علی حاجکرم*: هنوز 2 ماه از اعلان تک نرخی شدن دلار و تثبیت آن در قیمت 4200 تومان (دلار نیمایی) و شوک ناگهانی به بورس نگذشته بود که بانک مرکزی در روزهای اخیر آرامآرام اقدام به افزایش این نرخ تا حوالی 4225 کردُّ، نرخی که هنگام اعلام کمتر کسی اعتقاد به تثبیت آن در این قیمت داشت و در بازار غیررسمیُّ، دلار با نرخهای بالای 6000 تومان داد و ستد میشد. بعد از این تثبیت ارز شاهد افزایش نرخهایی در گروه غذاییُّ، لاستیکسازیُّ، قطعات و خودرو بودیم اما همچنان ارز شرکتهای صادراتی باید با همان دلار نیمایی تسعیر میشد. در ادامه تکنرخی شدن ارز شاهد زمزمههایی مبنی بر ارائه لیستی از سوی دولت به منظور مشخص کردن اقلام صادراتی برای تحویل ارز خود به سامانه نیما بودیم که سرانجام با انتشار این لیست تقریبا همه محصولات شرکتهای پتروشیمیُّ، معدنی و فلزی شامل آن میشد. حالا اخبار غیررسمی حاکی از آن است که در کنار سامانه نیما شاهد راهاندازی سامانه دیگری به اسم «سماصا» یا «ارز متقاضی» هستیم که در آن صادرکنندگان میتوانند ارز حاصل از صادرات خود را با نرخ 6500 تومان به واردکنندگان بهفروش برسانند. انتشار این خبر کافی بود تا در بورس دیروز شاهد یک رکوردشکنی و افزایش بیش از 2700 واحدی شاخص و همچنین معاملاتی به ارزش بیش از 430 میلیارد تومان باشیمُّ. این همان خبری بود که بازار بورس مدتها دنبال آن بود و با ارز 6500 تومانی میتوان روزهای بسیار بهتری را در این بازار شاهد بود و این بازار بورس بود که در رالی افزایش قیمت دلار و سکه و مسکن نهتنها رشد نکرد بلکه اندکی افت هم داشتُّ، بازاری که میتواند جایگزین بسیار مناسبتری برای جذب «نقدینگی سرگردان» جامعه باشد و نهتنها مشکلات اقتصادی به وجود نمیآورد بلکه میتواند به رونقبخشی اقتصاد از طریق تسهیل تامین مالی شرکتها نیز کمک قابل توجهی کند. اگر چه میدانیم که در این وضعیت تورم بالا خواهد رفت اما رشد تورم در کنار «رونق اقتصادی» که به اشتغال و افزایش «قدرت خرید» مردم منجر شود قطعا وضعیت بهتری از ایجاد حبابهای کاذب در حوزههای مختلف دلار، سکه و مسکنی است که اتفاقا سیاستگذاری دقیق و درستی نیز نمیشود و نتیجه رهاشدگی آنها افزایش همه قیمتها و فشار بر مردم است. در این تحلیل از وضعیت بورس البته باید این را مد نظر داشته باشیم که این بازار عاری از ریسک هم نیست و «ریسک تحریم»ها نیز بر سر این بازار سنگینی میکند و افراد باید با توجه به ریسکپذیری خودُّ، در این بازار اقدام به سرمایهگذاری کنند، خاصه آنکه سرمایهگذاری 5 ساله دولت بر برجام با خروج آمریکا دیگر بلاموضوع شده است و اثر تحریمها و فشارهای اقتصادی در همین مدت کوتاه با خروج شرکتهای مختلف خارجی از کشور خودش را نشان داده است و عدم مبادلات بینالمللی در روزهای آینده نیز به احتمال زیاد تقویت خواهد شد. در این بازاری که هم ریسک آن بالاست و هم بازده آن و میتوان گفت به نوعی شرایط همچنان مبهم استُّ، خبری مبنی بر گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور نیز قابل توجه استُّ، صحبتی که مشخص نیست در آن از چه چیزهایی صحبت میشود و آیا خبری از تصمیمات ناگهانی دولتمردان مانند دلار نیمایی هست یا خیر؟! که اگر چنین باشد بازار اقتصادی کشور دوباره با یک شوک بدون آمادگی دیگر مواجه میشود! در کل همانطور که گفته شد فضا مبهم است و در این فضای مبهم هر کسی با توجه به برداشت خود از اوضاع فعلی و چشمانداز آتی و همچنین ترجیحات ریسک و بازده خود باید دست به سرمایهگذاری بزند و باید توجه داشت که در این بازار بازده بالا در گرو ریسک بالاست.
* کارشناس ارشد مدیریت مالی/ متخصص بورس و سرمایهگذاری