گروه فرهنگ و هنر: شاعر بزرگی است و غلامرضا نام دارد. شب شعر «مقام رضا(ع)» بهانهای میشود تا به تهران بیاید و بار دیگر از امام رضایش بخواند. شعرهایش که تمام میشود، روح هم از بدنش رخت برمیبندد تا شاعر بزرگ شعرهای آیینی، «مرحوم» لقب بگیرد. این شد که یک سال پس از درگذشت شاعر «سرمهای در غزل» و «یک ساغر نگاه»، شاعران و ادیبان آیینی و انقلابی دورهم آمدند تا به بهانه رونمایی از «پنجه بر پیشانی» - آخرین اثر استاد شکوهی- از مقام وی تجلیل بهعمل آورند. این مراسم با حضور شاعرانی نظیر علیرضا قزوه، علی موسویگرمارودی، محمدعلی مجاهدی، مصطفی محدثیخراسانی، محمود حبیبیکسبی، مرتضی امیریاسفندقه و... در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.
شاعر ششدانگ!
علیرضا قزوه ابتدای این مراسم با اشاره به منزلت مرحوم غلامرضا شکوهی اظهار داشت: نام شکوهی، نام بزرگی در شعر خراسان است؛ کسی که در کنار بزرگانی چون قهرمان، صاحبکار و نامهای بزرگ دیگری شعر خواند و زیست. قزوه در ادامه افزود: در گذشته در سیستم ادبیات شوروی رسم بود اگر ادیبی نام بزرگی داشت و شاعر بزرگی شمرده میشد، در 40 سالگیاش برنامه جامع و خوبی برایش برگزار میکردند و حتی اگر شاعر ممتازی هم نبود 50 سالگی برایش یک مراسم میگرفتند و این رسم هر 5 سال امتداد داشت یا اگر شاعری بزرگ نبود در اولین سالگرد درگذشتش برنامههای ادبی برگزار میکردند. حالا که به 40 سالگی انقلاب رسیدهایم و ادبیاتمان شکل گرفته و به باور خیلیها به سبک و مکتب نزدیک شدهایم باید توجه بیشتری داشته باشیم؛ شعر انقلاب تغییر ماهوی نسبت به دورههای قبل داشته و هیچ اگر نداشته باشیم، در دوره جدید شعر آیینی را داریم که به لحاظ کمی و کیفی رشد کرده و گل سرسبد درخت ادبیات معاصر، ادبیات مقاومت ماست که در هیچ دورهای آن را نداشتیم. قزوه افزود: شکوهی شاعر ششدانگی بود که در همه فضاها از جمله اجتماعی و عاشقانه کار کرده است، هر چه شعر آیینی ما رشد کرد، همپای آن شعر عاشقانه ما نیز رشد کرد که نمونهاش شاعرانی هستند که با این نگاه کارهایی را آفریدهاند. شعر آیینی اگر میخواهد رشد کند و گیرایی بالایی داشته باشد شاعرش باید چندوجهی باشد، بنابراین آقای شکوهی این ویژگی را داشت.
شکوهی لشکر یکنفره نسل دوم شاعران انقلاب بود
مصطفی محدثیخراسانی در ادامه با اشاره به وجود 3 نسل از شاعران انقلاب، اظهار داشت: نسل اول را شاعرانی چون محمد قهرمان، ذبیحالله صاحبکار، غلامرضا قدسی و علی باقرزاده تشکیل میدهند. نسل سوم هم شاعرانی چون مرتضی امیریاسفندقه هستند اما حلقه وصل و نسل دوم تنها یک فرد است و آن مرحوم شکوهی است. او یکتنه نقش یک نسل را ایفا کرد و این رسالت را بر دوش داشت، او این عرصه را میدانداری میکرد و حلقه وصل نسل جوان و پیشکسوتان بود. او بهتنهایی رسالت یک نسل را در شعر خراسان به دوش کشید.
