گروه فرهنگ و هنر: شاید بتوان حضور الیور استون، کارگردان مطرح سینمای جهان را یکی از مهمترین رویدادهای جشنواره جهانی فجر دانست. وی که از جمله سرشناسترین میهمانان این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر بود، این روزها به واسطه حضور در برنامههای مختلف و اظهارنظرهای جالب توجه در ارتباط با سینمای ایران و برخی مسائل سیاسی مورد توجه بسیاری از رسانهها قرار گرفت. استون در یکی از حضورهای رسانهای خود به برنامه نادر طالبزاده رفت و به گپوگفت با او پرداخت. کارگردان فیلمهایی چون «اسنودن»، «سالوادور»، «جوخه»، «متولد چهارم ژوئیه»، «قاتلان بالفطره» و... پس از تشکر و همچنین ابراز خوشحالی نسبت به حضور در ایران، گفت: سالها پیش پسرم به ایران سفر کرده و به من گفته بود چقدر به او لطف داشتهاید. ایران برای من مرکز خاورمیانه است و من همیشه علاقهمند و مبهوت ایران بودهام. استون در ادامه این برنامه در پاسخ به اینکه موضوعات فیلمهای او گسترهای از مضامینی است که حتی کارگردانهای آمریکایی به آن فکر هم نکردهاند، اظهار داشت: من هم یک دورهای مثل دیگر افراد آمریکا، متعارف فکر میکردم ولی بعد از آنکه بیشتر مطالعه کردم و شواهد و مدارکی را که محققان به سختی جمعآوری کرده بودند بررسی کردم، نظرم عوض شد و نگاه جدیدی پیدا کردم.
ایران هرگز از برنامههای آمریکا کنار گذاشته نشده
این کارگردان آمریکایی در ادامه با اشاره به نگاهی که درباره رابطه ایران و آمریکا دارد، اظهار کرد: مساله ایالات متحده به عنوان یک آمریکای اشغالگر این است که یک فرصت دیگر داشته باشیم تا بتوانیم برویم سراغ عراق شماره 2، شماره 3 و... سراغ افغانستان، همان افغانستانی که 18 سال است در آن درگیریم، بعد لیبی، بعد سوریه و حالا ایران. ایران هرگز از نقشه و برنامههای آمریکا کنار گذاشته نشده است. تغییر دولت ایران از زمان «جرج بوش» روی تخته سیاه آمریکا بوده است. آمریکا هیچ وقت سوریه را رها نمیکند، چون ایران برایش جایزه این نبرد است! ایران کلید خاورمیانه است، آمریکا نمیتواند به خاورمیانه راه داشته باشد مگر اینکه ایران را کنترل کند. از سال 2000 تا 2018 من به عنوان یک تراژدی به این تاریخ نگاه میکنم؛ جنگی که در آن آمریکا سعی میکند همه چیز را نابود کند و در کنار داعش و اسرائیل بتواند خاورمیانه را نابود کند و به یک پارکینگ بزرگ تبدیلش کنند و فکر نمیکنم به نتیجه برسند.
آمریکا دیگر نمیتواند جنگی را ببرد
استون در پاسخ سوال طالبزاده مبنی بر اینکه آیا تغییر شیوه جنگ آمریکایی عبرت از شکستهای قبلی آمریکاست، گفت: خیر! این همه کتاب نوشته شد و روزنامهنگارهای متفکر نظر دادند؛ واقعا چه چیزی تغییر کرد؟! آنها چه درسی گرفتند؟! فقط شیوه جنگیدنشان فرق کرده است. سالهای 1971 و 1972 عملا آمریکا از جنگ دست کشید، چون نمیخواست نیروی انسانی بیشتری از دست بدهد، تصمیم گرفتند از خود ویتنامیها استفاده کنند و دیگر خود ویتنامیها بودند که با تمام دنیا درگیر بودند. سال 73 آمریکا از ویتنام خارج شد ولی سال 75 ویتنام بیشتر از هم پاشید. از آن به بعد دیگر آمریکا نمیجنگید، فقط حرف میزد و پول خرج میکرد. شیوهشان در جنگ عراق و افغانستان هم همین بود. به نظرم با این شیوه سیستم نظامی آمریکا خودش، خودش را از بین میبرد و دیگر نمیتواند جنگی را ببرد.
