printlogo


کد خبر: 192519تاریخ: 1397/2/26 00:00
سجده بن‌سلمان به پای گوساله سامری

محمدتقی جواهری: «الکساندر بلای» کارشناس صهیونیست اندیشکده ترومن در مقاله‌ای جنجالی تحت عنوان «به سوی زندگی مسالمت‌آمیز سعودی- اسرائیلی» به نکات قابل تاملی اشاره کرده است: «عربستان‌سعودی و اسرائیل از سال 1962 و پس از انقلاب یمن، روابط مستمر مستحکم و گسترده‌ای تحت عنوان «مقابله با دشمن مشترک» یا همان «جمال عبدالناصر» داشتند. من مصاحبه‌ای با «آهارون ریمیز» سفیر سابق اسرائیل طی سال‌های 1965 تا 1970 در لندن داشتم و او برایم برملا کرد ملک سعود و ملک فیصل دارای روابط عمیق و گسترده با اسرائیل بوده و همواره با سران وقت اسرائیل ارتباط داشته‌اند».
ملک فهد نیز بعدها در دهه 1980 طرح شناسایی رژیم اشغالگر قدس از سوی اعراب را مطرح کرد و رهبران کشورهای عربی نیز در اجلاس سران در «فاس» مراکش این طرح را تصویب کردند. ملک عبدالله پس از ملک فهد، همین مسیر را طی کرد! همگان به یاد دارند در جریان جنگ 33 روزه تابستان سال 2006 میلادی میان رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی، ریاض چگونه در راستای نابودی حزب‌الله با مقامات امنیتی در تل‌آویو وارد معامله شد. با این حال، شکست صهیونیست‌ها در مقابل حزب‌الله، ملک عبدالله را نیز ناامید و شرمسار کرد. هم‌اکنون در دوران پادشاهی ملک سلمان قرار داریم و او نیز قدرت را به فرزند و ولیعهد بی‌تجربه و خیره‌سر خود سپرده است. محمد بن‌سلمان که به نماد شکست سعودی‌ها در یمن تبدیل شده است، هم‌اکنون در صدد است مانند اسلاف خود به ریسمان پوسیده صهیونیست‌ها چنگ بزند. حتی او برخلاف گذشتگان خود، ابایی از علنی‌سازی روابط ریاض- تل‌آویو ندارد.
آنچه امروز در فلسطین می‌گذرد، یک تراژدی تمام‌عیار است. در راهپیمایی روز نکبت، 61 فلسطینی بر اثر حملات وحشیانه نظامیان صهیونیست شهید و نزدیک به 2800 تن دیگر زخمی شدند. مجاهدان فلسطینی در غزه و کرانه باختری در حالی یک به یک در خاک سرزمین مقدس و مادری خود به خون می‌غلتند که در آن سو، بن‌سلمان، ترامپ و نتانیاهو مشغول عربده‌کشی مستانه در کنار قبله اول مسلمین هستند. در این معادله، تکلیف ترامپ و نتانیاهو از ابتدا مشخص بوده است اما افزوده شدن نام «بن‌سلمان» این معادله را تا حد زیادی تغییر می‌دهد! گویا ذبح خون و آبروی مسلمانان به پای بزم مستانه آمریکا و صهیونیست‌ها، در میان سیاستمداران سعودی تبدیل به یک «استراتژی» شده است! سال 2011 میلادی، زمانی که بیداری اسلامی سراسر منطقه را فراگرفت، آل‌سعود به ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس تعهد داد در راستای «سازماندهی گروه‌های تروریستی و تکفیری» که سران آنها در مدارس به اصطلاح مذهبی عربستان آموزش دیده بودند، نهایت تلاش خود را انجام دهد! نتیجه این تلاش مذبوحانه، چیزی جز پیدایش داعش نبود. بر همگان مسجل است سال 2013 میلادی و هنگام تاسیس داعش، پیاده نظام سعودی چگونه در خدمت اوباما و هیلاری کلینتون قرار گرفت. همچنین صفحات تاریخ، کشتار و آوارگی صدها هزار تن از شهروندان عراقی و سوری در طول 5 سال اخیر را از یاد نخواهد برد. پای هر یک از این موارد، امضای ننگین مقامات سعودی قابل مشاهده است.
