احسان سالمی: «مارموز» عنوان تازهترین ساخته کمال تبریزی است که در بخش «فانوس خیال» جشنواره جهانی فیلم فجر سال جاری به نمایش درآمد. یک کمدی سطحی از جنس کمدیهایی همچون «طبقه حساس» و «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» که پیش از این توسط کمال تبریزی ساخته شده بود و وجه اشتراک همه آنها ورود سطحی فیلمساز به مسائلی مهم و عمیق و نقد ناشیانه و سطحی برخاسته از همین نگاه است. کمال تبریزی در «مارموز» به نقد رفتار سیاستمداران ایرانی و جریانهای سیاسی فعال در داخل کشور پرداخته است و با خلق یک شخصیت قدرتطلب به نام «قدرتالله صمدی» رفتار فعالان سیاسی ایرانی را مورد نقد قرار داده است. نقدی تند و گزنده که در گاهی از موارد، بیشتر شبیه به استهزای این جریانات سیاسی است تا نقد آنها! شورای نگهبان، قوهقضائیه، لغو کنسرتها، گشت ارشاد، لیست امید، بستنشینی و... تنها بخشی از موضوعات سیاسی و اجتماعی هستند که مارموز به نقد آنها میپردازد و تقریبا لحظه به لحظه این اثر پر است از شوخیهای فیلمساز با موضوعات سیاسی و اجتماعی روز که البته استفاده بیش از اندازه سازندگان اثر، از شوخیها و متلکهای تلگرامی باعث شده در نهایت «مارموز» تبدیل به اثری سطحی با انبوهی از شوخیهای تلگرامی روز شود که همچون کمدیهای چند سال اخیر سینمای ایران هدفی جز فتح گیشه ندارد. اما گذشته از محتوای اثر که بدون شک همچون هر اثر هنری دیگر ممکن است موافقان و مخالفان خاص خود را داشته باشد، نکته اصلی در ارتباط با این فیلم دلیل حضور چنین اثری در جشنواره جهانی فیلم فجر است. «مارموز» اثری در نقد سیاستمداران ایرانی است که خوب یا بد، کارکردی داخلی دارد و بدون شک جشنواره جهانی فیلم فجر به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی بینالمللی جمهوری اسلامی محل مناسبی برای نمایش چنین اثری نیست. مگر غیر از این است که بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر با این استدلال از بخش ملی جشنواره آن جدا شد که قرار است بخش بینالمللی این رویداد در راستای استفاده از ظرفیتهای سینما در عرصه دیپلماسی فرهنگی به کار گرفته شود تا به عنوان ابزاری برای ارائه تصویری حقیقی از واقعیتهای جمهوری اسلامی استفاده شود و تصویری متفاوت از تبلیغات منفی بیگانگان علیه ایران را به مردم جهان نشان دهد؟ آیا «مارموز» همان تصویری است که مسؤولان جشنواره جهانی فیلم فجر میخواهند از سیاستمداران ایرانی به جهانیان نشان دهند؟!