سخنان چند روز گذشته معصومه ابتکار معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده مبنی بر اختصاص مبلغ 230 میلیارد تومان به «بیمه زنان سرپرست خانوار» در بودجه 97 بار دیگر مساله وعده قدیمی بیمه زنان سرپرست خانوار را تبدیل به موضوعی داغ کرد. زنان سرپرست خانوار بهعنوان یکی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه که با گذشت دهههای متمادی بر درصد آنان نیز افزوده شده است، همواره در معرض رویارویی با بحرانیترین شرایط اقتصادی بودهاند که در این میان مساله بهداشت و درمان به عنوان یکی از مهمترین این مسائل شکلی تهدیدآمیز نسبت به وضعیت اقتصادی این قشر به خود گرفته است. بیمه زنان سرپرست خانوار طرحی قدیمی است که نزدیک به 2 دهه توسط چند دولت و چند دوره مجلس شورای اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته اما هیچگاه به مرحله پیشبینی شده برای اجرایی شدن نزدیک نشده و هنوز میان آنچه در این مقوله انجام شده با آنچه سالها وعده آن داده میشده است، فاصله زیادی وجود دارد. قطعا یکی از نکات مهمی که مساله زنان سرپرست خانوار را بشدت نیازمند این طرح میکند آن است که 71درصد از این زنان دارای فرزند بوده و مسؤولیت سرپرستی آن فرزندان نیز با مادرانشان است. با مجموعه این اوصاف تنها 40 درصد زنان سرپرست خانوار، تحت پوشش نهادهای حمایتی همچون بهزیستی و کمیته امداد قرار دارند. به این صورت که حدود یک میلیون زن تحت پوشش خدمات حمایتی کمیته امداد و 200 هزار نفر نیز تحت پوشش خدمات بهزیستی هستند. آمار بالای بیکاری زنان سرپرست خانوار و میزان بسیار پایین دریافتیهای آنان موجبات حیاتی بودن نیاز آنها به بیمه را بیش از پیش عیان میکند.
چه تعداد زن سرپرست خانوار داریم؟
بنا بر سرشماری مرکز آمار ایران، تعداد زنان سرپرست خانوار در دهههای گذشته رو به رشد بوده است اما باید گفت برنامههای توسعه اقتصادی، در زندگی این زنان، تغییری ایجاد نکرده و تعداد آنها بدون تحول امیدوارکنندهای زیاد شده است. بر اساس این آمار، در سال 1335 تعداد زنان سرپرست خانوار در کل کشور اندکی بیش از 312 هزار نفر بوده است. این آمار در سال 1345 به مرز 330 هزار نفر و در سال 1355 به مرز 500 هزار نفر میرسد اما از 1365 به بعد در سالهای 1375، 1385 و 1395 با رشدی چندبرابری بهترتیب به 685 هزار، یکمیلیون و 37 هزار، یکمیلیون و 600 هزار،2میلیون و540 هزار و 3 میلیون و 61 هزار نفر میرسد؛ بهعبارتی در فاصله 6 دهه تعداد زنان سرپرست خانوار از 300 هزار نفر به 3 میلیون نفر رسیده است. عمده افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، در سرشماری 1365 یعنی دوران پس از جنگ و شروع دوران جدید سازندگی در ایران دیده میشود؛ دورانی که تعداد زیادی از روستاها با پدیدههایی مانند خشکسالی، بیکاری و مهاجرت، به پایان شکوفایی خود نزدیک و نزدیکتر و مردان روستا، کمتر و کمتر شدند. در ایران تعداد خانوادههایی که سرپرست آنها مرد است، بیش از 15میلیون و 711 هزار خانوار و تعداد خانوادههایی که سرپرست آنها زن است، بیش از 2 میلیون و 641 هزار خانوار است. رشد خانوادههای مردسرپرست طی سالهای 75 تا 85 حدود 38 درصد بوده اما این رشد درباره خانوادههای زنسرپرست، به 58 درصد رسیده است. بر اساس سرشماری سال 1385، سهم زنان در سرپرستی خانوادهها 4/9 درصد