وارش گیلانی: 1- قادر طهماسبی متخلص به «فرید» از شاعران نامدار و برجسته انقلاب و 8 سال دفاعمقدس سال 1331 خورشیدی در میانه به دنیا آمد. پس از اقامتهای کوتاه و بلند در شهرهای مختلف، در اصفهان ساکن شد. ابتدا با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سپس با جهاد دانشگاهی همکاری داشت. در طول سالهای 61 تا 68 چند داستان کوتاه نوشت و اشعارش را در نشریات منتشر کرد. سالهای پس از جنگ به تهران رفت و «عشق بیغروب»، «گزینهاشعار نیستان» و «روزی به رنگ خون» را منتشر کرد. «پری ستارهها» مجموعه غزل، «پری بهانهها» مجموعه مثنوی و «پری شدگان» مجموعه اشعار نیمایی را نیز در سالهای 85 و 86 به چاپ رساند. فرید در شعر صاحب سبک و سیاق خاص بوده و از این منظر چهرهای زیبا از شعر انقلاب و دفاعمقدس را به نمایش میگذارد. برخی اشعارش بیش از نامش به شهرت رسیدهاند؛ نظیر شعر «سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود» یا شعر «سبکبالان خرامیدند و رفتند/ مرا بیچاره نامیدند و رفتند».
در واقع، تفکر انقلابی چهرههایی نظیر آیتالله شهید مطهری و دکتر علی شریعتی در سطر سطر اشعاری نظیر شعر مشهور فرید (سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود...) نیز به احساسی که سرشار از معرفت و شعور است، رسیده است؛ تفکری که در رسالهها و کتابهایشان حضرت زینب(س) را ادامهدهنده و برپادارنده و زندهنگهدارنده نهضت امام حسین(ع) دانستهاند و نه تنها خواهری که رنج و مصیبتهای برادر و فرزندان برادرش را با اشک و ناله و آه و حسرت به دوش میکشد. این یعنی شعر شاعران انقلاب و بالطبع شعر انقلاب تنها شور و احساس برآمده از انقلاب نبود و نیست، بلکه برای خود منشا و منبع دارد و از سرچشمهای آب میخورد که آن منشا نهضت کربلاست و درستتر آنکه سرچشمهاش مفاهیم و معارف اسلام و سیره رسولالله(ص) است؛ مفاهیم و معارفی که در زبان اسلامشناسان بزرگ گذشته و معاصر تبیین شده است. بنابراین شعر فرید پشتش خالی نیست، بلکه از پشتوانهای قوی و الهی برخوردار است. این امر نهتنها به شعر فرید، بلکه به حقیقت و واقعیت شعر همه شاعران انقلاب و دفاعمقدس بازمیگردد.
2- سیر شعر انقلاب و دفاعمقدس و شعر پایداری به عنوان جریانی تازه و نوپا که مفاهیمش از پشتوانه مکتبی به نام اسلام و مذهبی به نام تشیع آب میخورد، در ادب پارسی همچنان ادامه دارد اما با این همه، برخی این جریان نوظهور را که تنها چند دهه از عمرش میگذرد، دارای سبکی آشکار نمیدانند، در صورتی که ویژگیها و خصایص بسیاری در اشعار شاعران انقلاب و دفاعمقدس برجسته است که از سیری هدفمند و دارای سبک حکایت میکند، ویژگیهایی همچون: انعکاس معارف و مضامین اسلامی که به صورت تجلی حماسه و مرثیه است یا پیوند حماسه و عرفان و انتظار منجی عالم. همچنین بازگو کردن مسائل اجتماعی و سیاسی، غفلتستیزی و دعوت به بیداری، بازگشت به عشق آسمانی عرفانی، بازگشت به خویشتن و مبارزه با طبقه روشنفکر غربزده، روی آوردن به مفاهیم انتزاعی- به علت استفاده وسیع از مفاهیم دینی و عرفانی-، روی آوردن به قالبهای سنتی شعر فارسی، استفاده از تلمیحات دینی و ایمانی و در کل دگرگونی محتوا که همه به نوعی برآمده از شاخههای شجره طیبه اسلام و تشیع است، خبر از سبکی تازه و نوظهور دارد. در واقع تنها بخشی از ویژگیهای شاعران انقلاب کافی است که شعر این جریان تبدیل به سبکی مستقل شود.
از این رو میتوان گفت شناخت شعر فرید و شاعران انقلاب، به شناخت بهتر شعر دفاعمقدس و شعر پس از انقلاب و در پی آن به معرفت و شناخت بهتر رویکردها و تحولات شعر معاصر کمک کرده و در نهایت همچون رودی، تبدیل به یکی از شاخههای عظیم و بلند آن خواهد شد.
3- وزنهای متوسط وکوتاه، نقش پررنگ قافیهها، غنا بخشیدن به موسیقی کناری، نقش پررنگ جناس، ایجاد وحدت و پیوند محکم در محور عمودی شعر، بسامد بالای ردیف، مراعات نظیر و تضاد و حسآمیزی در حوزه موسیقی معنوی، از جمله ویژگیهای سبک فرید است که همواره سایهای از سبک هندی را با خود همراه دارد.
از دیگر ویژگیهای شعر فرید، زبان ساده و مردمی او است؛ زبانی که چون مردمی است، لاجرم از مردم خواهد گفت؛ زبانی که متعهد بوده و دارای پیام است. او به عنوان شاعر برجسته انقلاب و 8 سال دفاعمقدس بسیاری از شاخصههای شعر را بویژه در محتوا دگرگون میکند و با نگاه جدید خود به مسائل مذهبی و اجتماعی، شعر را بهگونهای دیگر میآفریند. غزل او غزلی حماسی است و در بیان مفاهیم مختلف میآید؛ از جمله منقبت امامان و بزرگان دین، عاشورا و مصائب کربلا و... و غزلهای او مثل مثنویهایش بلند است.
