گروه سیاسی: راننده جنایتکار اتوبوسی که سال گذشته در جریان آشوبهای خیابان پاسداران تهران ۳ مأمور ناجا را به شکل فجیعی به شهادت رسانده بود، سحرگاه دیروز دوشنبه در زندان قصاص شد.
به گزارش «وطن امروز»، محمد ثلاث باباجانی (معروف به محمد ثلاث) همان راننده جنایتکاری است که سال گذشته یک حادثه تکاندهنده را در تهران رقم زد. در جریان آشوب برخی دراویش در گلستان هفتم خیابان پاسداران تهران، ثلاث اتوبوس را به سمت ماموران ناجا راند که طی آن 3 مامور ناجا به طرز فجیعی به شهادت رسیدند. این حادثه آنقدر تکاندهنده بود که مردم آن را به جنایات داعش تشبیه و از آن به عنوان «اتوبوس داعشی» تعبیر کردند. در این جنایت فجیع 3 نفر از ماموران ناجا به نامهای گروهبان یکم رضا امامی، گروهبان یکم محمدعلی بایرامی و سرباز وظیفه رضا مرادی به شهادت رسیدند. این در حالی بود که رفتار نیروی انتظامی در جریان آشوبهای خیابان پاسداران رفتاری آرام و توأم با مماشات بود. حتی برخی رسانهها و فعالان سیاسی و فرهنگی از مماشات بیش از اندازه نیروی انتظامی با آشوبگران انتقاد کرده بودند. با این حال اما این مماشات مانع اعمال خشونت از سوی خشونتطلبان موسوم به دراویش نشد. به گونهای که به غیر از جنایت داعشی محمد ثلاث، دراویش داعشی، محمدحسین حدادیان، جوان بسیجی را نیز به طرز فجیعی به شهادت رساندند. بر اساس تصاویر فیلم دیگری که از صحنه درگیری آشوبگران خیابان پاسداران با نیروی انتظامی منتشر شده، به غیر از اتوبوس، 2 خودروی سواری دیگر نیز اقدام به زیر گرفتن برخی ماموران نیروی انتظامی و بسیجیان حاضر در این حادثه کرده بودند. بر اساس برخی گزارشات (هنوز تایید نشده)، در این صحنه محمدحسین حدادیان توسط یکی از این خودروها زیر گرفته شده به گونهای که او توسط خودرو تا محل حضور آشوبگران کشیده میشود، سپس آشوبگران با دهها ضربه چاقو و نیز با شلیک مستقیم اسلحه شکاری، این جوان بسیجی را به طرز وحشتناکی به شهادت رساندند. رفتار غیرانسانی برخی دراویش در جریان آشوب خیابان پاسداران باعث شد مطالبه برخورد قاطع و سریع با عوامل خشونت در این آشوب به صورت جدی در جامعه مطرح شود. در همین راستا نیز 5 ماه پس از ارتکاب این جنایات فجیع، سحرگاه دیروز یکی از عوامل جنایات دراویش، به دار مجازات آویخته شد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، محمد ثلاثباباجانی روز 30 بهمنماه و در پی تجمع غیرقانونی آشوبگران در گلستان هفتم خیابان پاسداران، با راندن اتوبوس به سمت ماموران ناجا، آنان را هدف تهاجم عمدی خود قرار داد که منتهی به شهادت این ماموران شد. نامبرده در جریان تحقیقات، ضمن اقرار به عمدی بودن اقدام خود از جمله راندن و هدایت اتوبوس به سمت ماموران ناجا، علت را عصبانیت و خشم اعلام کرده است. با انجام تحقیقات در دادسرای ویژه جنایی تهران و صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران ارجاع شد و متهم به همراه وکیل تعیینی خود در جلسه دادگاه حضور یافت. دادگاه طی دادنامه مورخ28/12/96 متهم را بابت 3 فقره قتل عمدی به 3 بار قصاص نفس محکوم کرد و فرجامخواهی محکومعلیه طی دادنامه مورخ 3/2/97 صادره از شعبه 39 دیوانعالی کشور مردود شناخته شد. متعاقباً با وصول پرونده به دادسرا و با عنایت به تقاضای اولیای دم هر سه شهید، مراحل استیذان از رئیس قوهقضائیه برای اجرای قصاص نفس طی و حکم قصاص سحرگاه روز دوشنبه مورخ28/3/97 اجرا شد.
