فرهاد ملاامینی: آنچه تاکنون محضر شما خواننده گرانمایه معروض شد، سخنانی بود پیرامون اصل اعتقاد به معتقدات اصیل اسلامی، البته نه با هر نگاهی، بلکه با نگاه شیعی که به فراخور مطلب و بهخاطر جایگاه حقیقی موضوع توحید ابتدا به آن پرداخته شد. در اول سعی شد اصل وجود خداوند متعال با دلایلی عقلی و استدلالی اثبات شود که در آن رهگذر به شبهاتی نیز پاسخ داده شود که شبهه «ابن کمونه» از آن دسته بود. سپس سراغ نگاه شیعی درباره توحید رفتیم و تلاش کردیم با اتکا بر روایات اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام پرده از حقیقت توحید البته در حوزهای که برای فهم انسان مقدور و برای شأن جریده میسور است، برداریم و از همین رو بود که به پاسخ شبهاتی مانند تجسیم و تشبیه و رؤیت پرداختیم و اثبات کردیم تکفیریان ره به خطا رفتهاند و این خداوند است که بهتر میداند رسالت خود را در کجا قرار دهد؛ پس خدا را شاکریم که ما را از متمسکان به ولایت حضرت علی علیهالسلام و اولاد معصوم او علیهمالسلام قرار داد. به هر روی همانگونه که عرض شد آنچه بیان شد نه آنی است که کشش مسأله توحید در آیات و روایات و تمام ابعاد آن در مسائل کلامی و استدلالی باشد، بلکه عرایض ما نمی است از دریای معارف اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلم تا فتح بابی شود برای خواننده گرامی که به فضل الهی خود در این مسیر نورانی گام زند، البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که همانگونه که عرض شد توحید پایه تمام استدلالهای بعدی است، لذا بعید نیست برای روشن شدن مباحث بعدی بارها به این موضوع شریف بازگردیم.
اما ممکن است برای مخاطب این سوال پدید آید که بعد از این همه سخن در باب توحید و تفکیک آن و... حاصل توحید و موحد بودن چیست؟ اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم باید بگوییم توحید در آخرت موجب قبولی سایر اعمال است، زیرا هیچ عملی از مشرک پذیرفته نیست؛ «در حقیقت کسانى که کافر شده و در حال کفر مردهاند اگر چه [فراخناى] زمین را پر از طلا کنند و آن را [براى خود] فدیه دهند، هرگز از هیچ یک از آنان پذیرفته نگردد، آنان را عذابى دردناک خواهد بود و یاورانى نخواهند داشت»(1) ولی در دنیا این توحید است که بر نگرش انسان به عالم و به تعامل او با تمام پدیدهها و... اثر میگذارد یعنی شخصی که پا در جرگه توحید میگذارد مشمول نزول ملائک میشود «در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگى کردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآیند [و مىگویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید».(2) پس حاصل موحد بودن و البته ایستادگی روی این اصل، شادمانی و دور بودن از غم و ترس است، البته باید دانست این شادمانی امری است که به نسبت شدت نزدیکی و قرب به خداوند و میزان دوستی با او کم یا زیاد میشود اما اصل دوستی با خداوند یعنی پذیرفتن نظری توحید و ملتزم بودن عملی به آن، موجب دوری از ترس و حزن میشود؛ «آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین میشوند»(3) و وقتی این دوستی به مراحل عالی میرسد فرد در میان دریای تیغ و شمشیر و دریای مواج نیل میگوید: «گفت چنین نیست، زیرا پروردگارم با من است و بزودى مرا راهنمایى خواهد کرد»(4) یا به مرتبهای از دوستی نائل میشود که دست یاری فرشتگان مقرب را کنار میزند و در دل آتش آنقدر به رحمت پروردگار امیدوار است که امیدش آتش را گلستان میکند، در حالی که حتی به خود اجازه درخواست کردن را نمیدهد و خود را به صورت مطلق به او میسپارد و فریاد برمیآورد که چه بخواهم در حالی که او به حال من داناست. این است حاصل نگاه توحیدی کسانی که در سایه ایمانشان به این باور دارند «اوست آن کس که در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره داناى سنجیدهکار است»(5) این دیدگاه آب و آتش و خاک و باد را سربازان خداوند میداند، نه موجوداتی مستقل که برای جهان کارسازی کنند. این بود بخشی از اثرات توحید در نگاه انسانها اگر به حقیقت آن نظر داشته باشند، هر چند تمام موجودات از کنه آن معذورند.
--------------------------------
پینوشت:
1- سوره آل عمران آیه 91
2- سوره فصلت آیه 30
3- سوره یونس آیه 62
4- سوره شعراء آیه 62
5- سوره فتح آیه 4