فهیمه اسماعیلی: 14 سال بیشتر نداشت؛ دختری 14 ساله که از همان سنین نوجوانی وارد مسیری شد که پایانش شهادت بود. مسیری که بسیاری از بزرگان نتوانستند در آن راه بپیمایند اما دختر 14 ساله در آن توانست گام بگذارد و مدال خونین شهادت را به گردن بیاویزد. شهید «زینب کمایی» همان دختر 14 سالهای است که در روزگار دفاعمقدس به شهادت رسید اما نوع شهادت او با دیگر شهدای دفاعمقدس تفاوت دارد، تفاوتی که شاید در نظر خوانندگان و شنوندگان امروز که تصویرشان از دختر ۱۴ ساله تنها درس خواندن و تفریح کردن است، بشدت چشمگیر باشد، در واقع شهیده زینب کمایی در جبهه مبارزه با منافقین به درجه بلند شهادت دست پیدا کرده است. «راز درخت کاج» به اهتمام «معصومه رامهرمزی» روایتی از زندگی دختر ۱۴ سالهای است که بسیاری از همسالانش امروز زنانی هستند که صاحب زندگی هستند ولی زینب کمایی با خون خود برگی از دفتر آزادگی را به نام خود ثبت و رنگین کرده است. این کتاب از زبان مادر این شهیده و نزدیکان او بازگو شده و خواننده از این زاویه به تماشای شهیده نوجوانی نشسته که بسیاری را انگشت به دهان کرده است. شهیده 14 ساله زینب(میترا) کمایی سال 46 در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نامهای ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد. این گرایشهای مذهبی سبب شد مادر پس از شهادتش خواب او را ببیند که مشغول پرستاری از فرزندان حضرت سیدالشهدا(ع) است.
این کتاب بر اهمیت ثبت و ضبط خاطرات خانواده شهدا دلالت دارد و نشان میدهد شاید اثری با حجم کمتر از ۱۵۰ صفحه به چشم نیاید اما وقتی با محتوای آن و جایگاه حرکت یک شهید در زمان خود روبهرو میشویم، آن را یگانه اثر ممتاز در این عرصه خواهیم نامید. اثری که خواننده از این کتاب میگیرد، نشاندهنده اهمیت حفظ این خاطرات است؛ علاوه بر این باید به جایگاه آنها در تاریخ معاصر و ساخت تاریخی جامعه نیز اشاره کرد، زیرا این خاطرات در واقع تکهای از پازل روزگار دفاع در کشورمان است که ناجوانمردانه از سوی برخی در کشور تخریب میشود و تصویری مخدوش در ذهن مخاطب ایجاد میکند. زینب کمایی که 14 سال بیشتر نداشت، از هر فرصتی برای روشنگری در قبال فعالیتهای منافقین استفاده میکرد و همین نیز سبب شد آنها چشم دیدن این دختر نوجوان را نداشته باشند و او را پس از ربودن با گره زدن چادرش به دور گردنش به شهادت برسانند. شهادتی که به دست کوردلان رقم خورد و نمادی بر حقانیت دختری با حجاب اسلامی شد. مقام زینب کمایی در میان شهدای بصیرت به قدری بالاست که پیکرش همزمان با شهدای عملیات فتحالمبین در اصفهان تشییع و در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. کتاب «راز درخت کاج» در واقع تصویری از زندگی شهیده زینب کمایی به روایت مادرش است؛ مادری که خود نیز پا به پای دختران و پسرانش در میدان بوده و گاهی نیز خود آنها را تشویق میکرده است. زینب یکی از دختران او است که در این مسیر و در مکتب روحالله زودتر از خواهران و برادرانش بال گشودن آموخت و اوج گرفت؛ اوجی که نگاه به بلندای آن کلاه از سر هر بینندهای خواهد انداخت. این در حالی است که زینب کمایی ۱۴ ساله الگوی بسیاری از زنان روزگار خودش شده بود و میتواند به عنوان یک الگو برای دختران نسل امروز در مدارس معرفی شود. خواننده در این کتاب با یکی از شهدای نوجوان آشنا میشود که با باورمندی به مکتب اسلام و تشیع، در همان سنین نوجوانی قدم در مسیر علیاکبرهای امام حسین(ع) میگذارد و در راه باورش به شهادت میرسد. زینب کمایی در این کتاب دختری است که اهل خودسازی و برنامهریزی برای رشد و تعالی معرفی میشود و میتواند نمونه و الگویی برای سایر نوجوانان قرار بگیرد. در بخشی از کتاب، از زبان یکی از خواهران شهیده میخوانیم: «صبح که به حمام میرفتیم، زینب به من میگفت حتما غسل شهادت کن!» این سخن نشاندهنده عمق بینش و باور یک دختر نوجوان در آن برهه است. کتاب «راز درخت کاج» روایتی سرراست دارد که خواننده از خواندن آن لذت خواهد برد و در کنار آن میتواند با سرگذشت یکی از شهدای نوجوان و دانشآموز کشور نیز آشنا شود. کتاب «راز درخت کاج» اثر معصومه رامهرمزی از سوی نشر شاهد منتشر شده و از ابتدای انتشار تاکنون 6 مرتبه تجدید چاپ شده که نشاندهنده استقبال خوانندگان از آن است.