی، پروتکلهای ارتباطی و زیرساخت شبکه، اطلاع دقیق از عملکرد سختافزارها و اطلاع از رفتار آنها در شرایط مختلف، طراحیui ، ux و... کمبود منابع انسانی با این مختصات یکی دیگر از مشکلات پیش روی این مسیر است، چرا که افرادی با این سطح از دانش یا پیشتر در شرکتهای دیگر مشغول بهکار شدهاند و در این دوره بیاعتمادی به محصولات بومی و عدم حمایت دولت، حاضر نیستند وارد این عرصه رقابتی شوند یا الان در دانشگاهها و شرکتهای آن طرف آبی مشغول ارائه خدمت هستند! در این میان تعداد کمی باقی میمانند که حاضرند همه دانش و اعتبار خود را به پای رشد و توسعه یک محصول بومی بریزند، حرف بشنوند و حمایت نشوند و کمتر مجموعهای مثل سروش را از نزدیک دیدهام که توانسته 40- 30 نفر از دانشآموختههای دانشگاه شریف و دیگر دانشگاههای صنعتی را دور هم جمع کند برای تولید یک محصول. کاملا واضح هست که منظور از یک محصول داخلی، نرمافزاری است که A تاZ آن توسط متخصصان داخلی تولید شده باشد، اگر نه سفارش نرمافزار به تولیدکنندگان خارجی یا خرید Platform یک پیامرسان خارجی به همراه استخدام کارشناسان خارجی و ترجمه کلمات انگلیسی و چینی معنایش تولید پیامرسان داخلی نیست! که این مدل تولید نرمافزار تلگرامی است از نوع دیگر.
چهار- مصیبت دیگری که گریبان پیامرسانهای داخلی را گرفته، عدم حمایت (لااقل) روانی دولت و سلیبریتیها و افراد موثر در جامعه از سرویسهای داخلی است. ما تاکنون نیاز به داشتن یک پیامرسان مستقل را حس نکردهایم اما اکنون که تولید این نرمافزارها توسط 3-2 شرکت داخلی شروع شده، لازم است عزمی جدی برای انتقال کاربران به پیامرسانهای داخلی شکل گیرد. نکته مهمتر این است؛ تا زمانی که سرویسدهندگان با مخاطبان واقعی با فعالیت واقعی درگیر نشوند، نقاط ضعف آنها پدیدار نخواهد شد. آنچه در بازه زمانی کوتاه فیلتر شدن تلگرام رخ داد این بود که محاسبات روی کاغذ تولیدکنندگان پیامرسانها با وضعیت عملیاتی تفاوت داشت و وقتی پیامرسانها با هجوم کاربران مواجه شدند، تازه تبدیل شده بودند به سرویس پرمخاطبی که باید در رقابت امنیت و سرعت از هم جلو بزنند. هرچند متاسفانه این بازه زمانی کوتاه بود اما فرصتی بود برای بازطراحی پیامرسانها و توسعه زیرساختها و باانگیزهتر شدن پیامرسانها برای ارائه خدمات.
مخلص کلام؛ تا زمانی که یک سرویسدهنده مورد استفاده قرار نگیرد، گلوگاههای پرخطا پدیدار نمیشود. فرآیند بروز مشکل و حل آن توسط سرویسدهنده
(bug fixing) جزو جداناشدنی یک نرمافزار زنده، پویا و در حال توسعه است. تحمل یک بازه زمانی کوتاه تجربه لذیذ کار کردن با یک سرویس داخلی کارآمد را به ارمغان خواهد آورد.
فراموش نکنیم اگر تا امروز تصویر لذتبخشی از کارکردن با تلگرام داشتیم نتیجه شکیبایی کاربران شبکه اجتماعی VK بود در سال 2006!
پنج- هنوز هم وقتی میشنویم تجویز اشتباه یک پزشک معروف در یک بیمارستان معروف دنیا، منجر به مرگ یک بیمار شده است، خطای پزشک را جزئی پذیرفته شده از دانش پزشکی تلقی میکنیم و تلخی این خبر را فرو میبریم. در بیمارستانها درد نابلدی کار انترنها و رزیدنتها را تحمل میکنیم به امید اینکه از مسیر ما بگذرند و پزشک شوند! مسیر توسعه نرمافزاری چیزی شبیه همین مثال است.
کافی است برای مدتی کاستیهای سرویسهای داخلی را تحمل کنیم و به دانش و انگیزه متخصصان داخلی اعتماد کنیم. مشکلات و باگها را گزارش کنیم و منتظر رفع مشکل باشیم.