printlogo


کد خبر: 195748تاریخ: 1397/4/31 00:00
نگاهی کوتاه به زندگی سیاسی سیدضیاءالدین طباطبایی و میرزا ابوالحسن‌خان شیرازی
2 انگلوفیل باسابقه!

 محمد موسوی: «سیدضیاءالدین طباطبایی» در وقایع مهمی نظیر کودتای 1299، جنگ اول جهانی، مسائل ملی شدن نفت و... جانبدار سیاست و منافع انگلستان در ایران بود. حتی بازگشت وی از تبعید 22 ساله نیز توسط انگلستان انجام شد. نفوذ کشورهای غربی در ایران زمان قاجار منجر به ایجاد طیف‌ها و لایه‌های سیاسی طرفدار آنها در سطح حاکمیت سیاسی ایران شد. این مساله تا چند دهه بعد از اضمحلال قاجار و در زمان پهلوی نیز ادامه داشت. در این بین، به دلیل سطح و گستره نفوذ و تأثیرگذاری 2 کشور انگلستان و روسیه، بتدریج 2 گروه تحت عنوان انگلوفیل (طرفدار و دوستدار انگلستان) و روسوفیل (طرفدار و دوستدار روسیه) در سپهر سیاسی ایران ایجاد شد. اما در کنار این دو، یک طیف دیگر نیز- عمدتا در زمان پهلوی- ایجاد شد که طرفدار و دوستدار آمریکا بود و با عنوان امریکوفیل شناخته می‌شد. در این مقاله به دنبال بررسی اقدامات 2 تن از شناخته‌شده‌ترین انگلوفیل‌های تاریخ ایران به نام «سیدضیاءالدین طباطبایی» و «میرزاابوالحسن‌خان شیرازی» معروف به «ایلچی» هستیم.
سیدضیاءالدین طباطبایی
سیدضیاءالدین طباطبایی از جمله مهم‌ترین انگلوفیل‌های تاریخ معاصر ایران است و جز مرحله اول زندگی سیاسی خود- که توأم با روزنامه‌نگاری حرفه‌ای بود- در بقیه عمر خود به عنوان طرفدار سیاست انگلستان در ایران شناخته می‌شد. سیدضیاءالدین طباطبایی در مراحل اولیه عمر سیاسی خود و در زمانی که تنها از طریق روزنامه‌نگاری با عرصه سیاسی مرتبط بود، بیشتر گرایشات مذهبی داشت و به هیچ کشور خارجی وابسته نبود اما بتدریج رویکرد و نگاه وی تغییر کرد و به طرفداری از انگلستان در سپهر سیاسی ایران پرداخت و توانست به مقامات عالیه سیاسی از قبیل رئیس‌الوزرایی دولت کودتای 1299 نائل شود. پس از این دوران، مدتی را در خارج از ایران گذراند و پس از آن نیز به کشور بازگشت و فعالیت‌های شدید سیاسی خود را آغاز کرد اما هیچ‌وقت نتوانست قدرت و توان سیاسی سابق خود را بازیابد. وی در نهایت، سال 1348 خورشیدی از دنیا رفت. برخی اسناد به وضوح نشان می‌دهد سیدضیاءالدین طباطبایی طرفدار انگلستان بود و عوامل انگلستان در ایران سعی  می‌کردند از نفوذ وی در حوزه‌های مختلف استفاده کنند؛ مثلاً وزیرمختار این کشور طی گزارشی به «بولارد» همتای خود در ایران می‌گوید: «... SOE  (سازمان عملیات ویژه انگلستان) مایل است از خدمات طباطبایی (سیدضیاء) به عنوان یک رهبر و عامل تشکیلاتی استفاده نماید... همچنین ممکن است او بتواند فعالیت‌های خود را از فلسطین هدایت نماید و ما هم می‌توانیم در صورتی که آلمان‌ها موفق به اشغال ایران شدند از او به عنوان رهبر جنبش ایران آزاد استفاده کنیم‌». اسناد و مدارک موجود از قبیل نامه بولارد به «آنتونی ایدن» وزیر خارجه انگلستان نیز نشان می‌دهد این کشور مایل بود سیدضیاء را دوباره به ایران بازگرداند