سیفالله نجاریان: نوشتن و تنها نوشتن و پرکردن کارنامه کاری تنها مساله مرحوم امیرحسین فردی نبود. او در جستوجوی انسان آرمانی انقلاب اسلامی بود و با نگاهی به داستانهایش در صدد بازنمایی تصویر آن داستان بوده است. از این شخصیت ادبی که حضورش در مجله «کیهان بچهها» یادآور خاطرات خوش روزهای کودکی است آثار بسیاری به جا مانده که در این یادداشت در نظر است به 3 اثر این نویسنده نگاهی گذرا شود. سادگی و دوری از پیچیدگی را باید مهمترین ویژگی نثر داستانی مرحوم امیرحسین فردی دانست.
خیزش علیه ظلم
«سیاهچمن» عنوان اثری از این نویسنده ادبیات انقلاب است که موسسبودن یکی از ویژگیهایی است که درباره شخصیت وی میتوان برشمرد. او در این اثر با زبان قصه به وقایع انقلاب و ظلم دستگاه پهلوی اشاره کرده است. نویسنده داستان بلند «سیاهچمن» به صورت نمادین و با ساخت جامعهای کوچک در یک روستا ذهن خواننده را به سوی یک جامعه بزرگ متمایل میکند و او را نسبت به ظلمی که در حق رعیتها از سوی ارباب (خان) صورت میگیرد متوجه میکند. اربابی که در نمونه بزرگتر در واقع شاه ایران بوده و نویسنده از این طریق خواننده را دعوت به اندیشیدن در موضوع ظلم و انواع آن میکند. علاوه بر این، نویسنده با اشاراتی برای آن دست مخاطبانی که پیغام نهفته در متن را دریافت نکردهاند مساله را آشکار میکند. «جوان به آنها نزدیکتر شد و گفت: آن خانی که من میگویم، خان همه ایران است و اسمش شاه است، فهمیدید؟ او خان سیفاللهخان هم است. شاه مثل یک مار است. اگر ما سر او را بکوبیم، بقیه خانها هم از نفس میافتند اما شما هم منتظر ننشینید که ما سر مار را بکوبیم. شما هم در ولایتتان، دم مار را که همان سیفاللهخان و خانهای دیگر هستند، بکوبید.» زورگویی سیفاللهخان و فرزندانش در روستای سیاهچمن عاملی است که خون اهالی را به جوش آورده و این موجب ایجاد حس همزادپنداری میان خواننده و اثر میشود. نویسنده در این اثر علاوه بر استفاده از داستانی پرکشمکش، با شخصیتپردازی باورپذیر، خواننده را به همراه شدن با سیر تحولات قصه ترغیب میکند. توصیفهای بهاندازه و سادگی روایت امیرحسین فردی در این داستان سبب میشود خواننده ظلمی را که بر خیرمحمد و دیگر اهالی روستا میرود با تمام وجود لمس کند. نویسنده در «سیاهچمن» انقلاب را حاصل بهپاخاستن مردم در برابر ظلم میداند و آن را با جملاتی که گاهی حس شاعرانه دارد به خواننده منتقل کرده است.
تحول با انقلاب
«اسماعیل» را باید فرزند خلف داستان انقلاب دانست. اسماعیل جوانی است از طبقه پایین جامعه که در کودکی پدرش را از دست میدهد.
بعد از مرگ پدر، او میماند و مادرش اکرم و محبوب، برادر کوچکش. در جوانی پس از اصرارهای فراوان مادر برای سر و سامان گرفتن به استخدام بانک درمیآید. در این زمان، عاشق دختری به نام سارا میشود و بعد از مدتی به سارا پیشنهاد ازدواج میدهد اما روزی که در پارک نشستهاند و درباره ازدواج صحبت میکنند، پدر سارا، آن دو را میبیند. عصبانی میشود و اسماعیل را بشدت کتک میزند و در کلانتری از او تعهد میگیرد که دیگر سراغ سارا نرود. این مساله باعث خرد شدن اسماعیل پیش خودش میشود. تا اینکه وارد مسجدی میشود و این آغاز یک تحول در زندگی و شخصیت اصلی داستان است. در مسجد با جواد که کتابدار مسجد و جوانی مذهبی و ضدرژیم پهلوی است، آشنا میشود. رفتهرفته اسماعیل هم مذهبی شده و وارد مبارزات علیه رژیم میشود. یکی از نکاتی که درباره رمان عنوان میشود تحول شخصیت و دگرگونی در آن است، اتفاقی که در «اسماعیل» امیرحسین فردی به آن توجه شده و خواننده آن را درک میکند.
پایانبندی «اسماعیل» در قیاس با «سیاهچمن» سرعت بیشتری دارد و شاید علت این مساله ریشه در حرکت سیل مردمی علیه دستگاه پهلوی در روزهای پایانی رژیم باشد. در این اثر خواننده با تصاویری از رفتارهای مبارزاتی اعم از کوهنوردی- که میان مبارزان سالهای پیش از انقلاب بسیار بروز داشته- یا اجتماعات مذهبی در مساجد و کتابخانهها و میزان بالای مراجعهکننده به کتابخانهها برای مطالعه (ناشی از افزایش علاقه به دانستن به خاطر حضور در مبارزات) روبهرو میشود که این موجب آشنایی بیشتر خواننده با حال و هوای سالهای پیش از انقلاب میشود.
قصهگو و پرتوصیف
توصیف جزئیات و ریزبینی را باید مهمترین ویژگی آخرین اثر منتشر شده از مرحوم امیرحسین فردی دانست؛ اثری که پس از درگذشت این نویسنده منتشر شد. «گرگسالی» عنوان اثری است که در واقع باید آن را ادامه داستان «اسماعیل» دانست زیرا شخصیت اصلی آن رمان پس از گریز از دست ماموران امنیتی رژیم پهلوی به روستای خانوادگی خود در دامنه کوه سبلان پناه میبرد. کوه سبلان در این داستان نماد ایستادگی و مقاومت است و نویسنده علاوه بر پرداخت فضا که روح خواننده را بازی میدهد و او را به پرواز در ستیغ ارتفاعات سبلان در میآورد، به او یادآوری میکند که سرخوشی و طراوت امروز حاصل مقاومت مردان و زنان بسیاری است که برای آرمانهای انقلاب جانفشانی کردند. نکته دیگری که باید در ارتباط با «گرگسالی» عنوان کرد قصهگو بودن آن است؛ مقولهای که این روزها از سوی برخی محافل ادبی در حال فراموش شدن است و رسالت داستان را که همانا قصهگو بودن آن است، فراموش کردهاند. سادگی و روانبودن هم ویژگی تمام آثار امیرحسین فردی است که در این اثر نیز موجب ارتباط خواننده با اثر میشود.