حسن رضایی: فشردهسازی اوضاع مملکت در حد چند خط یا به قول رایج جوانترها، MP3سازی شرایط حاضر ایران، این است: برجام نه روی زمین است نه روی هوا، دولت تدبیر و امید الساعه روی زمین است، قیمت سکه و ارز سه نقطه، مردم و سلبریتیها شاکیاند، تیم اقتصادی دولت با چسب آهن به زمین متصل شده، چندصد پیرمرد بازنشسته و بلکه هزاران، با چسب آهن به مناصب دولتی اتصال یافتهاند، نمایندههای اصلاحطلب به جای نمایندگی مردم، جلوی پاستور دیوار انسانی تشکیل دادهاند، حسن روحانی چند هفتهای هست کمتر آفتابی میشود، شیخ تکرارچی به عنوان پدرجد معنوی دولت تدبیر بالکل به جرگه موجودات نامرئی پیوسته است و خلاصه! ظاهرا حسنی مانده و حوضش! حالا حسنی کیست؟ نام پدر و شماره ملیاش چیست؟ کارت پایان خدمت دارد؟ و...
حسنی غریبه نیست، حسنی همین ماهایی هستیم که 5 سال در روزنامه علیه سیاستهای غلط دولت کلی مطلب نوشتیم و دریغ از ذرهای گوش شنوا! حسنی همین تویی هستی که اردیبهشتماه سال گذشته، سر همین چهارراه ولیعصر پوستر بنفش پخش میکردی و تا کسی میگفت روحانی این 4 سال چه کرده که 4 سال دیگر هم باشد، دست میانداختی که «بذار من این دهن منه جر بدم!» حسنی پدربزرگ ناتوان من است که مدام میپرسد بابا آخرش چی میشه؟! و من هر بار از پاسخ درمیمانم، چرا که الساعه جز اختیار همین کلمات روی کاغذ، اختیار هیچ چیزی را در این مملکت ندارم. آری! ما همه در این غم شریکیم. شریک در اینکه سرنوشتمان هنوز باید طی 3 سال دیگر دست دولتی باشد که 4 سال گفت تقصیر دولت قبل است و حالا میگوید تقصیر ترامپ! و معلوم نیست کی آخر نوبت تقصیر داشتن خودش خواهد بود؟
بگذارید درد دل و قصهگویی را همین جا تمام کنم. ما خوب یا بد اکنون گرفتار چنین دولت و مجلسی هستیم. دولتی که آنقدر در همان مجلس لابی دارد که یک وزیر آشکارا بیعرضهاش، 4 بار استیضاح میشود و دوباره رای اعتماد میگیرد و به سر همان جای اولش بازمیگردد. وقتی هم از او میپرسند چرا قیمت مسکن گران شده، میگوید به هر حال، ترامپ و از بین رفتن برجام روی همه چیز تاثیر دارد. جوابی که پسر همسایه ما که شاگرد قصابی سر کوچه است هم حکما بلد است! میگویند تجهیزات و دانش فنی ساخت مسکن که همهاش داخلی است! میگوید تاثیر لیبرالیسم بر نظامات چندحزبی سوسیال- دموکرات در قرن هجدهم قابل قیاس با عمق کجفهمی لیبرالهای نوکیسه از مناسبات بازار آزاد و تقابل رئالیستی آن با رویکرد حمایتگرایی در قرن بیست و یکم نیست! و بالاخره اینکه مسکنمهر قفسهای انسانی مزخرفی بود که در میانه غلبه بورژوازی بروکرات بر مناسبات
روستا- شهری برای متعادل کردن آن، به غلط چوپانها را به شهرها گسیل داشت و موجب تخریب شهرها شد!