و به وی کمک کند تا نخست‌وزیری را به دست آورد. در بخش‌هایی از این نامه آمده است: «... در صورت سقوط کابینه فعلی ایران‌، ضیاء می‌تواند کاندیدای رضایتبخشی برای نخست‌وزیری ایران باشد...». اما با وجود این شواهد و قرائن، برخی افراد در انگلوفیل بودن سیدضیاء تشکیک کرده‌اند. آنها برای اثبات مدعای خود به سندی که توسط «ژرژ آلفرد ژان دوکرو» وابسته نظامی فرانسه در ایران آن زمان نوشته شده است و در حال حاضر در بایگانی وزارت جنگ فرانسه نگهداری می‌شود و در آن بر اقدامات انقلابی سیدضیاءالدین طباطبایی پس از کودتای 1299 شمسی در ایران اشاره دارد، استناد می‌کنند و اینگونه نتیجه می‌گیرند که سیدضیاء مهره انگلستان نبوده، بلکه شخصیت باهوشی بوده که از نفوذ انگلستان در ایران استفاده کرده و با کسب کرسی نخست‌وزیری، به دنبال اجرای اصلاحات اجتماعی و سیاسی در ایران بوده است. آنها به اقداماتی نظیر مقابله با نفوذ اشراف‌زاده‌ها و سیاسیونی که بسیاری از آنها طرفداران انگلستان بودند اشاره می‌کنند و این مسائل را دال بر این می‌دانند که وی نه‌تنها شخصیتی انگلوفیل نبوده، بلکه حتی در برهه‌هایی نیز سیاست‌هایی را در پیش گرفته که در تضاد با منافع انگلستان بوده و همین مساله باعث شده وی را از قدرت کنار زنند و به خارج از کشور تبعید کنند. اما واقعیت این است که تحلیلگران و ایران‌شناسان- هم در زمان زیست سیاسی سیدضیاء و هم پس از آن- همواره از وی به عنوان یکی از معروف‌ترین، پرنفوذترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های انگلوفیل تاریخ معاصر ایران یاد کرده‌اند. چه بسا بازی‌هایی که سیدضیاء در مقابله با انگلیس به راه می‌انداخت، خود ایده‌ای برای گم کردن رد حضور وی در صف انگلوفیل‌ها بوده باشد.
 میرزا ابوالحسن‌خان شیرازی (ایلچی)
«میرزا ابوالحسن‌خان شیرازی» معروف به ایلچی، پسر دوم «میرزا محمدعلی‌خان اصفهانی» است که در دوران سلطنت نادرشاه به منشی‌گری پادشاه اشتغال داشت و زمان کریم‌خان زند سمت سررشته‌‌‌داری قشون را به عهده داشت. تبار خانوادگی ایلچی به وی کمک کرد تا بتواند در دوران قاجار رشد و پیشرفت سریعی در سیاست ایران داشته باشد و در دوره‌های مختلف پست‌ها و مناصبی از قبیل صدراعظم آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار، وزیر امور خارجه و سفیر ایران در انگلستان، فرانسه، عثمانی و... را به‌دست آورد. شاید بتوان گفت مهم‌ترین و تاثیرگذارترین بخش از زندگی ایلچی سفرش به انگلستان به عنوان سفیر ایران بود. نامبرده سال 1224 قمری برای ماموریت به لندن رفت و نزدیک به یک سال و نیم در آن شهر زیست. ایلچی در این سفر موفق شد دوستی انگلستان را جلب کند و قدم‌های موثری در راه بهبود روابط ایران و انگلستان بردارد. وی که بشدت تحت تأثیر تمدن و پیشرفت انگلستان قرار گرفته بود، بتدریج به یک انگلوفیل و طرفدار سرسخت سیاست انگلستان در ایران تبدیل شد. اسم سفرنامه وی- که تحت عنوان «حیرت‌نامه» نگاشته شده است- خود گویای تأثیر مسافرت وی به انگلستان در شکل‌گیری