printlogo


کد خبر: 194267تاریخ: 1397/4/2 00:00
درس یوزها به زوج عادل ـ ظریف!

حسن رضایی: زمان، موجود عجیبی است و حتما یکی از عجیب‌ترین مخلوقات خداوند است که باید برای خلق آن، سر به شکرانه، بر سجود گذاشت. گذشت زمان در این سال‌ها دارد چیزهای زیادی به ما یاد می‌دهد. به ما یاد می‌دهد اگر نترسیم و شجاع ظاهر شویم، گاوبازهای اسپانیایی هم جلوی‌مان کم می‌آورند! ولو اینکه مثلاً بهترین تیم دنیا باشند! ما توانستیم آنها را تحت فشار قرار دهیم و هرگز لازم نشد گزارشگری که دوست دارد با دلار- به احتمال قوی- 4200 تومانیِ اسپانسر- و در واقع از جیب ملت!- در این اوضاع اقتصادی، دستمزد کلان به کارلس پویول بدهد، دقیقه 10 بازی بگوید کاش بازی همین الان تمام می‌شد! و چه خوب که گزارشگر بازی ما و گاوبازها، خود جواد خیابانی بود.
فردوسی‌پور بارها و بارها از تریبون عمومی که با پول ملت در اختیارش گذاشته شده تا یک برنامه ورزشی را روی آنتن ببرد، در جهت امیال و گرایش‌های سیاسی شخص خود استفاده کرده است. حالا اما «زمان» خوبی برای محک خوردن صدق مدعاهای سیاسی او و همفکرانش است. بازی با اسپانیا نشان داد عادل با آنکه مثلا از ته و توی فوتبال ما از خیلی‌ها باخبرتر است، چقدر به توانایی‌های جوانان همین فوتبال، بدبین است و از آن بی‌اطلاع، وقتی در بازی با مراکش می‌گوید کاش همین الان ـ دقیقه 10 ـ بازی تمام می‌شد! به نظرم این بدترین حرفی است که یک گزارشگر می‌تواند حین گزارش یک بازی ملی بر زبان بیاورد! به یاد بیاورید که عادل، آذر ماه 94 بدون آنکه ککش بگزد که 90 مثلا ورزشی است و خلاصه که ورزش را چه به سیاست مثلا! دوربینی را که بیت‌المال مردم برای فوتبال به او داده بود، به وزارت امور خارجه برد و جلوی محمدجواد ظریف کاشت!
مصاحبه فردوسی‌پور با ظریف البته هرگز از تلویزیون پخش نشد، بس که غیرحرفه‌ای، بی‌ربط، سوپرتبلیغاتی و‌ ناپذیرفتنی بود. حالا در میانه جام‌جهانی و در زمانی که فردوسی‌پور هنوز هم با همان زیاده‌خواهی‌های غیرحرفه‌ای، دوست دارد همه در اختیار او باشند- ولو مدیران ارشدش!- اما اتفاق تلخ دیگری رخ داده است که اتفاقاً ورزشی است و اتفاقاً بیش از هر چیز به مصاحبه محمدجواد ظریف با 90 مرتبط است. میدان بازی اما این بار در فوتبال نیست که در والیبال است. خبر کوتاه است اما تلخ و گزنده! پلیس آمریکا پیش از ورود ملی‌پوشان عزیز والیبال ما به خاک این کشور، در اقدامی تحقیرآمیز آنها را مورد بازجویی و انگشت‌نگاری قرار داده است. «کولاکویچ» سرمربی ایران آنقدر از این رفتار توهین‌آمیز به خشم آمده که جلوی دوربین‌ها، روش برگزاری لیگ ملت‌های والیبال را احمقانه خوانده است. از عادل فردوسی‌پور و میهمان شامگاه 24 آذر 94 مقابل دوربین 90 اما هیچ صدایی در این زمینه شنیده نمی‌شود!
گویی اینجا به قول مجری سیاسی‌کار 90 لازم نیست چندین نفر عذرخواهی و استعفا کنند و همه چیز سر جایش است! همان جایی که باید باشد! در میانه سکوت محض وزارت امور خارجه اما این کولاکویچ غیرایرانی است که خونش از این همه خباثت کدخدا به جوش آمده و می‌گوید: «روش برگزاری لیگ ملت‌های والیبال، احمقانه است. چگونه ممکن است تیمی مثل ایران در هر هفته یک قاره عوض کند ولی تیم‌های فرانسه، بلغارستان، صربستان، روسیه، آمریکا و لهستان فقط در یک یا دو قاره جابه‌جا شوند؟! چرا بازیکنان جوان تیم من نتوانستند ویزای آمریکا یا حتی اتحادیه اروپایی را دریافت کنند؟! این ورزش نیست!» چنانکه از سخنان تلخ و ناراحت‌کننده کولاکویچ برمی‌آید، اروپایی‌ها هم در این فقره از خجالت ما درآمده‌اند تا امثال فردوسی‌پور از همین الان باز  برنامه یک مصاحبه تبلیغاتی دیگر برای روز شروع اجرای برجام اروپایی را هم با محمدجواد ظریف ردیف کنند!
عقده‌های دل پردرد کولاکویچ که به واقع همان دردهای ما از دست تفکر امثال فردوسی‌پور است اما به همین جا ختم نمی‌شود. او گفته است: «تیم ایران هنگام ورود به آمریکا مورد بازجویی FBI قرار گرفت! برخی بازیکنان من مجبور شدند یکی یکی به سؤالات احمقانه مأموران جواب بدهند و مثلاً بگویند از بین عکس تعدادی از اشخاص، کدام را می‌شناسند. پلیس آمریکا تیم ما را در اتاق کوچکی در فرودگاه برای مدت 3 ساعت نگه داشت در حالی که بازیکنان تیم‌ملی لهستان در همان لحظه با لبخند و بدون هیچ تشریفاتی فرودگاه را ترک کردند». این حجم از تحقیر ملی ستارگان عزیز والیبال ما غیرقابل تحمل است و آدمی را می‌خواهد به مرز انفجار برساند. اوضاع در وزارت امور خارجه اما ظاهرا آرام آرام است. مساله اما باز هم به همان گزارش بازی ایران- مراکش بازمی‌گردد. ما تا وقتی از حریف بترسیم، بازی که شروع نشده، آرزوی نواخته شدن سوت پایان را داریم. غافل از اینکه گل ما تنها در دقایق آخر و اتفاقاً توسط بازیکن حریف به ثمر خواهد نشست! دولت و وزارت امور خارجه هم خوب است برای دفاع از منافع ملی، بازی تیم‌ملی فوتبال را الگو قرار دهند.
در جهانی که بر مبنای رقابت بنا شده، کرنش مقابل حریف، تنها تحقیر و نابود کردن دستاوردهای ملی را رقم خواهد زد. از این واقعیت البته نمی‌توان گذشت که مقاله اخیر جناب ظریف در پاسخ به 12 شرط آمریکا نشان می‌دهد او هم تصمیم گرفته این بار با تیم‌ملی همصدا باشد، نه با فردوسی‌پور! چه خوب است اگر جناب‌شان این را هم بدانند که عزت پاسپورت ایرانی، به قدرت ملی‌مان وابسته است، نه قدم زدن با کدخدا! چنانکه عادل باید بداند رستگاری تیم ما به ساق‌ بچه‌ها وابسته است، نه به سوت داور!


Page Generated in 0/0071 sec