printlogo


کد خبر: 192634تاریخ: 1397/2/29 00:00
2 بال برای پروازـ 15

فرهاد ملاامینی: در ادامه مباحث توحید و بیان توحید ناب اسلامی و رد سخنان بسیاری از معاندان، شایسته است به مسأله‌ای دیگر در این باب توجه کرد؛ قرآن کریم می‌فرماید: «و بترسید از روزى که هیچ‌کس چیزى [از عذاب خدا] را از کسى دفع نمی‌کند و نه بدل و بلاگردانى از وى پذیرفته شود و نه او را میانجیگرى سودمند افتد و نه یارى شوند».(1) عده‌ای این آیه را دستاویزی قرار داده‌‌اند تا اصل مسأله شفاعت را زیر سوال ببرند، بدین بیان که اگر کسی معتقد به وجود شفیع در روز جزا باشد به خداوند شرک ورزیده است و از جرگه اسلام خارج شده است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این در حالی است علمای شیعه و سنی بر اصل مسأله شفاعت پا فشاری کرده‌اند که در ذیل نمونه‌‌‌هایی از ایشان را می‌آوریم. شیخ طوسی(ره) می‌فرماید: «شفاعت نزد ما امامیه از آن پیامبر(ص)، بسیاری از اصحابش، تمام امامان معصوم علیهم‌السلام و بسیاری از مومنان صالح می‌باشد.»(2) و قاضی بیضاوی در تفسیر آیه‌ای که پیش‌‌‌‌‌‌تر ذکر آن رفت می‌گوید: «برخی این آیه را دلیل نفی شفاعت از گناهکاران کبیره دانسته‌‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ولی باید دانست این آیه مخصوص کافران است، زیرا آیات و روایات فراوانی دلالت بر تحقق شفاعـت در امت دارد».(3) این مسأله تا جایی پیش می‌رود که حتی محمد بن عبدالوهاب نیز می‌گوید: «شفاعت پیامبر(ص) و سایر انبیا و ملائکه و اولیا و کودکان، از جمله اموری است که مطابق روایات وارده، ثابت است».(4) البته باید این را دانست که شفاعت دارای شروطی است همانگونه که در سخنانی که از برخی افراد نقل شد، مشاهده شد که شفاعت‌کننده باید شرایطی داشته باشد، کسانی دارای مقام شفاعت هستند که اولا دارای مقام و منزلتی در نزد خداوند باشند و در ثانی دارای اذن برای شفاعت باشند، زیرا همانگونه که قرآن کریم می‌فرماید شفاعت از آن خداوند است: «بگو شفاعت‏ یکسره از آن خداست، فرمانروایى آسمان‌ها و زمین خاص اوست‏ سپس به سوى او بازگردانیده مى‏شوید».(5) پس کسی که قرار است شفاعت کند باید حتما خدایی باشد و در نزد پروردگار مقامی شایسته داشته باشد: «و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به منزله] نافله‏‌اى باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.»(6) و نیز شفاعت‌کننده باید از سوی پروردگار اجازه‌ای مبنی بر شفاعت داشته باشد: «کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند».(7) پس اینگونه نیست که کسی بتواند سر خود و بدون توجه به عنایت حضرت حق از دیگران شفاعت کند. شفاعت‌کننده باید ماذون از طرف خداوند باشد، زیرا شفاعت مخصوص خداوند است و دیگران فقط ظهورات این جلوه رحمت الهی هستند و از سوی دیگر شفاعت‌شونده نیز نباید تمام زمینه‌‌های بخشیده شدن خویش را از میان برده باشد یعنی همانگونه که برای دریافت فیوضات الهی در جهان ماده نیاز به استعدادهایی هست، در جهان آخرت نیز باید گیرنده فیض الهی با خود ظرفیتی را به همراه داشته باشد، البته تفاوت ظرف دنیا و آخرت این است که در دنیا می‌توان ظرف را ایجاد کرد یا آن را گسترش داد ولی در آخرت چنین امکاناتی نیست و باید با ظرفی که از دنیا با شخص است رحمت الهی را دریافت کند. درخواست شفاعت از اولیای الهی امری است که قرآن کریم به آن تصریح دارد؛ جایی که می‌فرماید: «گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم، گفت بزودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏‌خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است».(8) پس اصل درخواست کردن برای دعا شرک نیست، زیرا عملی است که پیامبرزادگان آن را از پدرشان که پیامبر است درخواست می‌کنند و او نیز این عمل ایشان را تقبیح نمی‌کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. از همین رو است که می‌توان برای این عمل مشروعیت قائل شد، زیرا پیامبری که کار اصلی او مبارزه با شرک است این عمل فرزندان خویش را رد و منع نکرده است و قرآن کریم نیز با نقل این اتفاق و صحه گذاشتن روی عمل حضرت یعقوب(ع) آن را تایید می‌فرماید. در روایت است که : «از پیامبر درخواست کردم که برای من در روز قیامت شفاعت کند. حضرت فرمود: من انجام خواهم داد. عرض کردم کجا دنبال شما باشم فرمود در کنار صراط».(9) امیرالمومنین(ع) نیز پس از اتمام غسل نبی اکرم(ص) به ایشان عرض می‌کنند: «پدر و مادرم به فدایت ما را نزد پروردگارت یاد کن».(10) این بود گوشه‌ای از مطالب مربوط به شفاعت.
---------------------------------
پی‌نوشت:
1- سوره بقره آیه 123
2- تبیان، ج یک، ص213
3- انوار التنزیل، ج یک، ص152
4- الهدیه‌السنیه، ص42
5- سوره زمر آیه 44
6- سوره اسراء آیه 79
7- سوره بقره آیه 255
8- سوره یوسف آیات 97 و 98
9- سنن ترمذی، ج4، ص42
10- مسند احمد بن حنبل، ح 228


Page Generated in 0/0057 sec