اعترافات در جلسه اول دادگاه
با تشکیل پرونده محمد ثلاث، مشخص شد این فرد یک مجرم باسابقه است که سابقه کیفری شرارت و مواد مخدر داشته است. بر همین اساس، سابقه کیفری مالی، سابقه کیفری اخلال در نظم عمومی، مواد مخدر، سابقه ایراد و جرح با چاقو، تمرد از دستور ماموران نیروی انتظامی و اخلال در نظم عمومی از جمله سوابق کیفری او است.
اولین جلسه محاکمه راننده اتوبوس آشوبهای خیابان پاسداران در شعبه نهم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران به ریاست قاضی کشکولی به صورت علنی برگزار شد.
در جلسه رسیدگی به اتهامات عامل شهادت 3 مامور نیروی انتظامی، قاضی شهریاری معاون دادستان و سرپرست دادسرای جنایی تهران در اجرای ماده ۳۹۶ از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ کیفرخواست را قرائت کرد. در این کیفرخواست مشخص شد ثلاث که در همان شب با تعقیب نیروهای ناجا دستگیر شده بود، بلافاصله به جرم خود اعتراف کرده است.
قاضی شهریاری در اینباره اظهارداشت: با توجه به تحقیقاتی که در محل انجام شد مشخص شد راننده خودروی اتوبوس که به صورت عمدی به ماموران نیروی انتظامی تعرض کرده است در بیمارستان امام سجاد بستری است لذا به بیمارستان مذکور اعزام و با مشارالیه صحبت شد که فیلم اظهارات نامبرده درباره نحوه قتل اخذ شد که ضمیمه پرونده است. معاون دادستان تهران گفت: نامبرده حسب اظهاراتی که به صورت شفاهی در بدو آن مطرح کرد اعلام کرد با توجه به عصبی بودن با اتوبوسی که قبلا در محل پارک شده بود به سمت ماموران حملهور و منجر به قتل 3 نفر شده است. وی در رابطه با ادله اثباتی که دادسرا جمعآوری کرده است به اعترافات متهم اشاره کرد و بیان داشت: متهم در اعترافات خود نزد بازپرس دادسرای جنایی به صراحت تهاجم عمدی با خودروی اتوبوس را پذیرفته و علت آن را عصبی بودن اعلام کرده است.
در ادامه قاضی پرونده اتهامات متهم را قرائت و از او خواست اگر دفاعی دارد بیان کند.
متهم پرونده پس از تفهیم اتهام هنگامی که پشت تریبون قرار گرفت، مدعی برخورد نیروی انتظامی با عوامل حاضر در گلستان هفتم شد و ادامه داد: در روز حادثه نیروی انتظامی به ما حمله کرد و سرم را شکستند که این کارشان من را عصبانی کرد و من از شدت عصبانیت با اتوبوس به سمت آنها حمله کردم. وی در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه علت حضور شما در آن ایام در خیابان پاسداران چه بوده است؟ گفت: من برای حمایت از برادرم به آنجا رفته بودم. متهم این پرونده مدعی شد: او برادر دینی من است که به او اتهام سرقت خودروی پراید را نسبت داده بودند درحالی که این فرد نیاز مالی نداشته است که سرقت کند.
وی درباره نحوه حمله به نیروی انتظامی و مردم در زمان حادثه گفت: من خودم پشت فرمان اتوبوس بودم و کسی دیگر در اتوبوس نبود. مالک خودرو را نمیشناسم و چون قبلا کار رانندگی کرده بودم توانستم آن را روشن کنم و به سمت ماموران ناجا حرکت کنم. قاضی دادگاه در سوالی از متهم پرسید: حسب گزارشات، صندلیهای این اتوبوس باز شده و به محلی برای استراحت تبدیل شده بود. درباره این موضوع توضیح دهید.
