گروه فرهنگ و هنر: «فقط با فوتبال میشه اینقدر زود به آرزوها رسید.» این جملهای بود که فردوسیپور پس از برد ایران مقابل مراکش به زبان آورد. ورزشی که خیلی زود و تنها پس از 90 دقیقه میتواند به سرعت شادمانی را به آغوش مردم بیاورد. اما فوتبال و حواشی آن خیلی زود هم میتواند چهره مردم را در هم کشد و حاشیههای نابجای آن بیجهت عده زیادی را دلنگران کند. ماجرای عدم حضور کارلوس پویول در برنامه 2018 شبکه 3 خیلی زود در فضای مجازی رسانهای شد و عدم حضور فردوسیپور در ساعات ابتدایی برنامه 2018 در روز مسابقه ایران و اسپانیا، آن را تایید کرد. این اتفاق شایعات فراوانی را با خود به همراه داشت. گروهی عدم حضور فردوسیپور را مربوط به رایزنیهای دقیقه نودی او با مدیران ارشد رسانه ملی برای فراهم شدن شرایط حضور پویول در تلویزیون میدانستند و گروهی دیگر نیز عدم حضور فردوسیپور را در اعتراض به تصمیم مدیران رسانه ملی برای منتفی کردن حضور پویول در تلویزیون میدانستند. اما در این میان عدم حضور فردوسیپور در ساعات ابتدایی برنامه و گلایههای او چند دقیقه پیش از آغاز بازی ایران با اسپانیا و پس از اتمام بازی روی آنتن مستقیم شبکه 3، بیش از همه حاشیهها را پررنگ کرد؛ حاشیههایی که هنوز هم به سرانجام نرسیده است.
هزینههای گزاف برای هیچ!
ماجرا از آنجا آغاز شد که عادل فردوسیپور، مجری و تهیه کننده ویژهبرنامههای تلویزیون برای بازیهای جامجهانی روسیه، سال گذشته و در جریان پخش مراسم قرعهکشی این رقابتها از لوئیس فیگو، ستاره سابق تیمملی فوتبال پرتغال برای حضور در ویژهبرنامه نود دعوت کرد. این موضوع شاید در بدو امر یک اتفاق جالب و یک امتیاز مثبت برای ویژهبرنامه فوتبالی تولیدشده در رسانه ملی باشد ولی با آشکار شدن هزینههای صرف شده برای این حضور، این ماجرا ابعاد دیگری به خود گرفت. در آن زمان شایعات مختلفی در ارتباط با رقم پرداخت شده به فیگو مطرح شد و برخی از اخبار تایید نشده از پرداخت رقمی بین 150 تا 200 هزار یورو (بین 500 میلیون تا یک میلیارد تومان) به فیگو برای حضور چندساعته در این برنامه حکایت داشت؛ خبری که از سوی تولیدکنندگان این برنامه نه تایید شد و نه تکذیب ولی با توجه به شهرت فیگو و در نظر گرفتن این نکته که او احتمالا به طور همزمان از چند برنامه دیگر نیز چنین پیشنهادی را داشته، بعید به نظر میرسد که فیگو بدون دریافت رقمی کمتر از این حاضر به طی چنین مسافتی برای حضور در یک برنامه تلویزیونی در ایران شود. در همان زمان، اعتراضات زیادی نسبت به این اتفاق صورت گرفت و برخی رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به دلیل پرداخت چنین رقم بالایی برای حضور یک فوتبالیست خارجی در این برنامه اعتراض کردند. مدافعان این طرح مدعی بودند که این هزینه توسط اسپانسر برنامه پرداخت میشود پس نمیتوان ایراد چندانی به آن گرفت؛ همچنین در شرایطی که تلویزیون با بحران مخاطب روبهرو است، میتواند تضمینی برای افزایش مخاطبان این رسانه باشد. این در حالی بود که به طورکلی ویژهبرنامه قرعهکشی بازیهای جامجهانی بیشک به واسطه فراوانی علاقهمندان به ورزش فوتبال حتی بدون حضور فیگو نیز از درصد مخاطب بالایی برخوردار بود.
بذل و بخشش اسپانسر از جیب تلویزیون؟!
