مهدی طاهرخانی: شاید آنچه باعث شد پرسپولیس در اهواز برابر استقلال خوزستان 2 امتیاز بدهد، گرمای بیش از حد هوا و سنگپرانی سکوهای ملتهب بود. همان قبل از شروع بازی معلوم بود جنگ سکوها از هفته قبل مقابل فولاد به این ورزشگاه کشیده شده است. چند روز التهابآفرینی در فضای مجازی باعث شد عدهای از اهوازیها بگویند اتفاقات تهران را حالا در غدیر تلافی میکنیم.
سنگ بود که از سکو میبارید و داور مسابقه چارهای جز قطع مکرر نداشت. از سوی دیگر نمیشود در خانه زیر باد کولر نشست و از بازیکنان 2 تیم گله کرد چرا خوب بازی نکردید. به گواه آنچه عکاسان و خبرنگاران شب جمعه از اهواز مخابره کردند هوا گرمتر از آن چیزی بود که بشود در آن فوتبال داغی را ارائه داد. از سوی دیگر پرسپولیس میهمان باید حمله میکرد و تیم میزبان از همان یک امتیاز خانگی هم خوشش میآمد. پس نتیجه تساوی محتملترین گزینه بود که در آخر هم حاصل شد.
اما آنچه رخ داد و برانکو هم قطعا میداند مهمتر از نتیجه است و 2 امتیازی که تبخیر شد، نوع بازی بازیکنانش بود که روی هم رفته در طول 90 دقیقه یک موقعیت ایدهآل را هم خلق نکردند. مهمترین حرکت تاکتیکی قرمزها پاس تو دری بود که سیدجلال حسینی از میان صف پرتعداد مدافعان اهوازی برای علیپور فرستاد و آقای گل فصل قبل، ضربهاش با برخورد به تیر افقی به بیرون رفت. 90 دقیقه و تنها یک موقعیت جدی و تاکتیکی. این مهمترین اتفاق منفی این مصاف برای برانکو و هواداران پرسپولیس بود. پیش از این پرسپولیس در چنین گرمایی به جنوب سفر کرده بود و برخلاف این دیدار، دستکم در آن بازیها، فارغ از نتیجه کسب شده که بیشتر هم برد بود، آنها موقعیتهای پرتعدادی را خلق میکردند؛ شبیه بازی قبل برابر فولاد در آزادی.
خبری از خطکش تنبیه ناظم نیست
زنگ خطر برای پرسپولیس چیست و آیا باید نتیجه گرفت در طول این فصل، دست کم تا اواسطش که 4 بازیکن خوب و ایدهآل به تیم اضافه میشوند، آنها در خارج از خانه به مشکل جدی برمیخورند؟ بازی اول برابر پدیده اگرچه با تکگل علیپور به سود قرمزها به پایان رسید اما نوع فوتبالی که ارائه دادند دقیقا مشابه بازی با استقلال خوزستان بود. در بازی اول یک پنالتی و یک گل 3 امتیاز را به حساب قهرمان واریز کرد اما در اهواز خبری از آن نبود چون به اندازه کافی موقعیت ایجاد نشد. اما مشکل بزرگ کجاست و چرا باید برانکو نگران بازیهای تیمش تا نیمفصل باشد؟ به طور قطع مهمترین مشکل برانکو ابزار تنبیه و تشویقش است. او در طول 3 فصل گذشته نشان داده با بازیکن ضعیف در بهترین حالت فقط چند بازی مدارا میکند و اگر آن بازیکن تغییری در کیفیتش ایجاد نکند، روی نیمکت کنار دستش مینشیند. فصل قبل بازی رفت مقابل السد که به شکست 3 بر یک پرسپولیس منجر شد آخرین باری بود که برانکو کارت سبز را در جیب گادوین منشا قرار داد. بعد از آن بازی منشا جایگاه ثابتش را از دست داد تا همین امروز. اما با توجه به اتفاقات انضباطی و خالی بودن نیمکت پرسپولیس، برانکو دیگر توان استفاده از این حربه را ندارد. تنها تصور کنید امروز وحید امیری و فرشاد احمدزاده در بدترین شرایط ممکن به تیمشان وفادار میماندند. خب! در این صورت عالیشاه میتوانست در 3 بازی به صورت ثابت وارد ترکیب شود؟ بشار رسن قادر بود به جای فرشاد به عنوان وینگر راست بازی کند؟ یا اگر محرمی نمیرفت باز ماهینی دفاع راست تغییرناپذیر بود؟ جوابها به روشنی روز مشخص است.
