printlogo


کد خبر: 194849تاریخ: 1397/4/13 00:00
جام‌جهانی روسیه 2018 تحولات ژئوپلیتیک را بازتاب می‌دهد
صدای پای اسلاوها بیخ گوش اروپا

شروین طاهری: وقتی «آرتیوم زوبا» پس از کاشتن پنالتی دقیقه 41 در دروازه  «داوید دخه‌آ» به گوشه زمین ورزشگاه لوژنیکی آمد و آن سلام نظامی را به هواداران داد، این نه فقط برای روس‌ها که برای بسیاری از اسلاوهای شرق اروپا پیامی ویژه به همراه داشت.
پاول، یک افسر سابق ارتش روسیه که او را در خیابان مشهور نفسکی در قلب پطربورگ، سرگرم جشن پیروزی تاریخی بر اسپانیا در یک‌هشتم نهایی جام‌جهانی روسیه 2018 می‌یابم، می‌گوید حرکت مهاجم باشگاه «زسکامسکو»‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، سلام نظامی خاص ارتشی‌ها پس از ابلاغ ماموریت بود، به این معنی که دستور دریافت شد و به هر قیمتی عملی می‌شود. این سلام نظامی زمانی در اغلب ارتش‌‌های بلوک شرق بویژه در کشورهای اسلاو که متحد ارتش سرخ بودند، مشترک بود.
این موضوع که زوبا گلزن خط آتش و  «ایگور آکینفیف» نگهبان دروازه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، 2  قهرمان اصلی صعود تاریخی فوتبال روسیه به جمع 8 تیم برتر جهان پس از حدود نیم قرن، هر دو عضو باشگاه زسکا، متعلق به ارتش سرخ سابق و ارتش فعلی فدراسیون هستند، بخش مهمی از راز درخشش فوق تصور این دو را بازگو می‌کند. اینکه آنها و احتمالا اغلب بازیکنان متوسط یکی از ضعیف‌‌‌‌‌ترین تیم‌‌های ملی فوتبال روسیه در جام‌جهانی حیثیتی خانگی، برای خود ماموریتی فراتر از مرگ و زندگی قائل هستند. این جنبه فراورزشی پیروزی روسیه بود که ساعتی بعد میلیون‌ها نفر را با حالتی بین ناباوری و شور حماسی به خیابان‌ها کشاند.
اما این تنها رخداد شگفت‌انگیز اول جولای 2018 نبود. یکشنبه‌شب در حالی که میلیون‌ها روس در یک غلیان اجتماعی کم‌سابقه طی 3 دهه پس از فروپاشی شوروی، دیوانه‌وار به خیابان‌های مسکو، پطربورگ، نیژنی نووگورود و سایر شهرهای بزرگ ریخته و از خود بی‌خود شده بودند، در کنار پایکوبی برای تیم کشورشان به شکلی عجیب حواس‌شان به دیدار دوم همان شب میان کرواسی و دانمارک هم بود. در ساعات نزدیک به نیمه‌شب در یک رستوران چینی در مرکز پطربورگ ده‌ها نفر دور یک گوشی همراه که بازی را پخش می‌کرد حلقه زده بودند و با شادی یا خشم به هر پنالتی کروات‌ها که به دروازه «کاسپر اشمایکل» شلیک می‌شد، واکنش نشان می‌دادند. سرانجام  وقتی «راکی»- ایوان راکیتیچ- آخرین ضربه پنالتی را به تور دانمارکی‌ها چسباند، فریاد سرمستی بود که تمام فضا را پر کرد. «آلگ» یک تاجر روس که میز کناری نشسته بود به وسط جمعیت آمد و فریاد زد: اسلاوا فوتبال. واژه‌ای مشترک در روسی و اسلاوی برای «زنده‌باد». لحظاتی بعد جشن‌‌های خیابانی و بوق ماشین‌ها که مشخصا در دقایق پایانی بازی کرواسی- دانمارک از رمق افتاده بود، در خیابان‌های پایتخت زمستانی روسیه که هیچ‌گاه شب ندارد، دوباره جان گرفت.
