محسن شهمیرزادی: بیش از یک دهه است غولهای رسانهای دنیا همچون فیسبوک، گوگل، والت دیزنی، آمازون، کمپانی وارنر و... بخشی از فعالیتهای خود را به صنعت تولید و توزیع سریالهای تلویزیونی معطوف کردهاند؛ صنعتی که این روزها نسبت به گذشته در اوج خود قرار گرفته و بسیاری از اوقات گوی سبقت را از آثار سینمایی هالیوود نیز ربوده است. اهمیت یافتن سریالسازی باعث شده جایزه اسکار سریالهای تلویزیونی یا همان جایزه «امی» نیز از اهمیت زیادی برخوردار باشد. در این دوره از جایزه امی 2 غول سریالسازی جهان یعنی نتفلیکس و اچبیاو (متعلق به کمپانی فیلمسازی برادران وارنر) در نامزدی جوایز پیشتاز شدند و اقبال بیشتری در این زمینه به دست آوردند. در امی 2018 برای نخستینبار نتفلیکس توانست در تعداد نامزدهای جایزه از اچبیاو سبقت بگیرد و با 112 نامزدی در مقایسه با 108 نامزدی پیشتاز این دوره باشد. این در حالی است که سریالهای شبکه اچبیاو همچون «بازی تاج و تخت» و «وستورلد» بیش از آثار نتفلیکس نامزد جوایز امی شدهاند.
بازی تاج و تخت در نبرد سریالها
در میان نامزدهای جایزه امی، سریال بازی تاج و تخت توانست در حضور قدرتمندانه خود نامزد 22 جایزه شود و پس از آن وست ورد که آن هم از محصولات اچبیاو است، با 21 نامزدی در ردیف بعدی قرار گرفته است. در بخش بهترین سریال درام «آمریکاییها»، «تاج»، «سرگذشت ندیمه»، «بازی تاج و تخت»، «این ما هستیم»،
«وست ورد» و «چیزهای عجیبتر» به عنوان نامزدهای این بخش معرفی شدند. همچنین در بخش بهترین سریال کمدی «آتلانتا»، «بلکیش»، «بری»، «زیاد ذوقزده نشو»، «خانم اشمیت شکستناپذیر»، «GLOW» و «خانم میسل فوقالعاده» نامزدهای این بخش را تشکیل میدهند. بهترین سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی نیز به یکی از فیلمهای «قتل جیانی ورساچه: داستان جنایتی آمریکایی»، «بیخدا»، «نابغه: پیکاسو»، «پاتریک ملرز» و «بیگانه» تعلق خواهد گرفت. از میان مردانی که در سریالهای درام ایفای نقش کردند، استرلینگ کیبراون در سریال «این ما هستیم»، اد هریس در «وست ورد»، متیو ریس در «آمریکاییها»، جفری رایت در «وستورلد»، جیسون بیتمن در «اوزارک» و میلو ونتیمیگلا در «این ما هستیم» به عنوان نامزدهای بهترین بازیگر مرد سریال درام معرفی شدند. نامزدهای بازیگر مرد مکمل در این ژانر نیز عبارتند از: نیکلای کاستر والدو در «بازی تاج و تخت»، مندی پاتینکین در «هوملند»، پیتر دینکلیج در «بازی تاج و تخت»، مت اسمیت در «تاج»، دیوید هاربر در «چیزهای عجیبتر» و جوزف فینس در «سرگذشت ندیمه». همچنین کلر فوی در «تاج»، تاتیانا ماسلانی در «یتیم سیاه»، الیزابت ماس در «سرگذشت ندیمه»، ایوان راشل وود در «وست ورد»، کری راسل در «آمریکاییها» و ساندرا او در «کشتن ایو» به عنوان نامزدهای بهترین بازیگر زن درام معرفی شدند. نامزدهای بهترین بازیگر زن مکمل در سریال درام هم از این قرار است: لنا هیدی در «بازی تاج و تخت»، میلی بابی براون در «چیزهای عجیبتر»، آن دود در «سرگذشت ندیمه»، ایوون استراوسکی در «سرگذشت ندیمه»، الکسیس بلیدل در «سرگذشت ندیمه»، تاندی نیوتون در «وستورلد»، ونسا کربی در «تاج». از سوی دیگر در میان بازیگران مرد سریالهای کمدی، آنتونی اندرسون در «بلکیش»، تد دانسون در «جایی خوب»، لری دیویس در «زیاد ذوقزده نشو»، دونالد گلاور در «آتلانتا»، ویلیام اچمیسی در «بیشرم» و بیل هیدر در «بری» به عنوان نامزدهای این بخش معرفی شدند. نامزدهای بازیگران زن در فیلمهای کمدی نیز عبارتند از: پاملا آدلان در «چیزهایی بهتر»، لیلی تاملین در «گریس و فرانکی»، آلیسون جنی در «مام»، راشل برازنان در «خانم میسل فوقالعاده» و تراسی الیس راس در «بلکیش».
