ای آنکه کلید طبل جنگت on است
ظلم و ستمت مثل کش تنبان است
برگشتن آن سمت خودت آسان است
عقلت زده جاده خاکی و ویلان است
این راه که میروی به ترکستان است
کفشت که به طرز آشکاری سُم شد
مابین خریتت، تفکر گم شد
اول تو نفهمی، خودِ خر دوم شد
هرچند دلار، توی آن پالان است
این راه که میروی به ترکستان است
این «آل سقوط» ساقطت خواهد کرد
با بخت سیاه خود، set ات خواهد کرد
همراه خودش شِت و پِت ات خواهد کرد
پروندهتان روی خط بطلان است
این راه که میروی به ترکستان است
چندش! تو در این جهان نداری جایی
ای مسخره! وقتی به خودت میآیی
سوسکی شدهای به زیر یک دمپایی
له میشوی و لهیدن تو fun است
این راه که میروی به ترکستان است
افکار وِل و در به درت سیری چند؟
مغزِ فلج و گوش کرت سیری چند؟
منشور حقوق بشرت سیری چند؟
در کاخ سیاهِ تو بشر ارزان است
این راه که میروی به ترکستان است
هرچند که دست و پنجهات خونین است
گفتی که چرا جهان به من بدبین است؟
الموت! بمیر!Die ! جوابت این است
دوران تو رو به پستی و پایان است
این راه که میروی به ترکستان است