احمد طالقانی: «ابراهیم سحرخیز» معاون پیشین وزارت آموزشوپرورش از جمله کارشناسانی است که نقدهای جدی به مدیریت آموزشوپرورش دارد. وی بر این باور است که دولتهای یازدهم و دوازدهم در کمتوجهی به دستگاه تعلیم و تربیت گوی سبقت را از همه دولتهای پس از انقلاب ربودهاند و در این زمینه رکورد دارند!
وی البته ترجیح میدهد به جای انتقادهای یکجانبه، راهکار نیز ارائه کند. دورماندن از سند تحول بنیادین، بیتوجهی به معیشت معلمان، سهلانگاری در استخدام نیروهای تازهنفس و جدی نگرفتن نظارت و سنجش حرفهای و بهداشت روانی معلمان و پرسنل آموزشوپرورش از مهمترین محورهایی است که «ابراهیم سحرخیز» در گپ و گفتی با «وطن امروز» مطرح کرد.
***
آقای سحرخیز! آموزشوپرورش همواره با مشکلات عدیدهای مواجه بوده اما حواشی و مشکلات این وزارتخانه در دوره اخیر به اذعان صاحبنظران بیسابقه است. خودداری دولت از پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان، تاخیر بیسابقه در پرداخت حقوق نیروهای حقالتدریس و خرید خدمت، افشای پرسشهای امتحانات نهایی و بسیاری موارد دیگر، شرایط نه چندان مناسبی را پیش روی معلمان، دانشآموزان و خانوادهها قرار داده است؛ به نظر شما چرا وضعیت آموزشوپرورش به عنوان مهمترین و موثرترین وزارتخانه به اینجا رسیده است؟
پس از انقلاب اگر بخواهیم دولتها را بر اساس میزان توجهی که به آموزشوپرورش میکنند تقسیمبندی کنیم، دولتهای یازدهم و دوازدهم در انتهای صف قرار میگیرند. در حالی که سال 1389 سهم آموزشوپرورش از تولید ناخالص کشور 16درصد بود، اکنون این سهم با کاهش بیسابقهای به 9درصد رسیده است. در منطقهای که کشورمان قرار گرفته، کمترین سهم از تولید ناخالص ملی سهم آموزشوپرورش کشور ماست، حتی عراق وضع بهتری دارد و کشورهایی مثل ترکیه و کویت که قابل قیاس نیستند!
این در حالی است که رهبر انقلاب این دستگاه را مولد سرمایه انسانی میداند. هم اکنون شرایط زندگی آبرومند برای معلمان ما فراهم نیست و بیشتر آنها چند شغلهاند. نظام پرداختها در آموزشوپرورش نسبت به سایر وزارتخانهها ناچیز است و معلمان با سابقه و با مدارک فوقلیسانس و دکترا از پایینترین پرسنل سایر وزارتخانهها و بانکها دریافتی کمتری دارند و مزایای غیرمستمر یک ریال دریافت نمیکنند. موضوع دیگر کمبود بیسابقه نیروی انسانی در این وزارتخانه و خودداری دولت از استخدام نیروهای جوان است؛ در این دولت به دلیل تخصیص نیافتن اعتبارات لازم و کمبود 16هزار هنرآموز و 20هزار استادکار ماهر بیشتر مراکز فنی و حرفهای به خمودگی دچار شدهاند.
به بحث کمبود نیروی انسانی اشاره کردید و این موضوعی است که بسیاری از کارشناسان و حتی مدیران کنونی این وزارتخانه اذعان دارند و حتی هشدار میدهند؛ براستی چرا این وزارتخانه به یکباره با چنین کمبودی مواجه شده است؟
این مشکل به یکباره ایجاد نشده و دولتهای یازدهم و دوازدهم فرصت داشتند کمبود نیرو را مدیریت کنند، متاسفانه از آنجا که آموزشوپرورش اولویت آخر دولت است، هشدارها را وقعی نگذاشتند و حالا به «چه کنم چه کنم» افتادهاند! شما مصاحبه چندی پیش رئیس مرکز نیروی انسانی وزارتخانه را ببینید از بازنشستگی معلمان به سونامی تعبیر کرده است. نامه وزیر آموزشوپرورش به رئیس مجلس و رئیسجمهور درباره خالی شدن این وزارتخانه موید وضعیت بحرانی این وزارتخانه است. این در حالی است که آقای فانی، وزیر اسبق آموزشوپرورش در جلساتی که با کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس داشت، معتقد بود نهتنها آموزشوپرورش کمبود نیرو ندارد، بلکه با مازاد نیرو مواجه است!
وی مدعی بود دولت پیشین سهمیههای استخدامی را پیشخور کرده، حال آنکه در دوره وزارت آقای حاجیبابایی تراز استخدام منفی بود؛ به این معنا که نسبت بازنشستگان به مستخدمان به مراتب بیشتر بود. حالا سالانه 70هزار نفر از این وزارتخانه بازنشسته میشوند و حتی به میزان یکچهارم نیروی جوان استخدام نمیشود. طبق برآوردها تا 5 سال آینده این وزارتخانه با کمبود 600 هزار نیرو مواجه است.