امروز فلسطینیان، از غزه گرفته تا کرانه باختری، عزم مثال‌زدنی و راسخی را برای بازگشت به سرزمین خود دارند. حضور ترامپ در کاخ سفید، به کاتالیزور و عامل تسریع‌کننده‌ای تبدیل شده است که پرده از چهره خونین مشترک واشنگتن و تل‌آویو برمی‌دارد. هم‌اکنون معدود طرفداران مذاکرات صلح با دشمن صهیونیستی نیز دریافته‌اند امثال نتانیاهو، لیبرمن، ترامپ و بن‌سلمان بر سر «نابودی قدس شریف» و «کشتار تک‌تک فلسطینیان» قسم مشترک یاد کرده‌اند. ولیعهد سعودی با مواضع خفت‌بار خود نشان داد دیگر جایی برای بازگشت او از مسیری که در پیش گرفته است وجود ندارد!
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در فاصله 2 روز مانده تا برگزاری مراسم انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس، در توئیتی معنادار نوشت: «به خاطر تصمیم شجاعانه ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس تشکر می‌کنم، همچنین بسیار سپاسگزارم که او اتحاد اسرائیل و آمریکا را بیش از پیش تقویت کرد. ما همچنان در ریاض و قدس اعلام موجودیت می‌کنیم!» همان گونه که مشاهده می‌شود، ریاض به یکی از سلول‌های غده بدخیم سرطانی اسرائیل تبدیل شده است. شاید اینگونه تصور شود که همزمان با نابودی حتمی رژیم اشغالگر قدس و محو این رژیم از روی نقشه جغرافیایی منطقه و جهان، عربستان سعودی نیز از بین خواهد رفت اما این محاسبه کمی ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد! سران سعودی زودتر از نابودی اربابان صهیونیست خود محکوم به فنا خواهند بود. بهای سجده بن‌سلمان و دیگر سران سعودی پای گوساله سامری و خیانت آنها به آرمان‌های قدس و جهان اسلام به مراتب سنگین‌تر از آن چیزی است که ولیعهد سعودی و همراهانش تصور می‌کنند. «همدستی با صهیونیست‌ها در کشتار ملت فلسطین» گناهی در تراز «امضای قرارداد کمپ دیوید با صهیونیست‌ها» از سوی انور سادات رئیس‌جمهور اسبق مصر (در سال 1978 میلادی) محسوب می‌شود. سال 1981، یعنی درست مقطعی که انور سادات تصور می‌کرد حداقل تا زمان حیات رژیم صهیونیستی، حیات سیاسی و فردی‌اش در زیر سایه دستگاه‌های امنیتی تل‌آویو ادامه پیدا خواهد کرد، شلیک گلوله‌ای از سوی «خالد اسلامبولی» به زندگی ننگین او خاتمه داد. سرنوشت محمد بن‌سلمان نیز چیزی جز این نخواهد بود! او یا از سوی خود آمریکا و صهیونیست‌ها (معامله اربابان غربی و صهیونیستی عربستان) یا از سوی خونخواهان ملت فلسطین و دیگر ملت‌های مسلمان که قربانی جنایات مشترک آل‌صهیون و آل‌سعود شده‌اند محکوم به فنا خواهد بود. بن‌سلمان امروز و با خیال راحت پیاله‌های شراب نتانیاهو و ترامپ را با خون ملت‌های مسلمان و بویژه فلسطینیان پر می‌کند اما نسبت به آینده تیره و تاری که انتظار وی و دیگر سران سعودی را می‌کشد، خبر ندارد.
 


Page Generated in 0/0254 sec