زاویه دید سیاسی و نگاه وی به مسائل بود. حتی عده‌ای گفته‌اند انگلستان ماهانه مبالغی به ایلچی اعطا می‌کرد و به دنبال این بود تا از نفوذ وی بر شاه جهت پیشبرد اهداف انگلستان استفاده کند. در طول سالیانی که ایلچی وزیر امور خارجه ایران بود، برای تأمین منافع انگلستان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. تجزیه ایران و معاهدات ترکمانچای و گلستان حاصل تلاش او برای تشکیلات فراماسونری و به تبع حکومت انگلستان بود. هر چند منافع مستقیم این عهدنامه‌ها نصیب رقیب انگلستان- یعنی روسیه- شد اما انگلستان نیز از قبل این معاهدات به برخی از مهم‌ترین اهداف خود از قبیل سهم‌خواهی متقابل و کسب امتیازات عدیده در نقاط مختلف ایران- بویژه جنوب آن- نائل شد. به همین دلیل بود که انگلستان از انعقاد این معاهدات حمایت کرد. در واقع ایلچی با راهنمایی «سرگور اوزلی» به لژ فراماسونری پیوست و در راستای منافع این لژ و دولت انگلستان در ایران به فعالیت پرداخت. وی دو بار به عنوان سفیر به انگلستان مامور شد. به گفته یکی از ماموران دیپلماتیک انگلستان، ابوالحسن شیرازی تا آخر عمر به عنوان دوست انگلیس و انگلوفیل واقعی شناخته می‌شد. یکی از نمودهای انگلوفیل بودن ایلچی تعدد امتیازات اعطایی توسط وی- به عنوان وزیر امور خارجه ایران- به انگلستان بود. مصونیت جزایی اتباع این دولت و معافیت از حقوق گمرکی، برخی از این امتیازات بود، بنابراین میرزا ابوالحسن خان شیرازی یکی از مهم‌ترین طرفداران و حامیان سیاست انگلستان در ایران زمان قاجار به شمار می‌آید و یکی از دلایل استمرار قدرت وی نیز حمایت بی‌چون و چرای انگلستان از وی بود.
نتیجه‌گیری
اگر مفاهیم و اصطلاحات سیاسی را بازتابی از صحنه واقعی سیاست داخلی کشورها بدانیم، ایران قاجار و پهلوی پر از مفاهیم و اصطلاحات خاص سیاسی است که نشان دهنده مختصات و ویژگی‌های سیاسی ایران در آن مقاطع زمانی بوده است. دسته‌ای از این مفاهیم شامل انگلوفیل، روسوفیل، امریکوفیل، آلمانوفیل و... است که هر کدام نشان‌دهنده گرایش به سمت یکی از قدرت‌های مطرح آن زمان است. در این مقاله 2 تن از شخصیت‌های مطرح تاریخ ایران، یعنی سیدضیاء‌الدین طباطبایی و میرزا ابوالحسن‌خان شیرازی معروف به ایلچی را بررسی کردیم. این دو شخصیت به خاطر گرایشات سیاسی و روابط ویژه‌ای که با نمایندگان دولت انگلستان در ایران داشته‌اند و حمایتی که انگلستان از آنها می‌کرد به انگلوفیل معروف شده و در شطرنج سیاسی ایران حامی منافع انگلستان بوده‌اند و از طرف دیگر نیز از قدرت و نفوذ این دولت جهت دستیابی به مناصب و پست‌های سیاسی استفاده می‌کردند. در واقع روابط و مناسبات این اشخاص با دولت انگلستان یک رابطه متقابل بود یعنی از یک طرف آنها در مناسبات و کش و قوس‌های سیاسی ایران از منافع انگلستان حمایت می‌کردند و از طرف دیگر، انگلستان از آنها جهت کسب قدرت و مناصب سیاسی حمایت می‌کرد.
***
منبع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران


Page Generated in 0/0066 sec