بوده است. این میزان در سال1375، 4/8 درصد بوده و طی یک دهه، رشدی یکدرصدی داشته است. این آمار، حاکی است که سالانه 60 هزار زن سرپرست خانوار به آمار قبلی افزوده شدهاند. سن حدود 26درصد از این گروه زنان بین 25 تا 44 سال، 38 درصد بین 45 تا 64 سال و 32درصد نیز بالاتر از 64 سال است. دلایل عمده سرپرستی زنان در خانوار، فوت همسر (حدود 70 درصد این گروه را به خود اختصاص میدهد) و در وهله دوم، طلاق (5 درصد زنان در شهرها و 2 درصد در روستاها) است. انوشیروان محسنیبندپی، سرپرست فعلی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز سال گذشته اعلام کرده بود: «در حال حاضر 2 میلیون و 600 هزار خانواده زنسرپرست داریم که 5/5 درصد از این تعداد را که حدود 137 هزار و 500 نفر میشود دختران مجرد تشکیل میدهد». آمارهای فوق همه گویای این مساله است که زنان سرپرست خانوار نهتنها تبدیل به درصد قابل توجهی از جمعیت کشور شدهاند، بلکه روند رو به رشد آنان نیز خبر از افزایش تعدادشان در سالهای آتی میدهد.
تزریق 230 میلیارد تومانی چقدر علاجبخش است؟
هرچند که خبر اختصاص 230 میلیارد تومان جهت بیمه زنان سرپرست خانوار تا حد زیادی میتواند خبری مسرتبخش برای این قشر از جامعه باشد اما نمیتوان اینگونه اندیشید که مشکل بیمه زنان سرپرست خانوار با این رقم حل خواهد شد. بر اساس برآورد 2 سال گذشته معاونت زنان ریاستجمهوری و بدون توجه به افزایش هزینههای پزشکی، بیمه 2 میلیون و 600 هزار زن سرپرست خانوار نیازمند رقمی حدود 780 میلیارد تومان است که فاصلهای 550 میلیارد تومانی با رقم تخصیص داده شده دارد. با این شرایط طبیعی جلوه میکند که در عین داشتن امید به افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بیمه اما هنوز با اهداف نهایی فاصلهای قابل توجه وجود دارد. در حالی که هزینههای درمان سالانه چندصدهزار نفر را به زیر خط فقر میبرد، تعلل در مساله بیمه زنان سرپرست خانوار بهعنوان یکی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه با کمترین درآمد ممکن میتواند بخش عمدهای از این خانوارها را نیز با سرعتی بیش از سایرین به مشکلات اقتصادی ناشی از درمان مبتلا کند.
چرا بحران زنان سرپرست خانوار را باید جدی گرفت؟
روند رو به رشد تعداد زنان سرپرست خانوار که غالبا با سختترین مشکلات معیشتی مواجه هستند و از اولیهترین نیازهای خود نیز محروم شدهاند، در حالی رخ داده است که قرار بود بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه، هر سال ۱۰ درصد این زنان، توانمند و از چرخه حمایت سازمانها خارج شوند اما آنچه در عمل رخ داد غیر از این بوده و باعث آن شده جمعیت زنان سرپرست خانوار اکنون تبدیل به یکی از اقشار بشدت آسیبپذیر جامعه شوند. رقم دریافتی بسیار پایین زنانی که تحت پوشش بودهاند و اکنون پس از افزایش مستمریها باید خود را برای دریافت رقم 193هزار تومان آماده کنند، بیم آن را میدهد که این جمعیت در حال رشد در سایه بحرانهای اقتصادی خود تبدیل به یکی از مخزنهای تهدیدآمیز اجتماعی شود که عواقب آن خود موجب شکلدهی انبوهی از مشکلات دیگر شود. عدم توجه به آینده فرزندان این خانوارها و محدود کردن سیاستهای حمایتی به حمایتهای حداقلی میتواند خبر از آینده پرمخاطره نسلی دهد که از بخش عمدهای از نیازهای جسمی و روحی خود بهعلت فقر مادی محروم شده است.