printlogo


کد خبر: 192333تاریخ: 1397/2/23 00:00
یادداشتی بر شعر و زندگی «صادق رحمانی»
شاعر انار و بادگیر

وارش گیلانی: 1- «محمدصادق رحمانیان» که به «صادق رحمانی» شهرت دارد، از شاعرانی است که آهسته اما پیوسته می‌رود و مدارج شعری و شاعری را یکی‌یکی با طمأنینه طی می‌کند. شخصیت او نیز شبیه شعرها و شاعری او است. وی سال 44 در شهرستان «گراش» فارس به دنیا آمد. پدرش از علمای دین و شاعر بود و دیوان شعری به نام «سرود آفتاب» دارد که به همت پسر، پس از وفاتش به چاپ رسید. صادق رحمانی گویا در کودکی چندان اهل درس و مشق و مدرسه نبود، اگرچه او بعدها، درس و تحصیل را در درهای باز حوزه و دانشگاه و رسانه‌هایی نظیر نشر، مطبوعات و رادیو دید و پس از آن شیفته شعر و تحصیل شد. صادق پس از گرفتن دیپلم، به حوزه علمیه «رضوی» قم رفت و تا مرتبه «سطح»، نزد اساتید حوزه تحصیل کرد. پس از آن در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی پذیرفته شد و کلاس درس اساتیدی چون سادات‌ناصری، شفیعی‌کدکنی، فرشیدوَرد، لسان، درخشان، شیخ‌الاسلامی، مصفا، بانو کریمی، فیروزکوهی و دیگر اساتید را تجربه کرد. صادق بعدها در دانشگاه آزاد، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد و اینک در حال گرفتن مدرک دکتراست. رحمانی سال 70 با خانم «راضیه آخوندی» ازدواج کرد و اینک 3 فرزند دارد. صادق پس از تحصیل در حوزه و دانشگاه، کار در مراکز فرهنگی را آغاز کرد. وی هم‌اینک مدیر شبکه «فرهنگ» است.
2- صادق با دست‌نوشته‌های پدر که شعر بود، راه به دیوان‌ها و دفترهای اشعار شاعران دیروز و امروز برده و کم‌کم با شعر آشنا شد. این شعر از نوجوانی و تا زمانی که صادق 3 ماه هر سال تابستان را در جبهه‌ها می‌گذراند، با او بود. نخستین‌بار شعر او در مجله «امید انقلاب» چاپ شد و دیگر شعرهای دفاع‌مقدس او به ترتیب در روزنامه‌ها و نشریات دیگر.    پژوهش در فرهنگ مردم گراش، در کنار شاعری و دیگر فعالیت‌های ادبی و فرهنگی، از دغدغه‌های رحمانی است. وی در این راستا تاکنون نزدیک به 30 شماره مجله با نام «گراش» چاپ کرده و کتاب‌هایی تحقیقی با نام‌های «سیمای لارستان»، «تاریخ مفصل لارستان» و «زبان لارستان» به چاپ رسانده است. دومین مجموعه‌شعر رحمانی با نام «انار و بادگیر» نیز به زبان محلی گراشی سروده و چاپ شده است.
3- نخستین دفتر شعر صادق را انتشارات «محراب اندیشه» با نام «با همین واژه‌های معمولی» سال 72 به چاپ رساند. دفتر شعر «همه چیزها آبی است» نیز از جمله دفترهای او به زبان پارسی است که سال 75 توسط محمدالامین، شاعر عراقی نیز به زبان عربی ترجمه و منتشر شد. از گزینه ‌اشعار «نیستان» که بگذریم، به آخرین مجموعه‌شعر صادق می‌رسیم که «سبزها و قرمزها» نام دارد؛ مجموعه‌ای که بیش از پیش صادق را به عنوان شاعری خلاق و ابداع‌گر به جامعه ادبی معرفی کرد. او در این مجموعه نگاهی خاص به اشیا و پیرامون خود دارد. صادق در شعر کوتاه ایرانی، تجربه‌ای نو را به ارمغان آورده است.  مجموعه‌شعر زیر چاپ «آبی روشن، آبی خاموش» نیز به دنبال ابداع و تجربه دفتر پیشین صادق، قابل تأمل است. اینک که بیش از 3 دهه از فعالیت شعری، ادبی و فرهنگی رحمانی می‌گذرد، او در بسیاری از محافل، همایش‌ها و کنگره‌های داخلی و خارجی شرکت داشته است. وی در طول سال‌های شاعری، اغلب قالب‌های شعری را تجربه کرده است اما غزل و شعر نیمایی و شعر سپید را بهتر از دیگر قالب‌ها و شیوه‌ها می‌سراید.
4- «سیدعلی میرافضلی» شاعر و پژوهشگر، درباره رباعیات نیمایی صادق و به طور خاص درباره دفتر شعر «سبزها و قرمزها»ی او می‌گوید: «طبیعی‌گرایی یکی از شاخصه‌های این مجموعه است. شاعر در درنگ‌های کوتاه، تاریخ و جغرافیای دیار خود را در هم آمیخته و توصیف‌های موجز از مناظر و حالات و رفتارهای مردمان آن دیار ارائه داده است. این بومی‌گرایی اصیل، البته گاه در دامن یک حس نوستالژیک بدوی درغلتیده اما شاعر اغلب حد و فاصله خود با موضوع شعر را رعایت کرده است». «صد رباعی نیمایی»، عنوان زیرتیتر مجموعه «سبزها و قرمزها» است و نشان می‌دهد در قالب رباعی ابداعاتی انجام داده و این ابداع به نام او ثبت شده است. دکتر «علیرضا فولادی» استاد دانشگاه، در این باره می‌گوید: «در اینجا با قالبی از شعر مواجهیم که نشان از نوجویی شاعر دارد؛ قالبی به صورت یک، دو، سه یا چهار مصراع رباعی به صورت پلکانی که گاه این مصراع‌ها، یک مصراع کامل نیستند»:
«در گوشه متروکه یک گورستان/ گوری تنها/ با نام رضا/ آزاد و رها».
 


Page Generated in 0/0186 sec