این ماجرا در ادامه و با جدی شدن خبر حضور 3 ستاره بازنشسته دنیای فوتبال یعنی ساموئل اتوئو بازیکن بازنشسته تیم ملی کامرون، کارلوس پویول بازیکن بازنشسته تیمملی اسپانیا و نیز «مانیش» بازیکن بازنشسته تیمملی فوتبال پرتغال در ویژهبرنامه 2018 تلویزیون یک بار دیگر زیر ذرهبین رسانهها قرار گرفت. بویژه آنکه رقم اعلام شده از سوی برخی رسانهها برای حضور این 3 ستاره بازنشسته که شاید مخاطبان دهههای 70 و 80 تلویزیون به زحمت آنها را بهخاطر بیاورند، نزدیک به 300 هزار دلار (با نرخ دلار آزاد حدود 2 میلیارد تومان) بود! با این همه در نهایت ساموئل اتوئو در شب بازی ایران و مراکش فرصت حضور در این برنامه را پیدا کرد و بسیاری تصور کردند که با وجود مخالفتها و نقدهای جدی وارد بر این بریز و بپاش رسانهای، مشکلی برای حضور سایر میهمانهای خارجی نیز در این برنامه وجود ندارد اما مخالفت مدیران رسانه ملی با حضور کارلوس پویول در ویژهبرنامه تدارک دیده شده برای شب بازی ایران و اسپانیا که در نهایت منجر به عدم حضور او در این برنامه با وجود حضورش در ایران و طرح گلایههای عادل فردوسیپور روی آنتن زنده تلویزیون شد، نشان داد که گویا این مشکل عمیقتر از این حرفهاست. یکی از جدیترین شنیدهها در ارتباط با این موضوع این بود که برخلاف تصور بسیاری از مخاطبان، گویا اسپانسر این برنامه رقم پرداختی به این میهمانهای خارجی را از رقم کلی قرارداد با تلویزیون کم میکرده است، این یعنی هزینه حضور این افراد در واقع از بیتالمال و از اعتبارات صداوسیما هزینه میشده که در این شرایط با توجه به مشکلات مالی شدید تلویزیون، چنین هزینهای برای حضور میهمانان خارجی برای برنامهای که به شکل عادی هم از مخاطب بالایی برخوردار است، نه منطقی است و نه منصفانه. حتی با فرض درست نبودن این گزاره نیز آنچه بدون شک هر عقل سلیمی میتواند با بررسی این شرایط بگوید، آن است که صرف چنین هزینههایی در شرایط فعلی که کشور درگیر یک جنگ تمامعیار اقتصادی است و خروج غیرضروری ارز از کشور، آن هم برای این برنامه که در هر حال مخاطب بالای خود را دارد، حتی اگر از جیب اسپانسر برنامه هم باشد، به نفع اقتصاد ایران نیست.
سکوت رسانه ملی و داغ شدن بازار اکاذیب
اما گذشته از اینکه آیا تصمیم بر عدم حضور پویول در این برنامه آن هم در شرایطی که هزینه حضور او در ایران پیش از این به او پرداخته شده، تصمیم درستی بوده یا نه، سکوت رسانه ملی و عدم اظهارنظر صریح در ارتباط با این ماجرا مسأله عجیبی است که باعث شده روایتهای نادرست و مغرضانه رسانههای ضدایرانیای همچون «بیبیسی» تبدیل به روایت اصلی و غالب این ماجرا شود. در شرایطی که مدیران رسانه ملی در جریان این اتفاقات سکوت کردهاند، برخی رسانهها از جمله بیبیسی فارسی با انتشار خبری از قول کارلس پویول مدعی شدند که علت عدم حضور او در برنامه 2018 «مشکلات ظاهری» او بود و حتی برخی رسانهها مدعی شدند که پویول این اتفاقات را توهین به خود دانسته است، این در حالی بود که «ناتان قبادی» چهره ایرانیالاصل مقیم اسپانیا که واسطه حضور پویول در ایران شده بود، در صفحه شخصی خود در پاسخ به انتقادات برخی کاربران گفته بود: «پویول مطمئنا راضی رفت و اگر این طور نبود عواقب نارضایتی میهمان ویژه ما به دوستی و اعتبار من صدمه میزد. متاسفانه بیبیسی خبر دروغ منتشر کرد و کاتبهای ایرانی هم استاد شایعهپراکنی هستند».
موضع اقتدار رسانه ملی کجاست؟
گذشته از آنکه مقصر اصلی این اتفاق چه کسی است و با در نظرگرفتن این نکته که آیا فردوسیپور با هماهنگی مدیران ارشد تلویزیون دست به دعوت این چهرهها زده یا به صورت مستقل سراغ این کار رفته، یکی از جدیترین انتقادات وارد بر رسانه ملی عدم مواجهه مقتدرانه با چهرههایی همچون فردوسیپور در اینگونه موارد است. فردوسیپور در شرایطی پس از این اتفاقات با حضور در برنامه 2018 با برخوردی طلبکارانه به گلایه از تصمیم مدیران ارشد تلویزیون برای عدم حضور پویول در برنامه خود پرداخت که در هیچ رسانهای در جهان مجری یک برنامه تلویزیونی با این تعداد از مخاطب و روی آنتن زنده، اجازه چنین کاری را نخواهد داشت. بدون شک اقتدار یک رسانه صرفا در صدور یا عدم صدور مجوز برای حضور یک میهمان خارجی در آن رسانه خلاصه نمیشود، بلکه این اقتدار شامل دستورالعملها و پروتکلهای تنظیم شده درباره چگونگی برخورد مجریان و کارکنان این رسانه در برنامههای آن و برخورد جدی با خاطیان نیز میشود. نحوه مواجهه صداوسیما با فردوسیپور یکی از مثالهای نقض مدیریت در رسانه است، چنانکه پیشتر از آوردن فیگو و پویول، فعالیتهای سیاسی فردوسیپور در یک برنامه تخصصی ورزشی- نود- که او را به «سیاسیپور» مشهور کرده نیز با برخورد جدی و مناسب رسانه ملی مواجه نشده است. گفتوگو با وزیر امور خارجه در کوران مذاکرات هستهای، درخواست استعفای شهردار تهران در حادثه پلاسکو در میانه برنامه ورزشی نود و... تنها بخشی از رفتارهای فردوسیپور در این سالهاست که با «عدم مدیریت صحیح سلبریتیها در رسانه ملی» تبدیل به بحران شده است؛ موضوعی که به نظر میرسد این روزها تبدیل به یکی از بزرگترین گمشدههای رسانه ملی شده است.