پدید آمدن یک شب حماسی اسلاوی تمام‌عیار که ملت‌‌های شرق اروپا را در یک جو روانی واحد متحد کند، همانی بود که سردمداران ناتو و اتحادیه اروپایی همواره از آن می‌هراسیدند ولی سرانجام به نمادین‌‌‌‌‌ترین شکل ممکن رخ داد. در حالی که کروات‌ها در زاگرب، صعود تیم‌ملی‌شان به جمع 8 تیم برتر جام‌جهانی را جشن گرفته بودند، هزاران کیلومتر آن سو‌‌‌‌‌‌تر در قلب اوراسیا، در شهر «نیژنی نووگورود» هواداران هموطن‌شان روی سکوها و سپس خیابان‌های شهر، مشترکا با روس‌ها پایکوبی می‌کردند. قضیه وقتی جالب‌‌‌‌‌‌تر می‌شود که بدانیم روسیه و کرواسی در مرحله یک‌چهارم رقیب یکدیگر هستند آن هم در آسان‌‌‌‌‌ترین بال جدول رقابت‌ها که در غیاب آلمان حذف شده در مرحله گروهی و فرانسه و برزیل که در بال دیگر هستند، جز یک انگلیس ضعیف که حتی جلوی کلمبیا هم امید چندانی ندارد، هیچ مدعی بزرگی در آن نیست. اگرچه برنده دیدار روسیه- کرواسی می‌تواند حقیقتا یک پای فینال باشد اما تا آنجا که به «ولادیمیر پوتین» و تیم رهبری روسیه مربوط است، آنها همین حالا به اهداف پیش‌بینی‌شده‌شان از برگزاری جام‌جهانی رسیده‌‌‌اند، البته نه آنطور که غربی‌ها تبلیغ می‌کنند. به‌رغم این تبلیغات ضدروسی درباره نحوه برنامه‌‌ریزی کشور میزبان جام باید گفت طبق اعتراف «میشل پلاتینی» در هفته‌‌های پیش از آغاز جام، تمام میزبان‌های قبلی جام نیز از مزیت گروهی نسبتا آسان برخوردار بوده‌‌اند اما صعود روسیه با یک سبک بازی جنگنده دفاعی در تورنمنتی پرشگفتی که آلمان توسط کره‌جنوبی در گروهش حذف می‌شود یا حتی بخت صعود ایران با حذف پرتغال وجود داشت، جزو ابهامات جام نیست. از سوی دیگر حتی اگر کرملین می‌خواست هم نمی‌توانست برنامه‌‌ریزی کند که کرواسی که با زحمت و بعد از تغییر سرمربی و از طریق پلی‌آف به جام صعود کرده بود، ناگهان در قامت مدعی اصلی ظاهر شده و به جای آرژانتین به عنوان صدرنشین گروهش برای دیدار یک‌هشتم نهایی به شهری بیاید که نماد تاریخی اسلاوهاست. «نیژنی نووگورود» در شرق مسکو جایی است که 1200 سال پیش نخستین حکومت اسلاو اعلام موجودیت کرد. عجیب آنکه این شهر تاریخی هیچ باشگاه فوتبال بزرگی ندارد و تنها باشگاه «نیژنی» هم که اخیرا به دسته دوم راه یافته، تنها 4 سال است تاسیس شده. نام این شهر برای اسلاوها به‌قدری مقدس است که هنگام ساخت ورزشگاه جدید برای جام‌جهانی 2018، هیچ نامی برای آن انتخاب نکردند و به سادگی آن را استادیوم «نیژنی نووگورود» خواندند.
به همین دلیل جشن مشترک نه چندان بزرگ روس‌ها و کروات‌ها در نیژنی از نظر بروکسل، حتی از جشن‌‌های میلیونی مسکو و پطربورگ هم برای احیای آنچه «اتحاد اسلاوی» علیه اتحادیه اروپایی خوانده می‌شود، خطرناک‌‌‌‌‌‌تر بوده و باید منتظر واکنش‌هایی از غرب اروپا در این رابطه باشیم.
