printlogo


کد خبر: 195048تاریخ: 1397/4/17 00:00
هشدار درباره لوزان اروپایی

مهدی محمدی: روز جمعه در وین توافقی درباره آینده برجام صورت گرفت که می‌تواند بسیار بحث‌برانگیز باشد. اگر نخواهیم وارد جزئیات و پیچیدگی‌ها شویم، آنچه از ظاهر قضایا می‌شود فهمید این است که ایران و 5 کشور باقیمانده در برجام به یک توافق اصولی درباره باقی ماندن ایران در برجام در ازای یک سلسله وعده‌‌های اقتصادی دست یافته‌‌اند اما هنوز 2 کار باقی مانده است: اول؛ تدوین جزئیات این توافق و رسیدن به یک توافق تفصیلی و دوم؛ اجرای عملی این توافقات و اثبات اینکه این توافق واقعا در جبران خسارت‌‌های تحریم‌‌های آمریکا علیه ایران کارآمد است.
این نوع توافق، در واقع تکرار تجربه مذاکرات برجام است. آشنایان با سابقه موضوع، به یاد می‌آورند در مذاکرات برجام هم ابتدا در فروردین 94 یک توافق روی اصول و کلیات در لوزان انجام شد و سپس توافق کامل همراه با جزئیات، 3 ماه بعد در وین حاصل آمد. این‌بار هم همان اتفاق در حال رخ دادن است. منتها همان تجربه مذاکرات برجام به ما می‌گوید همان‌طور که در آن مذاکرات توافقات اصلی در همان فروردین‌ماه حاصل شده و حتی بخش‌‌های مهمی از متن نوشته شده بود، این بار هم بخش مهمی از جزئیات همین حالا توافق شده ولی بنا به دلایلی اعلام آن را به مصلحت ندانسته‌اند.
برخلاف آقای روحانی که یک شب قبل از دیدار وزرای خارجه در وین، به مکرون و مرکل گفته بود بسته آنها مایوس‌کننده و تکرار همان حرف‌‌های قبلی است، آقای ظریف تعابیر بسیار همدلانه‌تری درباره بسته اروپا به کار برده است. ظریف گفته این بسته را عملیاتی می‌داند و منتظر اجرای عملی آن تا قبل از فرا رسیدن موعد تحریم‌‌های آمریکاست.
بنابراین آنچه رخ داده بی‌سروصدا یک توافق هسته‌ای جدید است و عملا اصول و کلیات یک برجام اروپایی نهایی شده است. نه ما و نه هیچ‌کس دیگر نمی‌داند مسائل غامضی مانند چگونگی مقاومت بخش خصوصی اروپا مقابل تحریم‌‌های ثانویه آمریکا چگونه حل‌وفصل شده یا خواهد شد و تنها زمانی می‌توان در این‌باره قضاوت کرد که جزئیات، نهایی و رسما اعلام شده باشد. مسأله اصلی که اکنون باید نگران آن بود چیز دیگری است.
موضوع اصلی در زمان فعلی که به سرعت می‌تواند تبدیل به بحران شود این است که اروپا مایل به نهایی کردن جزئیات تا قبل از پاییز و آغاز اقدامات عملی نیست. ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه به صراحت گفته اقدامات عملی از سوی اروپا تا قبل از نوامبر آغاز نخواهد شد. معنای روشن این حرف این است که ایران پذیرفته در برجام بماند بدون اینکه هیچ امتیاز ملموس و عینی از اروپا گرفته باشد، یا اروپایی‌ها از حالا تا پاییز، هیچ اراده عملی یا حتی برنامه روشنی برای مقابله با تحریم‌‌های آمریکا داشته باشند.
