عدس
رییس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت درباره دریافت ۱۸ میلیون یورو ارز دولتی توسط این وزارتخانه گفت: ما به جز آمبولانس، خودروی دیگری وارد نمی‌کنیم. وی در پاسخ به شایعه واردشدن لوازم اداری و میز و صندلیهای ریاستی چوب آبنوس و چند قلم چیز دیگر با آمبولانس‌ها ادامه داد: شما عدس هم که می‌خرید ممکن است به اشتباه وسطش چندتا پسته باشد و دیگر زشت است که بخواهید پستهها را ببرید پس بدهید. دکتر زارعنژاد در این نشست خبری به توانایی سه شرکت داخلی برای تولید آمبولانس‌های موردنیاز وزارت بهداشت با استانداردهای جهانی اشاره نکرد و افزود: به زودی روی تمام آمبولانس‌ها از این دستگاه‌ها که تویش اسکناس فرو میکنی، شکلات و بیسکویت میدهند؛ نصب خواهدشد. رییس مرکز در پایان آرزوکرد.
بستهوانه
بالاخره و با پیگیری‌های اداره پست باغ ملی، بسته پیشنهادی سه کشور اروپایی برای حفظ برجام به دست ایران رسید. این بسته که فوراً بازشده و در اختیار کارشناسان وزارت امورخارجه قرارگرفته، شامل موارد زیر است:
1) از این پس، سه کشور اروپایی در برجام، سه کشور اروپایی نامیده میشوند.
2) از این پس، در متن اصلی برجام، ایران نیز ایران خوانده خواهدشد.
3) بسته پیشنهادی حفظ برجام شامل چند بند خواهدبود.
4) سه کشور اروپایی از برجام استقبال میکنند.
5) همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در اروپا هستند.
6) از تاریخ تحویل این بسته به تهران، اروپا میتواند بسته را تحویل شده تلقی نماید.
7) ایران متعهد میشود که به همه بندهای برجام و قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت و شورای حکام و آمریکا و اروپا و بقیه کشورهای اسرائیل عمل کند و هروقت گزارش بدهد.
8) به پیشنهاد ایران، سه کشور اروپایی موافقت میکنند به جای اینکه دوباره از برجام پرینت بگیرند، نام آمریکا را در همه جای سند اصلی، با لاک غلطگیر، لاک بگیرند. نظارت بر این امر برعهده نمایندگانی از سه کشور اروپایی و جیبوتی خواهدبود.
آشنا
یک داماد هندی به علت ترس از رعدوبرق، وسط مراسم عروسی جیغ زد و برسرزنان گریخت. شاهدان معتقدند که وی پس از دیدن لیست وعدههایی که در دوره عقد به عروس خانم داده بوده، به بهانه رعدوبرق گریخته است زیرا از همان اولِ اول، آب و هوای هند رعدوبرقی و بارانی بوده و این چیز تازهای نیست. گفتنی است پس از آنکه عموی عروس، مسئولیت برخی از این وعدهها را برعهده گرفت، یک آشنا که نمیخواست نامش فاش شود به خبرنگار ما گفت: واقعیت این است که داماد همان است که بود. هم مرد رنگینکمان است و هم مرد باران. همین آشنا در ادامه افزود: همه شلوارفروشیهای راسته بازار کلکته داماد را میشناسند و تازه!