همه جهان، وستورلد!
رشد روزافزون صنعت سریالسازی موجب شده است بسیاری از شرکتهای بزرگ رسانهای بخشی از کسب و کار خود را در این حوزه سرمایهگذاری کنند. صنعت سریالسازی بازار بسیار وسیعتری از آثار سینمایی را به خود اختصاص داده است و به واسطه تعداد قسمتهای بالای خود میتواند مدت زمان بیشتری در بازار حضور داشته باشد. این اتفاق زمانی اهمیت مییابد که آثار تلویزیونی برای تولید در چندین فصل- و چندین سال- برنامهریزی میشوند و از این رو سود بیشتری عاید تهیهکنندگان آن میشود. فارغ از اهمیت اقتصادی این مقوله، سریالها به واسطه حضور بلندمدت در کنار مخاطب و همزادپنداری بیننده با کاراکترها، ظرفیت اثرگذاری بسیار بالایی را با خود به همراه دارند. پر بیراه نیست اگر گفته شود گسترش سبک زندگی آمریکایی بیش از هر چیزی مدیون سینمای آمریکا و حالا هم سریالهای تلویزیونی آمریکایی است. مختصات خاص سریالهای آمریکایی-اروپایی موجب شده مخاطبان بسیاری از سراسر جهان داشته باشند. ایرانیها نیز از مخاطبان جهانی مستثنا نبوده و ردههای سنی پایین در کشور ما اقبال عجیبی به این آثار پیدا کردهاند که در غفلت صداوسیما و شبکههای خانگی از تولید آثار پرقوت، بهروزترین سریالهای تلویزیونی در جهان براحتی در دسترس و مورد استفاده قشر جوان قرار میگیرد.
در «ابله» نمانیم
همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که برخلاف سریالسازهای ایرانی که از نبود ایده قصه و فیلمنامه گلایه دارند و خود را با تولید هجویات سرشار از کنایههای مبتذل جنسی سرگرم کردهاند، غرب سالهاست سریال و صنعت سرگرمی را بستری برای تصویریسازی فلسفه خود انتخاب کرده است. سریال لاست از مهمترین آثاری بود که دهها جلد پیرامون آرای فلسفی این سریال نگاشته شد و پس از آن نیز همواره این صنعت به عنوان روشی برای ترویج و آموزش عمومی فلسفه زندگی غربی مورد استفاده قرار گرفته است و برای آن نمونههای بسیاری میتوان نام برد؛ اتفاقی که این روزها جای خالی آن در تلویزیون و شبکه خانگی ایران احساس میشود و هنوز فیلمسازان با گلایه از نبود قصه و ایده، گیشه را از آثار مبتذل پر کردهاند و هنوز دغدغهای در این زمینه در میان بخش عمدهای از فیلمسازان و خالقان آثار نمایشی ایرانی به وجود نیامده است. پیوند فلسفه و سینما و همهفهمی مسائل عمیق در کنار تخیل بالا و جذابیتهای دراماتیک حلقه مفقوده این روزهای صنعت سریال و سینمای ایران است که فیلمسازان به بهانههای مختلف از روی دوش خود آن را رها کردهاند و کمتر تلاشی در جهت تولید آثار عامهپسند و در عین حال آموزشی و عمیق به چشم میخورد.