مضامین اشعار او نیز عبارت است از: تجلی دوباره عرفان، دنیاگریزی، تقابل عقل و عشق، پیوند عرفان، شهادت و حماسه، درآمیختن غزل با حماسه و تولد «غزل/ حماسه»های شگرف، جنگ و دفاع مقدس، نقش پررنگ عاشورا و مصیبت کربلا، اندوه از دست دادن شهدا و حسرت بازماندن در حصار دنیا و شهادتطلبی، یاد ائمه و انتظار، یاد حضرت امام و انقلاب، اشاره به رخدادهای سیاسی- اجتماعی، استقامت، پایداری و دعوت به آن، غفلتستیزی، دعوت به هوشیاری و حقیقتطلبی، پیام و نقد اجتماعی، شکایت از اوضاع نابسامان شعر و شاعری، کاربرد اسطوره و باورهای عامیانه به ضرورت فضای حماسی حاکم بر جامعه، اندیشیدن به پرواز و...
فرید شگردی ویژه در به کار بردن تشبیهات فشرده و موجز دارد و به همین علت در اشعار او حجم بالایی از تشخیص، تشبیه بلیغ و استعاره را مشاهده میکنیم. حجم بالای تشخیص یا جانانگاری در اشعار فرید تجلیگر سایهای از سبک هندی در اشعار او است که نشان از تمایل شاعر به ایجاز و فشردهگویی در حوزه صور خیال دارد:
«باد، چنگ اگر زند به موی این درخت...»
«دست باد بسته باد و پای سیل خسته باد...»
نمادهای اختصاصی نظیر پری، دیو، سیب، هندوانه و شانه نیز در اشعار فرید بسیار کاربرد دارد. بیشتر تشبیهات او نیز تشبیهات حسی است. به بیان دیگر، تشبیهات او مأنوس و قابل درک است. حرکت در قطب استعاری اشعار فرید، نشان از خلاقیت، قدرت تخیل و بلاغت تصویرسازی او دارد.
4- خلاصه کلام آنکه شعر فرید همچون شعر شاعران انقلاب و دفاع مقدس، از جمله قیصر امینپور و سیدحسن حسینی و... در مسیر دغدغههای جامعه پس از انقلاب حرکت کرده است. توجه شاعران به مسائل اجتماعی و سیاسی و بویژه وقایع مربوط به جنگ و دفاعمقدس در کانون بسیاری از ترکیبسازیهای ایشان قرار دارد. ترکیبات تشبیهی نظیر: قاف شهادت، باغ شهادت، زلیخای شهادت و نیز تشبیهات بلیغی همچون:
«شهادت نردبام آسمان بود/ شهادت نردبام را آسمان بود»
یا: «قامت بالابلندی چون شهادت، ای دریغ/ آبشاری بود و در مرداب آغوشم نریخت»، ضمن نوآوری در صور خیال، بر ارزشهای فاخر انقلاب اسلامی و دفاعمقدس انگشت تاکید نهاده است.
5- غزلهای فرید جدا از دستاوردهای زبانی و داعیه فرهنگمداری، از عمق عاطفی بالایی نیز برخوردار است. در واقع در کارگاه خیال او رسانایی و تأثیرگذاری را که برخاسته از روح زلال و بیپیرایه او است، میتوان به زیبایی تمام احساس کرد:
«ای ماه خودپرست! پرستار من کجاست؟/ آه ای ستاره سحری! یار من کجاست؟
خود را مگر چو اشک بریزم به پای او/ ای آسمان! فرشته بیمار من کجاست؟
ناهید را به خوشه پروین گره زنید/ روشنکننده تا گره کار من کجاست؟
ای شب! به روشنان ضمیرت به من بگو/ که امشب پری ستاره، پرستار من کجاست؟»
شعر فرید با همه سختیها و پختگیهای کار شاعر، واجد نوعی بازیگوشی گاه غریزی و فطری و گاه آگاهانه و عامدانه است که حتی گاه در نتیجه آفرینش متن، این (کودک فرزانگی) تا درک و احساس مخاطب نیز تسری مییابد که از پاکی و یگانگی فرید و شعرهایش حکایت دارد:
«پدید نیست شب انتظار را پایان/ چنانکه گریه بیاختیار را پایان
کجاست رسم عیادت که سخت بیمارم/ ز درد سوختم ای انتظار را پایان
تو آفتابی و دنیا نشسته در ظلمات/ بتاب ای شب گیسوی یار را پایان».
در شعرها، بویژه در غزلهای فرید به وضوح میتوان امتزاج سبکهای هندی، عراقی و خراسانی را به همراه بسیاری از دستاوردهای نیمایی و پس از آن یافت. این گونهها را میتوان با فخامت تمام و جدیت کمال در مثنویها و غزلهای وی مشاهده کرد:
«ای اشک ای ستاره دریایی/ امشب چرا به چشم نمیآیی و...»
شعرهای شاعر پر از ارادت قلبی و رشحات خوشرنگ رگهای عاطفی او است. او از اهالی رؤیت است و از همین دیدارها و به تعبیر خودش: «پروازهاست...» که قصه حکایت میکند. این خیالبندی گرمای بزم شعرش را دوچندان کرده است. شعرهای وی خوشتراش و خوشنشین است.
...............................................................................
اشاره: این یادداشت از پایاننامه«بررسی اصالت سبک شعر فرید»مریم نافلی شهرستانی بسیار بهره برده است.