متهم در پاسخ به این سوال گفت: من خودم بدون اجازه مالک اتوبوس صندلیهای آن را باز کردم تا بتوانیم در آن استراحت کنیم، حتی شنیده بودم که مالک اتوبوس از این کار اعلام نارضایتی کرده. وی بیان کرد: در این اتوبوس حدود ۲۵ الی ۳۰ نفر میآمدند و استراحت میکردند. این افراد اکثرا از شهرستان آمده بودند و برای استراحت به اتوبوس میآمدند و دائما در حال رفت و آمد بودند. در ادامه رسیدگی به این پرونده، قاضی کشکولی، رئیس دادگاه کیفری یک خطاب به متهم اعلام کرد در جایگاه حاضر شده و با معرفی کامل خود به دفاع از خود بپردازد. متهم در ادامه ادعای خود به نحوه برخورد ماموران ناجا اشاره کرد و گفت: زمانی که ماموران ناجا به سرم ضربه زدند و از سرم خون آمد من عصبانی شدم و بلافاصله اتوبوس را روشن و به سمت ماموران حرکت کردم.
وی ادامه داد: من خودم قبول دارم که این سه نفر را کشتهام و فوت این 3 نفر نتیجه اقدامات من بوده است. رئیس دادگاه پرسید: 3 نفر را به قتل رساندهاید، پس برای بار دوم سوال میکنیم قتل را قبول دارید؟ که متهم پاسخ داد: بله.
قاضی گفت: آیا به بیمارستان رفتهای و چند روز در بیمارستان بودی که متهم بیان داشت: یادم نمیآید یک یا 2 روز بوده و نام بیمارستان را هم به خاطر نمیآورم. در جلسه دوم دادگاه وکیل متهم یعنی اشرفزاده از دادگاه درخواست استمهال کرد که این درخواست با موافقت قاضی مواجه شد. در این جلسه اما قاضی شهریاری به عنوان نماینده دادستان مطالبی را مطرح کرد. قاضی شهریاری با توجه به اعترافات متهم در جلسه اول گفت: بسیار سادهلوحانه است که اظهارات متهم مبنی بر عصبانی بودن لحظهای وی را بپذیریم. در همان شب یعنی سیام بهمنماه و بامداد یکم اسفندماه 2 دستگاه خودروی سمند و پرشیا به ماموران حمله و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. خودروی سمند در گلستان هفتم نیز تعدادی از ماموران را به صورت حرفهای مجروح کرد. در این رابطه متهمان دستگیر شدند. آنان که عصبانی نبودند؛ اینها نشان میدهد که یک سازماندهی قبلی در این ماجرا وجود دارد. قاضی شهریاری همچنین گفت: متهم در اظهاراتش عنوان کرده است جلوی خود را نمیدیده اما فیلم نشان میدهد وی در گلستان هفتم اول به سمت راست میرود، بعد فرمان را به سمت چپ میچرخاند و سپس مستقیم حرکت میکند، یعنی دقیقا متوجه بوده است که در حال انجام چه عملی است.
سومین جلسه دادگاه
۲۷ اسفندماه سومین و آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات محمد ثلاث، عامل شهادت 3 تن از ماموران نیروی انتظامی برگزار شد. قاضی کشکولی ضمن تذکر به رعایت نظم و احترام دادگاه از نماینده حقوقی ناجا خواست در جایگاه حاضر شده و درباره پرونده اگر موضوعی دارد بیان کند.
نماینده حقوقی ناجا پس از کسب اجازه از ریاست دادگاه در جایگاه حاضر شده و گفت: متهم که در حین جرم دستگیر شده، خود را متعلق به یک گروه خاص معرفی کرده است.
وی در اظهارات خود از قاضی کشکولی درخواست کرد با توجه به اینکه چندین شاهد حادثه در جلسه هستند، به جایگاه بیایند و مشاهدات خود را بیان کنند. در ادامه قاضی کشکولی خطاب به شاهدان از آنها خواست به ترتیب در جایگاه حاضر شده و آنچه را که در آن حادثه مشاهده کردهاند، بیان کنند. سپس احدی از شاهدین حادثه در جایگاه حاضر شد و در بیان مشاهدات خود گفت: زمانی که ما به خیابان رسیدیم، هنوز حتی از موتورهای خود پیاده هم نشده بودیم.
