بهرام توکلی
کارگردانی که تا پیش از «تنگه ابوقریب» او را بیشتر با سینمای روشنفکری میشناختیم اما «تنگه ابوقریب» از او یک شخصیت دیگر را معرفی کرد. او که کارشناسی ارشد فیلمنامهنویسی دارد، با مستندسازی شروع کرد، بعد فیلم کوتاه ساخت و حالا با «پابرهنه در بهشت»، «پرسه در مه»، «اینجا بدون من»، «آسمان زرد کمعمق»، «بیگانه»، «من دیهگو مارادونا هستم» و «تنگه ابوقریب» به عنوان یک کارگردان شناخته شده سینما به حساب میآید.
امیر جدیدی
بازیگری که چند سالی است به سینمای ایران معرفی شده و به خاطر «تنگه ابوقریب» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. امیر جدیدی در فیلم نقش یک جوان «بچه تهرون» و «لوتی مسلک» را دارد که مشکلات خانوادگی باعث شده بچههای گردان برای او پول جمع کنند و او را راهی تهران کنند اما او بهواسطه اتفاقی که در مرز ایران افتاده حاضر به بازگشت نیست و با دیگر بچههای گردان عمار به تنگه میآید.
جواد عزتی
به اعتقاد همه کارشناسان و مخاطبان، سیمرغ بهترین نقش مکمل مرد در جشنواره فجر سال گذشته حق «جواد عزتی» بود، در درجه اول بهخاطر بازی بینظیر و متفاوت او در تنگه ابوقریب و بعد از آن لاتاری! او در تنگه نقش «مجید» دانشجوی پزشکی را دارد که کادر بهیاری گردان عمار را هدایت میکند و با وجود آنکه ساکش را برای برگشت به تهران بسته است، بعد از حمله ناگهانی بعثیها در گردان میماند و به تنگه میرود.
سعید ملکان
خودش را با تخصص چهرهپردازی به سینما معرفی کرد و چندین جایزه کسب کرد اما چند سالی است علاوه بر چهرهپردازی، در مقام تهیهکننده در ژانرهای مختلف هم حضور دارد. ملکان علاوه بر «تنگه ابوقریب»؛ «بیحساب»، «ویلاییها»، «ابد و یک روز»، «برادرم خسرو»، «در سکوت»، «گینس»، «آرایش غلیظ»، «بیگانه» و «آسمان زرد کم عمق» را نیز تهیه کرده است.
علی سلیمانی
علی سلیمانی بچه بامرام و آذریزبان تهراننشینی است که بار سفر خود را برای بازگشت به تهران بسته و در حال تهیه سوغات برای دخترانش است. تصمیمات مردانه و عاقلانه را او میگیرد. علاوه بر آن سلیمانی نقش مداح و روضهخوان گردان را نیز دارد، اهل شوخی و خنده است و در عین حال نترس و شجاع! او نیز قید برگشت را میزند و با بچههای گردان عمار به تنگه ابوقریب میرود.
حمیدرضا آذرنگ
آذرنگ زاده تهران است اما در اندیمشک بزرگ شده و در صحرای سومار دوران خدمت را گذرانده و همین امر باعث شده در میان بازیگران فیلم لهجه محلی شیرینی داشته باشد. او در فیلم هم اهل خوزستان است و پس از پایان جنگ قرار است به رسیدگی امور خانهاش بپردازد اما پس از شنیدن خبر حمله بعثیها خانه را رها کرده و بهعنوان سردسته یکی از دستههای گردان به سمت تنگه ابوقریب میرود.
مهدی پاکدل
دوربین پس از تیتراژ در راهروهای ساختمانهای دوکوهه میچرخد و صدای مهدی پاکدل را که دارد از وضعیت حساس آن روز صحبت میکند به همراه دارد. مهدی پاکدل در تنگه ابوقریب در حقیقت نقش سردار «محمدرضا یزدی» فرمانده فعلی سپاه محمدرسولالله(ص) و فرمانده وقت گردان عمار لشکر 27 محمدرسولالله(ص) را بازی میکند که تنها فرمانده زنده آن عملیات نیز هست.
مهدی قربانی
نوجوانی که پدرش در جبهه قطع نخاع شده و 3 سال است روی تخت خانه افتاده و حالا او برای آنکه بفهمد واقعا در جبهه چه خبر است، به دوکوهه آمده، قرار است صرفا از پادگان دوکوهه و بچههای گردان عمار عکس بگیرد اما شرایط باعث میشود او نیز به خط مقدم و تنگه ابوقریب برود و به جای دوربین عکاسی، کلاشنیکف به دست بگیرد.