printlogo


کد خبر: 196528تاریخ: 1397/5/14 00:00
ما مسؤولیم!

میکائیل دیانی: «گفت: وضع چرا روز به روز بدتر می‌شود؟
گفتم: دلایل متعددی دارد؛ دولت، مجلس، تصمیم‌های غلط، کار نکردن‌ها و...
گفت: این دولت که دیگر شورش را درآورد!
گفتم: حاج موسی! پارسال به کی رأی دادی؟
گفت: غلط کردم را برای همین موقع‌ها گذاشتن!
گفتم: دور از جان! ولی خب، این انتخاب نتیجه‌هایی هم دارد اما درستش این نیست که بگویی غلط کردم، باید نظارت کنی و خواسته‌هایت و شعارها و وعده‌هایت را مطالبه کنی!»
اخیرا در یک جمع خانوادگی حضور داشتم، این دیالوگی است بین من و یکی از اقوام که از قضا بازاری است. او از جمله افرادی است که منصفانه نگاه می‌کند و حاضر به پذیرش انتخاب اشتباه خود است؛ اگرچه انتخابش تحت تاثیر جوسازی‌های روانی و دروغین عده‌ای بوده که در ادامه به آن هم می‌رسیم.
رأی‌دهندگان به روحانی را می‌توان به چندین بخش تقسیم کرد؛ عده‌ای که اینگونه در جو قرار گرفته‌اند و به روحانی رأی داده‌اند، گروهی که از ترس رقیب روحانی به او رأی داده‌اند، گروهی که با این پیش‌فرض که روحانی گزینه مطلوب نظام نیست به روحانی رأی داده‌اند و حالا دارند فحش ناکارآمدی‌ها را نثار نظام می‌کنند! و گروهی که روحانی را می‌شناختند و ناکارآمدی‌هایش را دیده بودند اما نه‌تنها به روحانی رأی دادند بلکه در جایگاه مرجعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قرار داشتند و مردم را نیز دعوت کردند به این «درختی که 4 سال ثمر نداده» دوباره رأی دهند.
این را باید مفروض بگیریم که «هر چه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کرده‌اید؛ انتخاب خوب شما به خود شما برمی‌گردد و اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب و از کار دربیاید، بدی‌اش به شما برمی‌گردد؛ خاصیت کار این است. با اختیار و با اراده دارید یک اقدامی را انجام می‌دهید، سعی کنید کار را درست انجام بدهید. اگر درست و با دقت انجام دادید، 2 فایده می‌برید: اولا خدای متعال از شما راضی می‌شود که کار را درست انجام داده‌اید؛ ثانیا نتیجه‌ کار به احتمال زیاد نتیجه‌ درست خواهد بود». (5/12/94 / بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم نجف‌آباد)
در نظام جمهوری اسلامی که تجمع قدرت در قوه مجریه است و مرکز ثقل کارآمدی این قوه است، انتخاب مجریان به مردم واگذار شده است؛ اگرچه باقی دستگاه‌ها از مجلس و خبرگان و... هم با انتخاب مردم خواهد بود ولی اهمیت قوه مجریه به‌خاطر همان تجمیع قدرت مهم‌تر به چشم می‌آید و مردم اگر در انتخاب‌شان دقت کنند، طبیعتا پس از انتخابات نیز راضی‌تر خواهند بود اما این انتخاب غلط به معنای تخطئه آنها نیست و همه در این میان به یک اندازه مقصر نیستند.
این گزاره که «مردمی که به روحانی رأی داده‌اند، مسؤول وضع موجودند و حق ندارند اعتراض کنند» گزاره‌ای است که نصف درست است و نصف غلط! درست آن است که «چه مردمی که به روحانی رأی داده‌اند و چه آنهایی که رأی نداده‌اند، نسبت به رأی‌شان مسؤولند اما به واسطه همین مسؤولیت، حق اعتراض بلکه وظیفه اعتراض و مطالبه دارند».
در تقسیم‌بندی، آنهایی را که با اعتقاد به اینکه «روحانی گزینه مطلوب نظام نیست پس به او رأی بدهیم» رأی داده‌اند و حالا از نظام طلبکار هستند، اصلا نباید در تحلیل‌ها بیاوریم، چون رفتارشان به هیچ‌وجه قابل تحلیل عقلانی و منطقی نیست. به آنهایی که از سر جو روانی و اشتباه و به واسطه فریبکاری دیگران انتخابی اشتباه داشته‌اند نیز باید گفت امروز فرصت نظارت و مطالبه وعده‌ها و خواسته‌هاست و فردا زمانی است که دیگر نباید دوباره اشتباه کرد و با انتخاب غلط 4 سال سرنوشت خود و جامعه را به بیراهه کشاند! در این میان از آنهایی باید انتقاد کرد که مرجعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشتند و مردم را دعوت کردند تا روحانی را دوباره تکرار کنند. به سیاسیونی که قسم می‌خوردند دوران روحانی دوران موفقی بوده است و حالا در پستو مخفی شده‌اند باید خرده بگیریم که چرا آن روز چشم بر این همه ناکارآمدی بستید و مردم را فریب دادید؟!
و چرا حالا ساکتید و اعتراضی نمی‌کنید؟! به آن نماینده مجلس باید خرده گرفت که در اجتماع مردم ساده‌دل که مشکلات اقتصادی کمرشان را شکسته بود، می‌گفت: «ما به کسی رای می‌دهیم که سید اصلاحات او را‌ تایید کرده است. ما گرامی می‌داریم یاد هاشمی را، درود می‌فرستیم بر خاتمی عزیز و سلام می‌کنیم به روحانی»[جیغ و هورای بلند!].  باید به آن سلبریتی خرده گرفت که گفت «چون خاتمی تکرار کرده ما هم تکرار می‌کنیم و شما هم بیایید و تکرار کنید»، بدون هیچ منطق عقلانی! و بدون هیچ گزاره منطقی! اگر خرده‌ای بر مردم رأی‌دهنده باشد این است که چرا سلبریتی‌ها را اینقدر جدی گرفته‌اند که هوا برشان دارد و خود را در مقام مرجعیت رفتارهای سیاسی ببینند! و چرا به سیاستمدارانی که روز روشن داشتند به طرفداری از دروغ و دروغگویی تبلیغ می‌کردند، اعتماد کردند!


Page Generated in 0/0064 sec