اگر فکر میکنید من شوخی دارم یا ممکن است هنگام نوشتن درباره چنین وزیر باکفایتی(!) حتی فکر شوخی هم به مخیلهام خطور کرده باشد، کافی است به متن مقالات متعدد عباس آخوندی در روزنامههای اصلاحطلب طی چند سال اخیر مراجعه کنید تا خود حقیقت را ببینید. واقعیت این است اگر بخواهیم به تمام وزرای دولت باکفایت تدبیر بپردازیم، مجال زدن حرف اصلی از دست میرود، لذا همین جناب آخوندی را به عنوان مشت نمونه خروار بپذیرید تا به حرف خودمان برسیم. حرف این است که اجزایی از MP3سازی شرایط مملکت در ابتدای یادداشت، از قلم افتاده است. مثلا اینکه ما حسنیها، علاوه بر این دشمنان دوستنمای داخلی، دشمنان واقعیتری هم در بیرون مرزها داریم؛ همانها که اساسا ما جهان سومیها را آدم حساب نمیکنند؛ خواه ایرانی باشیم، خواه لیبیایی، خواه از بورکینافاسو باشیم، خواه از عراق یا سوریه!
وحوشی که روزی جنگ 33 روزه لبنان و کشتار چند هزار آدم را درد زایمان خاورمیانه جدید مینامیدند و برای بلعیدن نفت سوریه و عراق، گروههای مخوفی چون داعش را شکل دادند، خوب میدانیم و میدانند که لقمه و آرزوی اصلیشان ایران بوده و هست.
دشمن آشکارا سعی دارد با سوار شدن بر نارضایتیهای مردمی از دولت تنبل و بهانهجوی روحانی، مام عزیز وطن را درگیر جنگهای خیابانی و محل تاختوتاز ضدانقلاب و مزدوران خود کند تا بلکه رویای بالکانیزه یا سوریهسازی ایران را پس از 40 سال نقشه و توطئه محقق کند. این وسط برخی مزدوران با و بیجیره مواجب او نیز در یک دوی امدادی مدام به ترامپ کمک میرسانند که راهحل، مذاکره با ترامپ است! و کدام عاقلی است که نداند چنان مذاکرهای با کسی که قوت صبح و شامش، فحش ناموسی دادن به برجام است، چیزی جز تسلیم شدن و فروختن مابقی وطن به دشمن نیست؟!
این دروغگویان و خائنان هرگز نمیگویند طبق برآوردهای دقیق کارشناسان اقتصادی حامی و منتقد دولت، تنها 15 الی 20 درصد معضلات اقتصادی ایران مربوط به تحریمهاست و مابقی مربوط به عملکرد دولت درخشانی میشود که آنها با فریب افکار عمومی بر سر کار آوردهاند و دیگر اینکه بر خلاف دروغسازیهای مکرر آنها و طبق برآورد دقیق کارشناسان اقتصادی، مجموع دارایی همه نهادهای اقتصادی و عمومی غیردولتی کشور، در بالاترین برآورد ممکن، باز هم کمتر از 9 درصد داراییهای دولت است. در این بلبشوی دروغسازی، گندمنمایی و جوفروشی اما این میان تنها مردمند که باید برای حفظ مام عزیز وطن، دست بر چانه، مسؤولیت انتخاب خود در اردیبهشت 96 را بپذیرند.
پدربزرگ پیر من هم حکما مانند خودم باید بداند مرکز ثقل کارآمدی نظامی که ماحصل خون پاک 300 هزار شهید گلگونکفن است، همین قوه مجریهای است که من و دیگرانی که پوستر بنفش پخش میکردند، انتخاب میکنیم. آن 24 میلیون نفری که به حسن روحانی رای دادهاند، اگر هماکنون مانند سلبریتیها پشیمانند، باید بدانند برای همان اظهارنظر آزادانه آنها سر صندوق رای که کم چیزی نیست، جوانان زیادی جان فدا کردهاند، لذا اگر هم راهحلی در شرایط کنونی متصور باشد، وادار کردن همین دولت پیر به تحرک بیشتر و توصیه به جوانگرایی در آن است، نه آتش زدن سطل آشغال برای خوشحال کردن دل ترامپ! انتخابات مجلس آینده چنین امکانی- وادار کردن دولت به تحرکورزی- را بزودی در اختیار همگان قرار خواهد داد. فعلا تا آن زمان، لطفا مواظب خدعه دشمن خارجی و دروغسازان داخلی باشید و آن زمان انتخابی عاقلانه و عالمانه داشته باشیم که دوباره به زمین و زمان فحش نثار نکنیم!