اجرای تحریم‌‌های آمریکا علیه ایران همین حالا، عملا و با جدیت آغاز شده است. آمریکا فعالانه در حال فشار به شرکت‌ها، بانک‌ها و کشورها برای لغو قراردادها، پایان دادن به همکاری‌ها و متوقف کردن خرید نفت از ایران است. اگر ایران زمان طلایی اکنون تا پاییز را صرف مذاکره‌ای با اروپا کند که اولا معلوم نیست نتیجه‌ای خواهد داشت یا نه و ثانیا حتی اگر نتیجه‌ای داشته باشد روشن نیست قادر به خنثی کردن اثر تحریم‌‌های آمریکا باشد، در واقع یعنی اروپا موفق شده ایران را در تیررس تحریم‌‌های آمریکا نگه دارد و متقابلا مانع هرگونه اقدام متقابل ایران در جواب تحریم‌‌های آمریکا شود.
این فاجعه تمام‌عیار خواهد بود. با این استراتژی اروپا صبر خواهد کرد- و واقع‌بین اگر باشیم می‌توان گفت مذاکرات را کش خواهد داد- تا تحریم‌‌های آمریکا بخوبی به جان و تن اقتصاد ایران بنشیند و تاثیرات آن به حداکثر مقدار ممکن برسد. بعد در دقیقه 90، یک پیشنهاد حداقلی جلوی روی ایران خواهد گذاشت با این فرض که وضعیت اقتصاد ایران به گونه‌ای است که دولت روحانی به هیچ پیشنهادی نه نخواهد گفت. به این ترتیب، هم ایران در برجام می‌ماند، هم آمریکا تحریم‌‌های خود را اعمال خواهد کرد و هم اروپا عملا ریسک رویارویی با آمریکا بر سر ایران را نخواهد پذیرفت.
این بسیار مهم است که توجه شود دوره اصلی اثرگذاری تحریم‌‌های آمریکا بر ایران همین مقطع 4 ماهه تیر تا آبان‌ماه است که در آن آمریکا تلاش می‌کند حداکثر مقدار خسارت اقتصادی را به ایران زده و روابط ایران را با شرکت‌ها، بانک‌ها و کشورها قطع کند. اگر اروپا واقعا خواهان کمک به ایران است درست در همین ایام باید جلوی آمریکا بایستد و مانع قطع همکاری بازیگران اقتصادی با ایران شود و الا در پاییز، زمانی که بسیاری از کشورها و شرکت‌ها از بیم تحریم‌‌های اروپا تصمیم خود را گرفته و عملا از همکاری با ایران کنار رفته باشند، توافق اقتصادی با اروپا نفع چندانی برای ایران نخواهد داشت.
اکنون زمان آن است که آقای روحانی به حرف‌‌های خود عمل کند. اروپا با این رفتار عملا یک بار دیگر نشان داد پس پرده توافقاتی با آمریکا دارد و در پروژه تشدید تاثیر تحریم‌ها بر ایران ذی‌نفع است. کسی با مذاکره با اروپا مخالف نیست اما حداقل 2 کار باید کرد تا جلوی فریبکاری، وقت‌کشی و خلف‌وعده دقیقه 90 اروپا گرفته شود. نخست اینکه در این مدت، به ازای هر تحریم واقعی که آمریکا از مردادماه به بعد بازمی‌گرداند، ایران باید بخش‌‌‌هایی از تعهدات هسته‌ای خود را متوقف کند. این امر هیچ منافاتی با تداوم مذاکرات با اروپا ندارد. اقدام بسیار درست و دقیق آقای روحانی در راه‌اندازی کارخانه UCF اصفهان و آغاز تولید انبوده UF6 خام، باید با گام‌‌های دیگر در حوزه‌‌های مرتبط با غنی‌‌سازی و آب سنگین تکمیل شود. دوم، شرط پذیرش هرگونه بسته از سوی اروپا باید اثبات کارآمدی آن در عمل مقابل تحریم‌‌های آمریکا باشد و تا زمانی که اروپایی‌ها گام‌‌های عملی را آغاز نکرده‌‌اند ایران نباید از تهدید خروج کلی یا جزئی از توافق پا پس بکشد.
با حفظ این دو شرط شاید راهی به جلو وجود داشته باشد و الا از همین حالا باید دنبال راهی اساسا متفاوت گشت.


Page Generated in 0/0058 sec