سعید فرزاد: ماجرای ترک سرزمین فلسطین از سوی انگلیس، یکی از موضوعاتی است که به خودی خود پرده از ماهیت جنایتکارانه صهیونیستها برمیدارد. «مناخم بگین» نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی (مشهور به قصاب دیر یاسین) در نخستین قتلعام گسترده خود در سال 1946 میلادی، هتل «کینگ دیوید» محل استقرار کلنی استعماری انگلیسها در بیتالمقدس را هدف حمله قرار داد. در آن انفجار، 19 یهودی کشته شدند. نکته قابل تامل اینکه مناخم بگین شخصا به مقامات انگلیسی پیام داده بود جان یهودیان برای وی و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی اساسا اهمیتی ندارد. پس از آن، استعمار انگلیس که خود به جنایت و حیله مشهور بود متوجه شد در مقابل جانیانی قرار دارد که حتی به خود نیز رحم نمیکنند! در نتیجه آنها تصمیم گرفتند فلسطین را ترک کنند؛ سرزمینی که آن را بتازگی از عثمانی غنیمت گرفته بودند... .
شانتاژ تبلیغاتی و روانی اخیر «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس در قبال برنامه هستهای ایران، مورد توجه بسیاری از رسانهها و تحلیلگران حوزه روابط بینالملل قرار گرفته است. اکثریت قریب به اتفاق رسانهها، این اظهارات را «کهنه» و «دروغین» خوانده و تاکید کردهاند نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس درصدد تاثیرگذاری علنی بر ترامپ و اعمال فشار بر کاخ سفید جهت خروج از توافق هستهای با ایران بوده است. به عبارت بهتر، نتانیاهو درصدد آن بر آمده است تا در معادله «خروج واشنگتن از برجام» نقش یک کاتالیزور را ایفا کند.
کلیت ابراز نگرانی نتانیاهو در قبال برنامه هستهای ایران مترادف با تمسخر سازمانها و نهادهای بینالمللی و افکار عمومی دنیا از سوی سردمداران رژیم اشغالگر قدس است. این ابراز نگرانی در حالی است که حجم واقعی زرادخانه رژیم صهیونیستی به طور دقیق تعیین نشده و موضوع ارزیابیهای متفاوت بوده است. با این حال «ایهود اولمرت» نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی در سال 2007 میلادی اعتراف کرد این رژیم سلاح اتمی در اختیار دارد. نکته تاسفبار اینکه بهرغم اذعان عالیترین مقام رژیم صهیونیستی نسبت به در اختیار داشتن سلاحهای ممنوعه هستهای، همچنان آژانس بین المللی انرژی اتمی (به بهانه عدم عضویت رژیم صهیونیستی در انپیتی) و دیگر سازمانهای بینالمللی همچنان «بازخواست هستهای از صهیونیستها» را به عنوان وظیفهای اساسی و حیاتی فراموش کردهاند. نخستین بار، یازدهم دسامبر سال 1979، مجمع عمومی سازمان ملل متحد از دبیرکل این سازمان درخواست کرد تحقیقاتی را درباره تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی به عمل آورد و گزارشی از آن را به مجمع عمومی عرضه کند. اگرچه 5 کارشناس به مدت یک سال در اینباره کار کردند و تحقیقات نسبتا جامعی را در اینباره انجام دادند اما نتیجه این تحقیقات همچنان در اسناد بایگانی شده سازمان ملل متحد و میان دبیرکلهای سازمان ملل
- که اتفاقا بسیاری از آنها مورد حمایت لابی صهیونیسم هستند- دست به دست میشود!
نکته دوم اینکه سال 2015 میلادی، بنیامین نتانیاهو تلاش زیادی برای تاثیرگذاری مستقیم بر تصمیم دولت اوباما (درباره کلیت پذیرش برجام) و جلوگیری از تصویب آن در سنای آمریکا کرد. حتی نخستوزیر رژیم صهیونیستی از طریق لابی آیپک سعی کرد آرای تمام نمایندگان حزب جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا را نیز به ضرر برجام به گردش در آورد و البته در این مسیر موفق بود. با این حال برجام در نهایت با رای 43 سناتور دموکرات به تصویب رسید. از این رو تلاشهای نتانیاهو برای تاثیرگذاری مستقیم و آشکار بر برجام، مسبوق به سابقه است. با این حال رژیم صهیونیستی در سال 2015 میلادی (زمان تصویب برجام) به لحاظ حیثیتی ضربه سختی را از دموکراتهای آمریکا دریافت کرد. تصویب برجام بهرغم نظر منفی نتانیاهو و کابینه رژیم صهیونیستی و لابی آیپک، منجر به القای گزارهای به نام «کاهش ضریب نفوذ رژیم صهیونیستی در میان سیاستمداران آمریکایی» شد. هماکنون نتانیاهو درصدد از بین بردن این گزاره و جایگزین کردن آن با گزاره قبلی و اصلی، یعنی «تاثیرپذیری مطلق آمریکا از رژیم صهیونیستی» است. از این رو باید نسبت به هدفگذاری نتانیاهو و اظهارات ضدبرجامی وی برآورد دقیقی داشت. این اظهارات محدود و محصور در برجام نیست، بلکه باید در حوزه مناسبات کلان رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آن را تجزیه و تحلیل کرد.
نکته سوم اینکه «از بین بردن برجام» با توجه به حضور «دونالد ترامپ» در کاخ سفید و تسلط نمایندگان جمهوریخواه بر مجلس نمایندگان و سنا عملا نیازی به توصیه نتانیاهو و اجرای شوی نمایشی وی نداشته و ندارد! ضمن آنکه برجام مدتهاست از سوی دولت ترامپ در عمل لغو شده و مقامات رژیم صهیونیستی نیز بخوبی میدانند با توافقنامهای بیخاصیت مواجه هستند. با این حال نتانیاهو تصمیم گرفته است لابیگری سلبی علیه برجام را از حوزه «دیپلماسی پنهان» به حوزه «دیپلماسی عمومی» کشانده و از این طریق، تصویری را که سال 2015 میلادی و در میان افکار عمومی دنیا بر سر مناسبات آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل گرفته از بین ببرد. بدون شک این اقدام و شوی نمایشی نتانیاهو، با هماهنگی و تایید دونالد ترامپ و سیاستمداران کاخ سفید انجام شده است. استقبال «مایک پمپئو» وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا از اظهارات نتانیاهو نیز در همین راستا قابل تجزیه و تحلیل است. نوع واکنش دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز پرده از بازی مشترک واشنگتن و تلآویو در قبال شوی برجامی نتانیاهو برمیدارد.
در نهایت اینکه شانتاژ برجامی رژیمی که به قول مناخم بگین ابایی از کشتن یهودیان و صهیونیستها نیز در ازای دسترسی به اهداف خود ندارد، اساسا اهمیتی برای افکار عمومی دنیا ندارد. «بازخواست هستهای صهیونیستها» خواستهای است که باید به صورت جدی از سوی جمهوری اسلامی ایران و دیگر بازیگران بینالمللی دنبال شود. نوع واکنش سلبی جامعه جهانی نسبت به اظهارات نتانیاهو نشان داد زمینه مساعدی برای انجام این کار در برهه زمانی فعلی وجود دارد.