البته روس‌ها ترجیح می‌دادند صربستان، کشور اسلاوی نزدیک‌تر به آنها در شبه‌جزیره بالکان بالا بیاید، کشوری که به‌رغم مخالفت ناتو رسما با روسیه وارد پروژه نظامی- امنیتی مشترک در شرق اروپا تحت عنوان «اخوت اسلاوی» شده است. چهارشنبه پیش در مسکو هنگام بازی سرنوشت‌ساز گروه F بین صربستان و برزیل شاهد بودم که چطور روس‌ها در فن‌زون فیفا برای تیم‌ملی صربستان ابراز احساسات می‌کردند حتی با اینکه بسیاری از جوانان‌شان عاشق برزیل و ستاره‌هایش هستند. همچنین یک هوادار صرب به نام  «میکو» به من گفت تیم‌ملی صربستان عملا این احساس را در جام‌جهانی روسیه دارد که در خانه بازی می‌کند. او از تیتر مشهور یک روزنامه اصلی صرب پس از صعود سال گذشته فوتبال آنها به جام‌جهانی گفت، تقریبا با این مضمون: تاواریش (برادر) ما آمدیم!
یادآوری این تیتر همراه با استقبال روس‌ها از پیروزی کروات‌ها ما را به 11 سال پیش می‌برد که رسانه‌‌های روس پس از پیروزی تیم کرواسی در ومبلی لندن و حذف انگلیسی‌ها از راهیابی به یورو 2008 که به معنای صعود تیم‌ملی روسیه بود با تیتر  «تاواریش متشکریم!» از کروات‌ها تشکر کردند.  اگرچه این بار روزنامه‌‌های روس تا حدود زیادی تحت تاثیر موضوع اصلی‌‌‌‌‌‌تر روز یکشنبه یعنی پیروزی‌شان بر اسپانیا و جشن‌‌های مردمی سراسری و رقابت 2 تیم در مرحله بعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، خیلی روی برادری اسلاوی‌شان با کروات‌ها مانور نداده‌‌اند اما با همه اینها باز هم روزنامه ایزوستیا برای پیروزی کرواسی بر دانمارک تیتر «کرواسی همراه با روسیه صعود کرد» را برگزید و به مقایسه 2 قهرمان اسلاو یعنی دروازه‌بانان 2 تیم، آکینفیف و سوباشیچ پرداخت.  البته یک ملت اسلاو دیگر هم در مرحله گروهی از جام حذف شد که اغلب روس‌ها مشخصا از این موضوع خوشحال شدند. در ایستگاه راه‌آهن کازان پیش از عزیمت به سارانسک برای بازی ایران- پرتغال، اجتماعی از هواداران ایرانی و کلمبیایی به همراه مردم بومی و پلیس‌ها و کارکنان راه‌آهن روسیه را دیدم که برای شکست 3 بر صفر لهستان از کلمبیا شادمانی می‌کردند.
به‌رغم اینکه لهستانی‌ها هم اسلاو محسوب می‌شوند اما رابطه تیره تاریخی‌شان با روسیه تزاری، سپس شوروی و حالا روسیه پوتین، آنها را در طیف ضدروس اروپای شرقی در کنار رومانی و جمهوری‌‌های کوچک بالتیک قرار داده است. مثلا دولت لهستان خواهان حضور قدرتمند ناتو در مرزهای غربی روسیه یا تحریم‌‌های اتحادیه اروپایی علیه مسکو است اما این الزاما خواست تمام مردم این کشور نیست.
شاید تمایل رمانتیک کروات‌ها و صرب‌ها به سوی روسیه در حال قدرت‌‌‌گیری پوتین به‌خاطر این سابقه تاریخی باشد که بالکان هرگز مثل لهستان، چک، اسلواکی یا مجارستان تحت اشغال روسیه یا شوروی قرار نگرفته اما بسیاری از مردم اروپای شرقی بویژه نسل جدید که از تحقیر خود توسط اتحادیه اروپایی ناراضی‌‌اند، ممکن است تاریخ را به شکل دیگری تفسیر کنند.  پیش از آغاز بازی‌ها واچسلاو، هوادار لهستانی در میدان سرخ مسکو به من گفت نسبت دوستداران و مخالفان روسیه در جامعه لهستان تقریبا 40 به 60 است و دلیل آن هم طبیعی است؛ در ادوار مختلف این دو ملت سرزمین‌‌های یکدیگر را اشغال کرده‌اند ولی به گفته او دیگر آن دوران تمام شده و اسلاوها باید متحد شوند. حرف‌های او دور از واقعیت نیست. زمستان گذشته ورشو شاهد بزرگ‌ترین تظاهرات ملی‌گرایان اسلاو علیه دولت لیبرال حامی غرب و اتحادیه اروپایی بود.