مدیران آموزشوپرورش برای مقابله با کمبود نیروی انسانی طرحهایی چون خرید خدمات آموزشی، توسعه مدارس غیرانتفاعی، دعوت بهکار نیروهای بازنشسته و استفاده از حقالتدریسیها را مطرح میکنند؛ چقدر این راهکارها را موثر میدانید؟
آموزشوپرورش حساس است، چون با انسانها سر و کار دارد؛ هر شخصی را به صرف داشتن مدرک دانشگاهی نمیتوان سر کلاس فرستاد، تبعات دارد. حاشیههایی که این روزها در رسانهها مطرح است به دلیل همین بیتوجهیهاست. یک معلم باید صلاحیتهای علمی، اخلاقی و روحی - روانی لازم را داشته باشد. آقای فانی در حالی که آموزشوپرورش از حداقلها هم بینصیب بود، اعتقاد داشت آموزشوپرورش گران اداره میشود، به همین دلیل طرحی را اجرایی کرد با عنوان خرید خدمات آموزشی که در آن برخی مدارس دولتی را به افراد خاصی واگذار کردند و مبلغی را تحت عنوان خرید خدمات آموزشی به این پیمانکاران اختصاص دادند، این افراد هم موظف بودند با صلاحدید خود مدارس را بچرخانند. این پیمانکاران برای کاستن از هزینهها و سود بیشتر بهجای بهکارگیری معلمان باسابقه و توانمند، دانشجویان یا افراد جویای کار را با مبالغ ناچیز به طور متوسط ماهانه 400 الی 500 هزار تومان بهکار گرفتند و آسیبهای فراوانی به نظام آموزشی وارد آمد. از طرفی دعوت بهکار معلمان بازنشسته در مدارس دولتی با توجه به تاخیرهای طولانی در پرداخت حقالزحمهها نارضایتیهای زیادی را برانگیخت. در همه جای دنیا استانداردهای سختگیرانهای برای استخدام و بهکارگیری معلمان وجود دارد ولی در کشور ما از آنجا که دولتها اولویتی برای آموزشوپرورش قائل نیستند، در این باره کوتاهیهای بسیاری اتفاق میافتد.
آقای سحرخیز! اهالی آموزشوپرورش با آیندهسازان این مرز و بوم سر و کار دارند، بچهها چشم امید خانوادهها هستند اما شاهدیم گاهی اوقات حواشی ناخوشایندی دامنگیر این وزارتخانه میشود؛ چاره کار کجاست و برای ممانعت از آسیبهای روحی و روانی به بچهها و ایمنسازی محیط مدارس چه باید کرد؟
آموزشوپرورش دستگاه سرمایهساز است نه مصرفی؛ این نگاه آسیبزا در وهله اول باید اصلاح شود. همان گونه که رهبر انقلاب در دیدارشان با معلمان تصریح کردند این دستگاه مولد سرمایه اجتماعی است. مدیران تراز اول کشور، رئیسجمهور و نمایندگان مجلس باید این دستگاه مهم و حیاتی را جدی تلقی کنند. اگر شرایط زیست آبرومند را برای معلمان فراهم نکنیم، حاشیهها دست از سر این وزارتخانه بر نمیدارد. معلم 2 یا چند شغله چه تمرکزی بر کارش دارد؟
معلمی که خود را با یک کارمند بانک، یک کارمند ستادی وزارت نفت یا شرکت گاز یا شهرداری مقایسه میکند و تفاوتها را از زمین تا آسمان مییابد، در معرض انواع و اقسام فشارهای روحی و روانی است. کجای دنیا کاری را که ما با معلمانمان میکنیم، تبعیضی که در حق آنها روا میداریم و شأن و منزلتشان را در جامعه پایین میآوریم، در حق فرهنگیان خود روا میدارند؟ شما نگاه کنید، رئیسجمهور با اقشار گوناگون جامعه از پرستار و پزشک و هنرمند و ورزشکار دیدار میکند و پای صحبتهای آنان مینشیند اما حاضر نمیشود در هفته معلم ساعتی را برای شنیدن درددل فرهنگیان اختصاص دهد! آموزشوپرورش مهم است. نیاز معلم و دانشآموز مهم است. حالا که طبق قانون اساسی آموزشوپرورش رایگان است، دولتها موظفند شرایط زندگی آبرومند را برای معلم فراهم کنند. گزینش معلمان باید جدی انگاشته شود. ارزشیابیهای سالانه باید از این حالت کاغذبازی خارج شود و معلمان طبق صلاحیتهای حرفهای و اخلاقی در یک نظام ارزشیابی صحیح رتبهبندی و شرایط فعالیت حرفهای برایشان فراهم شود. از مجلس و نمایندگان میخواهیم مشکل نیروهای حقالتدریس را حل کنند اما بدانند با اجبار آموزشوپرورش به استخدام فلهای نیروی انسانی به این وزارتخانه و بچههای مردم خدمت نمیکنند. معلم باید در یک چارچوب منطقی و با آزمون و گزینش منطقی استخدام شود.