آنها به سمت ما کوکتل مولوتف پرتاب میکردند اما با این حال به ما دستور داده شده بود اصلا حق برخورد ندارید و نباید به مردم و اموالشان آسیبی برسد. وی بیان کرد: ما زمانی که به خیابان هفتم رسیدیم، دیدم یک اتوبوس با سرعت کمی در حال حرکت به سمت ما است که فکر کردیم میخواهد از خیابان عبور کند اما پس از اینکه مدتی از حرکتش گذشت، به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و با حرکت به سمت چپ و راست به نوعی به مأموران حملهور شد.
این شاهد حادثه ادامه داد: من در آنجا دیدم که شهید امامی در حال کمک به مردم بود و آنها را به سمت پیادهرو هدایت میکرد و میگفت: «به سمت پیادهرو بروید.» اما اتوبوس با او برخورد کرد و پس از آن دوباره اتوبوس منحرف شد و از روی شهید بایرامی عبور کرد که البته در آنجا باز هم دیدم شهید بایرامی در حال فریاد زدن بود و به مردم میگفت: «فرار کنید». وی گفت: در نهایت اتوبوس به خاطر ترافیک و شلوغی خیابان و حضور ماشینهای داخل خیابان از حرکت ایستاد اما من در آن لحظه، چون از کمر و دیگر جاها آسیب دیده بودم، نتوانستم اتوبوس را تا انتها دنبال کنم. قاضی کشکولی از شاهد پرسید: در گزارشات آمده که در اتوبوس جای گلوله مشاهده شده است.
شاهد گفت: ما اصلا اسلحه و سلاح گرم به همراه نداشتیم.
قاضی پرسید: خود شما متهم را در اتوبوس دیدید؟
شاهد گفت: بله! من او را پشت فرمان زمانی که داشت از جلوی ما با سرعت کم عبور میکرد، دیدم.
پس از اظهارات شاهد اول، یکی دیگر از شهود حادثه به دستور قاضی در جایگاه حاضر شده و با معرفی خود اظهار کرد: ما ماموریت داشتیم به سمت کلانتری ۱۰۲ پاسداران حرکت کنیم. به محض پیاده شدن از موتورها دیدیم که آشوبگران خیابان را بستهاند و به ما دستور داده شد که آنها را متفرق کنیم که سپس آنها فرار کردند و به خیابان هفتم رفتند. جزو نخستین کسانی بودم که وارد این خیابان شدم.
وی تصریح کرد: در آنجا من یک اتوبوس را دیدم که به آرامی در حال حرکت بود که فکر کردم اتوبوس همکاران است که میخواهد مامور پیاده کند. با این حال اجازه دادم از کنارمان بگذرد اما پس از عبور از کنار ما به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و به سمت ماموران حمله برد. این شاهد عینی ماجرا گفت: در آنجا من دیدم که شهید امامی بین اتوبوس و یک ماشین گیر افتاد و اتوبوس از روی او عبور کرد و سپس به سمت راست رفته و شهید بایرامی را هم به شهادت رساند.
قاضی کشکولی از این شاهد پرسید: فاصله بین این مقتولان چند نفر بود؟ شاهد در پاسخ گفت: تقریبا حدود ۲ تا ۳ متر با هم فاصله داشتند.
قاضی کشکولی گفت: آیا شما دیدید به اتوبوس شلیکی شده باشد؟ وی پاسخ داد: خیر! من ندیدم، چون ما اسلحه نداشتیم و حتی سپر هم برای دفاع از خود نداشتیم. قاضی کشکولی از شاهد پرسید: شما دیدید این متهم از اتوبوس پیاده شود؟ شاهد گفت: چون پس از این حادثه بالای سر مقتولان رفتم، جلو نبودم که ببینم چه کسی از اتوبوس پیاده شد اما زمانی که اتوبوس از جلوی من عبور میکرد متهم را پشت فرمان اتوبوس دیده بودم. وی گفت: البته گفتند همکاران یک گاز اشکآور به سمت اتوبوس شلیک کردهاند تا بتوانند اتوبوس را متوقف کنند و اگر ماشینهای پارک شده داخل خیابان نبود ممکن بود اتوبوس افراد بیشتری را زیر بگیرد و به افراد بیشتری آسیب برساند. در ادامه محمد ثلاث با حضور در جایگاه به ارائه آخرین دفاعیات خود پرداخت.