پاسی از نیمه‌شب سفید یکشنبه گذشته و در پیاده‌راه نزدیک سادووایا، یکی از انشعاب‌‌های شلوغ بلوار نفسکی همچنان مشغول تبادل نظر  با گروهی از جوانان درباره پیروزی‌‌های روسیه و کرواسی هستیم. آنها هم مانند اغلب افراد نسل جدید روسیه وقتی خود را ایرانی معرفی می‌کنم گل از گل‌شان می‌شکفد و با حرف از دوستی 2 کشور مرا به جمع‌شان می‌پذیرند. «آنتون» یکی از آنهاست که بلافاصله می‌گوید ایران را دیده است. او جزو ملوانان نیروی دریایی روسیه بوده که در چارچوب همکاری‌‌های مشترک 2 کشور در  بندرعباس پهلو گرفته بودند. آنتون که از گفتن نام فامیلش پرهیز می‌کند، می‌گوید به هیچ‌وجه انتظار پیروزی کشورش بر اسپانیا را نداشته و حالا هم به همین که روسیه در جمع 8 تیم قرار گرفته، راضی است. فوتبال روسیه پس از دوران شوروی بشدت افت کرد اما 10 سال پیش آنها با رهبری «گاس هیدینک» تا یک قدمی فینال یورو 2008 هم رفتند. شبیه دستاوردی که بلغارستان و کرواسی در جام‌های جهانی 1994 و 1998 داشتند. فراتر از اینها چک یک بار به فینال یورو 96 و یک بار به نیمه‌نهایی یورو 2004 رسیده بود. فوتبال اسلاوها در حال خیزش دوباره است و در جام‌جهانی 2018  هم قطعا یک نماینده در جمع 4 تیم خواهد داشت. چرچسوف، سرمربی روسیه پس از شکست دادن اسپانیا از عزمش برای پیمودن تمام راه تا فینال سخن گفته است اما همانند بسیاری از روس‌ها برای ولادیمیر پوتین که به دنبال تحقق رویای «روسیه جدید» (نوا راسیا) و ایجاد اتحادیه بزرگ  اسلاو- ارتدوکس در شرق اروپا و منضم کردن آن به اتحادیه در حال توسعه اوراسیاست، روسیه تا همین جا به‌خاطر میزبانی فوق‌العاده، تبلیغات جهانی مثبت و زنده شدن غرور ملی به‌رغم شرایط بد اقتصادی، قهرمان حقیقی جام‌جهانی 2018 بوده است.  اگر دستاورد ژئوپلیتیک شب حماسی اسلاوی اول جولای را هم به این دستاوردها اضافه کنیم، پوتین راضی‌‌‌‌‌ترین فرد از جام بیستم خواهد بود بویژه آنطور که قبلا هم نوشته‌ایم، جام‌جهانی 2018 حقیقی برای پوتین تازه از فردای فینال و زمانی که از زیر بار سنگین برگزاری و تامین امنیت بزرگ‌‌‌‌‌ترین رخداد ورزشی جهان خلاص می‌شود، شروع خواهد شد.
حماسه اسلاوی اخیر سلاحی راهبردی است در دستان او تا هژمونی روسیه را در دل اتحادیه‌ای در حال فروپاشی تثبیت کند؛ اتحادیه‌ای که حتی رئیس‌جمهور فرانسه، رهبر سنتی آن در حال چانه زدن با ترامپ، همتای آمریکایی‌‌‌‌اش برای خروج از آن است. انگلیس آن را ترک گفته و ایتالیا برای ترک آن آماده می‌شود. جام‌جهانی 2018 نیز با حذف آلمان و اسپانیا و پرتغال به عنوان قدرت‌های مسلم فوتبال جهان، ژئوپلیتیک جدید قاره‌ای مبنی بر غیب شدن اتحادیه اروپایی را بخوبی می‌نمایاند. حالا فقط بلژیک و سوئد به عنوان نمایندگان واقعی اتحادیه اروپایی در جام باقی مانده‌‌اند و در حضور کرواسی، فرانسه، انگلیس و حتی روسیه باانگیزه، کمتر کسی برای‌شان شانسی قائل است. در چنین شرایطی صدای پای هژمونی جدید اسلاوها در شرق اروپا بیش از هر زمان دیگری شنیده می‌شود. دیگر باید فاتحه دولت‌هایی را که به اتحادیه اروپایی دل بسته بودند نیز خواند.


Page Generated in 0/0169 sec