«هیچکس نخستین جامجهانیاش را فراموش نمیکند، چون همه از این راه بود که برای نخستین بار فوتبال را شناختیم. برای من این شروع 1982 بود، وقتی برچسبهای پانینی را با پدرم در آلبومش میچیدیم و من تلاش میکردم تا جای ممکن تیمهای کشورهای دیگر را بشناسم.»روبرتو مارتینز که از آگوست 2016 روی نیمکت بلژیک نشسته آماده نخستین تجربهاش در جامجهانی است، تجربهای که برای او مانند یک رویا میماند. اما با وجود بازیکنان بزرگ زیادی که بلژیک در اختیار دارد هنوز انگار هیچکس در این کشور به قدرت مربیگری مارتینز اعتقاد کامل پیدا نکرده. نسل طلایی شیاطین سرخ اروپا برای هدر نرفتن این حجم از استعداد و کیفیت حداقل در تورنمنت امسال باید تا مرحله نیمه نهایی پیش برود. خود مارتینز از هرگونه پیشبینیای سر باز میزند اما با اعتماد بهنفس بالایی از تیمش حرف میزند: «تلاش برای پیروزی به هیچ وجه شکست محسوب نمیشود. ما باید شجاع و ماجراجو باشیم و برای بردن تمام بازیها به زمین برویم اما حسی که در 3 بازی اول، در دور گروهی پیدا میکنیم میتواند برای ادامه جام حیاتی باشد. ما به اندازه کافی استعداد و کیفیت در تیم داریم ولی تیمی مثل آلمان باور و تجربه قهرمانی دارد. خیلی از بازیکنان سابق آلمان میگویند وقتی پیراهن تیمملی را به تن میکنند مطمئنند که پیروز خواهند شد. این عامل روانی در بازیهای دور حذفی بسیار تاثیرگذار است. من باور دارم ما هم میتوانیم چنین حسی پیدا کنیم، چون هم ذهنیتی قوی داریم و هم بازیکنانی بزرگ».
مارتینز با بلژیک کارنامهای درخشان دارد. آنها نخستین تیم اروپایی بودند که صعودشان به جامجهانی را قطعی کردند و بیشترین گل را در دور مقدماتی این قاره زدند البته در شرایطی که در گروهی ساده قرار داشتند. بلژیک به رهبری مربی سابق ویگان و اورتون تنها یکی از 18 بازیاش را باخته: «این نخستین بازی من روی نیمکت بلژیک بود، مقابل اسپانیایی که اتفاقا لوپتگی را هم برای نخستین بار به عنوان مربی خودش دید. این اتفاق برای من و لوپتگی یک بار هم وقتی من مربی اورتون شده بودم و او مربی پورتو بود رخ داد. اسپانیا در حال حاضر شرایط بسیار خوبی دارد. این تیم ترکیبی از بازیکنانی است که پیش از این تورنمنتهای بزرگ را فتح کردهاند و بازیکنان جوان و مستعدی که سالهاست در همین مکتب رشد کردهاند. ما از بازی مقابل اسپانیا درسهای تاکتیکی زیادی گرفتیم و حالا آمادگی مقابله با تیمی در این حد را هم داریم».
بعد از تساوی 3-3 مقابل مکزیک در ماه نوامبر، یکی از بزرگترین بازیکنان بلژیک یعنی کوین دبروینه، مارتینز را به چالش کشید و گفت تیمش باید از نظر تاکتیکی باهوشتر از این حرفها باشد و راهحلهای بیشتری برای پیروزی پیدا کند: «ما با سیستم 2-3-5 بازی میکنیم که خیلی دفاعی است، در حالی که مهرههای هجومی زیادی داریم. ما البته همیشه 2-3-5 بازی نمیکنیم و از سیستمهای مختلف بهره میبریم. سیستم ما در بازیهای مقدماتی بیشتر 3-4-3 بود تا از قدرت هجومی کوین، ادن آزارد، دریس مرتنز و روملو لوکاکو بیشترین استفاده را ببریم اما در بازیهای دوستانه دست به تجربه سیستمهای دیگری هم زدیم. چلسی با همین سیستم بود که 2 فصل پیش قهرمان لیگ برتر شد، سیستمی که من هم سال 2009 در ویگان از آن استفاده کردم. ولی حقیقت اینجاست که این سیستم تنها جایگاه بازیکنان در ابتدای بازی را نشان میدهد و آنچه برای من بیشتر مهم است حرکات و ذهنیت آنها در جریان بازی است. جامجهانی جایی است که باید خودتان را برای سختی کشیدن آماده کنید. ما مثل برخی تیمهای دیگر نسل قبلیای نداریم که از تجربیات قهرمانیشان استفاده کنیم. بنابراین پیش رفتن در این تورنمنت
برایمان حکم پا گذاشتن به سرزمینی ناشناخته را دارد».
بین 23 بازیکنی که مارتینز با خودش به روسیه برده تنها لیندر دندانکر از اندرلشت است که در خود بلژیک بازی میکند و این شرایطی ویژه به نسبت دیگر تیمهای اروپایی برایشان به وجود میآورد: «معمولا هیچ تیم اروپایی در چنین سطحی را نمیبینید که 95 درصد بازیکنانش خارج از کشور خودشان بازی کنند اما وقتی این بازیکنان به اردوی تیمملی بازمیگردند این جایگاه برایشان از همه چیز مهمتر میشود. در رختکن ما همه میدانند معنا و مفهوم بازی کردن برای شیاطین سرخ چیست».
بلژیک 3 زبان رسمی مختلف شامل فرانسوی، آلمانی و فلمیش دارد و مارتینز هنوز موفق نشده سرود ملیشان که تلفیقی از هر 3 زبان است را درست فرا بگیرد اما اتحاد این شیاطین سرخ سرچشمه در عاملی فرای فرهنگ و زبان دارد. خود مارتینز که نیمی از عمرش را در اسپانیا گذرانده و نیمی دیگر را در انگلیس، از تجربیات خودش در تغییر محیط برای متحد کردن بیش از پیش بازیکنانش استفاده میبرد.