تشییع جنازه مرحوم شکوهی از غریبانهترین تشییع جنازهها بود
مرتضی امیریاسفندقه از دیگر ادیبان حاضر در مراسم با اشاره به شخصیت اخلاقی و ادبی مرحوم شکوهی، اظهار داشت: تشییع مرحوم شکوهی از بهشت زهرا یکی از غریبانهترین تشییعهایی بوده که در آن حضور داشتهام. عشق هم آیین اهلبیت علیهمالسلام است و اسلام چیزی جز رفاقت و عشق نیست. غلامرضا شکوهی هم با ما رفاقت کرد و اشعار ایشان را هم به این سبب آیینی میدانم. غلامرضا شکوهی روزیاش را از راه معلمی به دست میآورد و امروز خانواده او بر همین مدار هستند. اگر شکوهی اعتراض میکرد، به قول فروغ فرخزاد بهخاطر یک بشقاب پلو نبود، بلکه میخواست امور در جای درست و مناسب خود قرار بگیرد. امروز هم مسؤولان باید سهم علم شکوهی را بدهند، نه چیزی بیشتر.
شکوهی مصداق کم گوی و گزیده گوی!
محمدعلی مجاهدی از دیگر سخنرانان این مراسم ضمن اشاره به اینکه شعر استاد شکوهی فاخر و شکوهمند بود، گفت: اگر نظامی گفته است «کم گوی و گزیده گوی چون در» مصداق این پند حکیمانه را در آثار شکوهی میتوانیم ببینیم. آثار سترگ و ماندگاری که در شعر فاطمی، عاشورایی، علوی و رضوی خلق کرد که مصداق دارد و انصافاً در شمار موفقترین سرودههایی است که در این زمینههای موضوعی ما در اختیار داریم. مرحوم شکوهی نگاهی ناقد و لایهشکاف داشت و به دنبال رصد کردن موضوعاتی بود که کمتر گفته و شنیده شده است و غالباً در این رصد کردن موفق بود، بنابراین امروز جای خالی او را میبینیم و پر کردن این جای خالی کار دشواری است و نیازمند گذشت سالهای سال است تا عزیز نادرالوجودی مثل این بزرگوار در محافل ادبی رشد کرده و در زمینههای مختلف شعری، دینی، عاشقانه و اجتماعی و حتی اعتراض، حرفی برای گفتن داشته باشد. در ادامه سیدعلی موسویگرمارودی با بیان خاطرهای از مرحوم شکوهی اظهار داشت: وقتی در مشهد به محضر ایشان میرسیدم شعر میخواندیم. توفیقی حاصل شد یکی دو سالی به محضر ایشان رسیدم، به اعتبار اینکه سهشنبهها در منزل استاد قهرمان مجلس شعری برپا بود که سالها ادامه داشت و استاد شکوهی هم آنجا میآمد. وی ضمن بیان اینکه هم استاد صاحبکار و هم قهرمان در شعر شکوهی تأثیرگذار بودند، گفت: شعر صاحبکار سبک هندی و عراقی بود، البته او شعرهای صد درصد عراقی هم دارد، باید بگویم شاعر این تأثیرات را در محیطی که هست میگیرد، بنابراین استاد شکوهی هم تأثیر گرفت.
عدد حاجتمان 5 نباشد، 8 است!
علیرضا شکوهی فرزند مرحوم شکوهی نیز در این برنامه به بیان خاطرهای از پدر پرداخت و گفت: آخرین لحظهای که پدرم را دیدم در خانه بودم. او با ماشین خود که یک پراید است و از راه معلمی در چند سال اخیر تهیه کرده به خانه آمد. غذای نذری حرم امام رضا(ع) را گرفته بود. من و مادر از آن غذا خوردیم و به اصرار من کمی هم خودش خورد و بعد به تهران رفت تا در مراسم شعرخوانی «مقام رضا(ع)» شرکت کند. آخرین تصویری که از او به یاد دارم، زمانی بود که به چارچوب در تکیه داده بود و بسیار باشکوه به نظرم آمد. وی ادامه داد: نام پدر غلامرضا، پلاک خانه ما 8 بود، ایشان ساعت 8 شب در هشتمین روز دهه کرامت و در آستانه میلاد امام رضا(ع) دار فانی را وداع گفت. آخرین شعری که ایشان خواند نذر حضرت امام رضا(ع) کرده بود و در شهری غریب همچون آن حضرت به دیار باقی شتافت.