بوش و اوباما فرقی نمیکند، آمریکا یک «الگو» دارد
در ادامه برنامه، طالبزاده علت جهش استون از سینما به دنیای مستند را پرسید و کارگردان «جوخه» در پاسخ اظهار داشت: به این فکر میکردم که آمریکا چرا دارد به این ماجراجوییهای غلط خارجی خودش ادامه میدهد؟ و میخواستم ببینم «جرج بوش» یک استثنا بوده یا بخشی از یک قاعده و الگو؟ و اینکه آیا با آمدن «باراک اوباما» تمام میشود؟ اما دیدم نه! متاسفانه او یک استثنا نبود، بلکه جزئی از یک شیوه و الگو است. وقتی اوباما آمد ما خیلی امیدوار بودیم، با حرفهایی که میزد و وعدههایی که میداد ولی بعد دیدیم نه اتفاقی نیفتاد! و از طرفی هم خسته شده بودم از ساختن آثار داستانی که بعد از کلی تلاش معلوم نیست آدمها باور کنند یا نه ولی مطمئن بودم در مستند بسیار بهتر میتوان واقعیتها را پوشش داد.
همه رسانههای آمریکا پنتاگونمحور هستند!
بسیاری از مردم آمریکا بیدارند و از این وضعیت ناراضیاند اما رسانهها همواره واقعیت را طور دیگری نشان میدهند و مشکلات را خیلی سهلالهضم نشان میدهند. رسانههای ما چه جمهوریخواهان و چه دموکراتها، پنتاگونمحور هستند؛ وقتی چند هفته پیش آمریکا به سوریه حمله کرد تمام رسانههای اصلی ما از این اتفاق حمایت کردند و گفتند آفرین! یک نفر اعتراض نکرد. وقتی ما جوانتر بودیم بیشتر شک میکردیم. نظیر آن تظاهراتهای علیه جنگ، الان کجاست؟! خیلی ساده است، تمام رسانهها تحت کنترل هستند. عملا این مسیر یک طرفه شده است، وقتی رسانهها اینطور باشند چه کاری میتوان انجام داد؟!
تکذیب یک شایعه معروف
البته حضور استون در برنامه طالبزاده تنها خبر منتشر شده از او در این روزها نبود. استون که در ابتدای ورودش به ایران با حضور در یکی از کارگاههای آموزشی جشنواره، نقدهای جالبی به برخی فیلمهای ایرانی حاضر در جشنوارههای بینالمللی مطرح کرده بود، روز چهارشنبه در نشستی خبری پاسخگویی بخشی از سوالات اهالی رسانه بود. استون در این نشست درباره حضورش در ایران گفت: به یقین میتوانم بگویم ایرانیان گرمترین میزبانان من بودند. وی علت حضورش در ایران را ارزشهای فرهنگی ایران برشمرد و همچنین از تمجیدهای پسرش نسبت به ایران گفت و تاکید کرد به علت مشغلههایش موفق به حضور در ایران نشده است. استون در سوالی مبنی بر گفتوگو با محمود احمدینژاد، آن را جعلی دانست و گفت: قصه مصاحبه با احمدینژاد جعلی بود و نمیدانم از کجا آمده است و من این را تکذیب میکنم. من آنقدر هم جاهطلب نیستم. اگر فرصتی داشته باشم و انرژی داشته باشم فیلمی درباره یک سیاستمدار ایرانی میسازم.
جعفر پناهی را نمیشناسم!
