آن صاحب اشارت، آن لایق وزارت، آن سلطان استیضاح، آن دارای انتقادات افتضاح، آن عاشق سلفی گرفتن با آیفون، آن پرتابکننده میکروفن، آن معتقد به مزخرف بودن مسکن مهر، آن که زمین و زمان را بسته به سپهر، آن دارای جیغ و دادٍ خدادادی، شیخنا و مولانا عباسْ آخوندی- عریض الله علی طول وزارتهُ - شیخ الشیوخ استدلال عصر خود بود.
نقل است روزی به هیئت دولت رفته بود. «روحانی» سخن می راند که گفت:«نشکنیم قلم ها را و نبندیم دهان ها را» شیخ ما «آخوندی» به بغل دستیاش گفت: میشه پرت کنیم میکروفن ها را؟
از وی کرامتهای عجیب پدید آمد، چنان که پس از برخورد قطارها و در حالی که مردم ناله کنان بر سر و روی خود می کوفتند، با گفتن جمله: «شتافتگان به دیار باقی، بیمه بودهاند» موجی از آرامش را راهی دلهای بازماندگان کرد!
گویند با وکلای ملت مباحثت و مجادلت میکرد و اصحاب، شرح کراماتش با نمایندگان میگفتند. پس نمایندگان پرسیدند: یا شیخ، ابطال خرید هواپیماهای برجامی را چه میگویی؟ گفت: ابطال نشده است، بلکه امکان اجرا ندارد! پس جملگی حضار از خود بهدر شدند و نعره ای برآوردند که: حقیقتاً تاریخ به دو بخش پیش و پس از این جمله تقسیم خواهد شد!
نقل است پیش از گزینش برای وزارت او را گفتند: مزخرف ترین طرح ها کدام است؟ گفت: مسکن مهر! گفتند: کدام طرح اقتصاد ایران را از ریل خارج کرد؟ گفت: مسکن مهر! گفتند: کدام طرح پوپولیستی است؟ گفت مسکن مهر! گفتند کدام طرح فاجعه آمیز است؟ گفت: مسکن مهر! هم از این روی «مدرسان شریف» شکایت به قاضی برده و گفت: «بدون اجازه، کپی کرده!» و او را باکی از این نبود که گفتی:«ما برای غوغای عوام پشیزی ارزش قائل نیستیم!» تمت.