عطیه مسجدی: داستان باز هم داستان پینوکیوی سادهدل است! پینوکیو نه یکبار، نه 2 بار، بلکه بارها گول خورد و داشتههایش را بارها باخت. یکبار گربه نره حواسش را پرت میکرد، بار دیگر روباه مکار فریبش میداد و بارها گربه و روباه شانه به شانه هم به ریشش میخندیدند. در مسیر مدرسه پولی که برای خرید کتاب و گام برداشتن در جهت بالندگی در اختیار داشت به دعوت روباه و گربه از دست داد تا شاهد تماشای نمایش خیمهشببازیای باشد که
آن دو برایش تعریف کرده بودند! با شور و اشتیاق و هیجان پول کتابش که همه داراییاش بود پرداخت و راهش از مدرسه به نمایش خیمهشببازی کج شد! اینجای داستان جالبتر هم هست، دقت کنید. پینوکیوی سادهدل و سبک مغز از تماشاچی داستان تبدیل به عروسک خیمهشببازی و حتی ستاره خیمهشببازی شد! عروسکی که هی رقصانده شد و هی رقصید! چقدر دلمان برای بدبختی پینوکیو میسوخت و لجمان از بیشرفی روباه و گربه در میآمد! کم کم تمام دلخوشیمان شد پولهایی که وعده رقصانده شدن عروسک بینوا بود اما روباه مکار و گربه نره باز دست به کار شدند. وعدههای جدید؛ وعدههای عجیبی که پینوکیو نباید باور میکرد اما پینوکیو سادهدل بود و باز هم تمام داراییاش را در سرزمین آرزوها کاشت به امید چند برابر شدن! به امید روزهای طلایی، به امید رفع تمام محرومیتها به یکباره و برای همیشه! آنچه داشت، کاشت و خوابش برد. بیدار که شد متوجه شد گربه و روباه همه کاشتههایش را برداشته و او را از درختی آویزان کردهاند. پینوکیو ذلیل شده بود، تحقیر شده بود، او بیهمه چیز شده بود اما شاید باورتان نشود او باز هم گول همان 2 موجود شرور دروغگوی طماع را خورد! داستان درازگوش شدنش در آرزوی آرمانشهرش که حتما یادتان هست! خدا عاقبت همهمان را به خیر کند. فارغ از داستانهای عجیب اما واقعی که بارها خوانده و شنیده و دیدهایم، به واقع شما فکر میکنید گربه نره بهتر بود یا روباه مکار؟ اگر پینوکیو مجبور بود یکی را انتخاب کند کدام گزینه مناسبتری بود؟ گربه نره بدون نظر روباه مکار و روباه بدون همدستی گربه غلطی میکردند؟ اگر روباه مکار حیلهپیشه، ژست خیرخواهی میگرفت و ادای یارکشی در میآورد، پینوکیو باید از گربه احمق میبرید و چاکر روباه میشد؟ بابا پینوکیو! تو پدر همه ما را درآوردی. دلواپسی پیرمان کرد! اصلا اجباری به انتخاب بین بد و بدتر، بیشرف و بیشرفتر، رذل و رذلتر نیست! پینوکیو بیا و آدم شو! بیا زودتر آدم شو! بیا و تا ته داستان نرو! بیا و خر نشو!