استون درباره اینکه آیا قصد ساختن فیلمی درباره سردار سلیمانی یا داعش دارد، پاسخ داد: من این ایده را دوست دارم و ایده بزرگی است ولی توجه کنید جهان ما بسیار سیاسی است و این قصه استمرار دارد. سردار سلیمانی هنوز در قید حیات است و باید دید چه پیش میآید. قصه مهمی برای جهان است و همه میخواهند بدانند چه میشود. خیلی از کشورها روایت شما را نمیپذیرند اما شما میتوانید در ایران فیلم خودتان را بسازید. وی درباره پناهی و حضورش در کن گفت: پناهی را خیلی نمیشناسم اما برای یک فیلمساز تنها باید ساختن فیلم مهم باشد. برای عرضه فیلم شاید باید در جایی حاضر باشی ولی مهم فیلم ساختن است اما من درباره مسائل سیاسی پناهی خبر ندارم و نمیتوانم اظهارنظر کنم.
«مکرون» نه تاریخ میداند، نه سیاست
او خطاب به خبرنگار فرانسپرس گفت: مادرِ من فرانسوی است و به همین دلیل اظهارنظری برای فرانسه دارم. شب گذشته در هتل شوکه شدم وقتی در تلویزیون ایران آقای مکرون، رئیسجمهور فرانسه را دوشادوش آقای ترامپ دیدم که درباره لزوم بازنگری برجام صحبت میکردند. آقای مکرون جوانکی است که نه از تاریخشناختی دارد و نه از سنت عظیم بزرگ و عظیم فرانسه اطلاعات کافی دارد. او مثل سارکوزی در زمره افرادی قرار دارد که برای قدرتمندتر جلوه دادن فرانسه، راه ایستادن کنار آمریکا را انتخاب کرده است و این یادآور دوران استعمار قدیم فرانسه است. باید به او گفت آن دوران تمام شده و آقای مکرون باید اینها را یاد بگیرد.
سینمای آمریکا خیلی از خود راضی است
استون همچنین در پاسخ به اینکه آیا سینمای ایران برای غربیها قابل درک است، گفت: مردم آمریکا هنوز به فیلم دیدن با زیرنویس عادت نکردهاند و به همین دلیل فیلمهای فرانسوی به آمریکا نفوذ نکرده است، آنگاه چطور میتوان این انتظار را از سینمای چین یا ایران داشت؟ سینمای آمریکا خودشیفته است و مردم بیشتر سینمای خود را میبینند و نمیتوان انتظار داشت احساسات و ظرافتهای حسی بینالمللی را درک کنند. وی همچنین گفت: مجموعههایی همچون «نت فیلیکس» فقط به دنبال پول هستند و شاید بهرهکشی هم بکنند اما اینکه به فرهنگی ورود کنند یا خیر را کسی نمیداند و فقط هر از گاهی فیلم یا سریالی اروپایی را به آمریکا میآورند و فعالیتشان بیشتر محدود به همین چیزهاست.
عربستان از برهمزنندگان آرامش در خاورمیانه است
الیور استون همچنین در بخش پایانی این نشست در پاسخ به سوالات دیگری درباره اوضاع خاورمیانه و همچنین جنگ ایران و عراق اظهار کرد: به نظرم عربستان سعودی از برهمزنندگان اصلی در خاورمیانه است و چقدر خلاقانه مشغول تخریب در منطقه است. در جنگ ایران و عراق، آمریکا از عراق حمایت کرد هر چند گفته شد تسلیحات را آلمان به عراق داده است اما همه اینها مسائل پشت پرده است و از نظر من جنگ ایران و عراق یک نمونه تمام عیار از یک جنگ نیابتی بود. به همین دلیل میگویم بحث اصلی خیلی بزرگتر از این چیزهاست. او در آخر در پاسخ به اینکه پیش از این جرج بوش را به جان وین تشبیه کرده بود، حالا دونالد ترامپ را به کدام شخصیت سینمایی تشبیه میکند، گفت: در اسطورههای بابل یک شخصیت شیطانی است که به نظرم ترامپ شبیه او است.