جایی برای بدها هست
به این ترتیب گویا تا نیمفصل، پرسپولیس بهشت بازیکنان افت کرده به حساب میآید. امید عالیشاه تقریبا 2 سال از زمین مسابقه دور بود و طبیعتا این افت محسوس وجود دارد اما اگر دست برانکو باز بود او کماکان به عنوان ذخیره امیری روی نیمکت مینشست تا به فرم ایدهآلش بازگردد. خیال بشار رسن تقریبا جمع است و سیامک نعمتی هم مانند بسیاری دیگر از این موهبت سود میبرد. از این رو برخلاف 3 فصل گذشته، برانکو مجبور به تحمل وضعیت است تا به هر صورتی با بیشترین امتیاز ممکن خودش را به نیمفصل برساند و از آنجا به بعد همان متد پیشین را پیش گیرد. مشکل امروز قرمزها بیشتر به بازیهای خارج از خانه مربوط میشود برخلاف فصول قبل که از قضا بیشتر امتیازات را دور از خانه میگرفت اما 2 بازی مقابل پدیده و استقلال خوزستان نشان داد احتمالا در این فصل قرمزها در خانه همان تیم مقابل فولاد باشند؛ هجومی، موقعیتساز و گلزن.
کتفی که تیم را هجومی میکند
تفاوت فاحشی بین 2 بازی پرسپولیس برابر فولاد و استقلال خوزستان وجود داشت. نکته عجیبتر آنکه فولاد که طبیعتا تیم بسیار بهتری از همشهری آبیپوشش است در تهران 3 گل خورد و چندین گل را هم نخورد ولی قرمزها در اهواز حتی یکدهم بازی 6 روز قبلشان موقعیت ایجاد نکردند. تفاوت بزرگ در نگاه نخست شاید مربوط به بازی در آزادی، حضور پرتعداد هواداران خودی و هوای کمی مطبوعتر تهران باشد اما یک تفاوت بزرگ دیگر هم وجود داشت؛ زمانی دامنه حملات تیم برانکو بیشتر شد که کتف کمال از جا درآمد تا با حضور یک مهاجم به جای یک هافبک دفاعی، بازی برای میزبان در بیاید. فارغ از کیفیت منشا که با وجود گلزنی، باز هم با روزهای خوبش در پیکان فاصله زیادی دارد، حضور او نوع بازی تیم را تغییر داد و فولاد که دفاع میکرد تنها یک هافبک دفاعی را پیش رویش میدید. اگر پرسپولیس کمی خوششانستر بود و کمال به خاطر مصدومیتش به بازی اهواز هم نمیرسید، شاید همان ترکیب نتیجه را باز هم به سود برانکو تغییر میداد. وقتی استقلال خوزستان در خانه به همان یک امتیاز قانع است و اصولا مساوی را مترادف با برد میبیند، حضور 2 هافبک دفاعی برای پرسپولیس بیمعناست. حتی اگر به گفته سرمربی قرمزها این 2 هافبک دفاعی وظایف هجومیتری را داشته باشند. اما احتیاط برانکو که از غافلگیر شدن بشدت واهمه دارد، باعث شد در نهایت ناباوری تنها 5 روز بعد از آن مصدومیت سنگین، کامیابینیا به ترکیب اصلی برسد. فوتبال قابل پیشبینی نیست و شاید در نبود کمال، پرسپولیس روی یک حادثه بازی را واگذار میکرد و بعد از آن برانکو میگفت نبود کامیابینیا باعث این شکست شد اما این نیمه خالی لیوان و نگاه بدبینانه است. بازی قبل در تهران نشان داد خارج شدن یک هافبک دفاعی و آمدن یک مهاجم تخصصی چه نقش ویژهای در هجومیتر شدن پرسپولیس دارد. اگر برانکو کمی شهامت بیشتر به خرج میداد شاید دست کم این مساوی با خلق چندین موقعیت خوب حاصل میشد. با این وجود تغییر دادن عقاید برانکو تقریبا نشدنی است و شاید تا رسیدن به نیمفصل و اضافه شدن خریدهای جدید، پرسپولیس در بازیهای سادهتر، محتاج کمی خوششانسی از نوع بازی با فولاد است؛ کتفی که تیم برانکو را جا انداخت و آنها همانی شدند که باید.
تکمله: تساوی در ابتدای لیگ، در گرمای تقریبی 50 درجه اهواز و وضعیت شبهجنگی سکوها با سنگپراکنی نفرتانگیز، شاید چندان بد و قابل ملامت برای قهرمان 2 فصل اخیر فوتبال ایران نباشد اما 90 دقیقه فوتبال و تنها خلق یکی دو موقعیت گل، زنگ هشدار است و باید دید حالا که دست برانکو برای تنبیه بدها کلاملا خالی است، او چگونه در خارج از آزادی از تکرار این نمایش ناامیدکننده جلوگیری میکند. کار سادهای نیست اما جمع کردن گاف تاریخی مدیریت سابق (محرومیت از دو پنجره نقل و انتقالات) خودش یک شاهکار تمامعیار است، چیزی که برانکو باید ثابت کند توانش را دارد.