قاضی خطاب به محمد ثلاث گفت: با توجه به صدور کیفرخواست از سوی دادسرای امور جنایی تهران و مطالبه قصاص از سوی شکات و اولیای دم و گزارش مراجع انتظامی و تصاویر گرفته شده از نحوه حرکت اتوبوس و تصاویر اجساد و تحقیقات نماینده دادستان تهران و همچنین ۸ فقره سوابق کیفری شما و اعزام شما به روانپزشکی و اعلام سلامت روحی و روانی، اتهامات شما به 3 فقره قتل عمدی آقایان رضا مرادی، بایرامی و امامی از طریق حمله و برخورد وسایل نقلیه و همچنین اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق جنجال و تعرض به مأموران نیروی انتظامی تفهیم میشود.
محمد ثلاث با ارائه آخرین دفاعیات خود در مقابل قاضی دادگاه گفت: آن روز برای آزادی دوستم آقای ریاحی در خیابان پاسداران داخل اتوبوس اتراق کرده بودیم. اولش مأموران شروع کردند؛ سرم را شکستند. سوار پراید شدم و به سمت گلستان هفتم حرکت کردم. اتوبوس محل خوابگاه بود؛ ۱۵ روز آنجا بودیم. حکم بازداشت بزرگ ما را داده بودند. من صندلیهای اتوبوس را باز کرده بودم و آن روز قرار بود صندلیها را ببندیم. بعد از اینکه از پراید پیاده شدم، سوار اتوبوس شدم که اتوبوس را به سمت پاسگاه ببرم. آرام حرکت کردم که نیروی انتظامی کنار برود. چراغ زدم، بوق زدم و به حرکت ادامه دادم؛ پایم روی گاز بود. ما انسان هستیم، حیوان نیستیم. من در اینجا از خداوند برای بازماندگان صبر و برای خودم بخشش میخواهم. خودم هم ناراحت هستم. من عاشق اعدامم. اینها را نمیگویم که من را اعدام نکنند، من عاشق اعدام هستم. من با ماشین رفتم و میخواستم حادثه را رد کنم. عمداً روی آنها نرفتم، وجدانم راحت است. ۵۰ نفر هم میمردند خواست خدا بوده است(!)
قاضی خطاب به متهم گفت: چرا دوست داری اعدام شوی؟
متهم پاسخ داد: دوست ندارم به جامعه بازگردم؛ من نمیخواهم زندگی کنم.
قاتل بنیتا قصاص شد
همزمان با قصاص محمد ثلاث، حکم قصاص قاتل بنیتا کودک 8 ماهه نیز سحرگاه دوشنبه ۲۸ خرداد ۹۷ اجرا شد. به گزارش تسنیم، 29 تیر سال 96 بود که خبر ربوده شدن دختربچه 8 ماههای در شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ ماجرا از این قرار بود که پدر بنیتا برای باز کردن در پارکینگ از خودرو پیاده میشود تا خودرو را داخل پارکینگ ببرد اما در همین حین، 2 عابر پیادهای که در حال گذر از آن خیابان بودند، با مشاهده خودروی روشن، پشت فرمان مینشینند و خودرو و بچه را با هم به سرقت میبرند. جستوجوها برای یافتن این کودک 8 ماهه چند روز ادامه داشت تا اینکه پس از 6 روز و بهرغم تمام تلاشها، جسد دختربچه در خودروی به سرقت رفته در یکی از خیابانهای پاکدشت پیدا میشود. آنطور که 2 متهم این پرونده اعتراف کردهاند، ساعاتی پس از سرقت و انتقال خودرو به خارج از تهران، خودرو و نوزاد 8 ماهه را در یکی از خیابانهای شهرستان پاکدشت رها میکنند و متأسفانه کودک که داخل خودرو با شیشههای بالا کشیده محبوس شده بوده، بر اثر شدت گرما، گرسنگی و تشنگی، جان خود را از دست میدهد و مأموران با پیکر بیجان کودک مواجه میشوند. در نهایت پس از تکمیل تحقیقات در دادسرا، دادگاه متهمان این پرونده، 20 و 22 شهریور سال گذشته در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد و دادگاه بر اساس آنچه گفته شد، حکم به محکومیت متهمان صادر کرد. شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی، متهم ردیف اول پرونده قتل بنیتا را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کرد که این حکم در دیوان عالی کشور تأیید و سحرگاه روز گذشته اجرا شد.