printlogo


کد خبر: 197525تاریخ: 1397/6/3 00:00
درسی بزرگ برای سیاستمداران کوچک!

حامد اسلامیان:  تقابل ترکیه و ایالات متحده به نقطه اوج خود رسیده است. این تقابل، از بعد «سیاسی» خارج شده و ماهیتی «درون‌آتلانتیکی» پیدا کرده است. خردادماه امسال، مقامات ترکیه به آمریکا هشدار دادند اگر واشنگتن  جنگنده‌‌‌های رادارگریز «اف ۳۵» را که آنکارا آنها را از ایالات متحده خریده است به این کشور تحویل ندهد، این کشور نیازهای خود را از جای دیگری تأمین می‌کند. حتی «مولود چاووش‌اوغلو» وزیرخارجه ترکیه، کاخ سفید را نسبت به عدم دسترسی به پایگاه «اینجرلیک» تهدید کرد. در آن زمان، وزیرخارجه ترکیه اذعان کرد بستن پایگاه اینجرلیک، یکی از اصلی‌‌‌‌‌ترین خواسته‌‌های شهروندان ترک است.
هم‌اکنون تقابل ایالات متحده و ترکیه وارد فاز تازه‌ای شده است. صورتبندی آنچه امروز میان آنکارا و واشنگتن می‌گذرد چندان پیچیده نیست! ماجرا از این قرار است که «اندرو برانسون» کشیش آمریکایی  در پی کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶ به اتهام «جاسوسی»، «ترویج تروریسم»، ارتباط با شبکه «فتح‌الله گولن» واعظ مشکوک و تبعیدی ترک مقیم آمریکا و حمایت از گروه‌‌های شورشی در ترکیه بازداشت شده است. این موضوع منجر به خشم و نارضایتی ایالات متحده آمریکا شده است. «دونالد ترامپ» اخیرا در پیامی توئیتری در این‌باره نوشت: «ترکیه سال‌های بسیاری از ایالات متحده بهره برده است. آنها اکنون کشیش مسیحی خوب ما را بازداشت کرده‌اند که دیگر باید از او بخواهم به عنوان یک گروگان میهن‌پرست کشور ما را نمایندگی کند. برای آزادی یک انسان بی‌گناه چیزی پرداخت نمی‌کنیم، بلکه ترکیه را لِه و خفه خواهیم کرد».
هم‌اکنون ترامپ مواجهه تمام‌عیاری را با دولت اردوغان و ملت ترکیه آغاز کرده است. رئیس‌جمهور ایالات متحده به خزانه‌داری این کشور دستور داده است تحریم‌‌‌هایی را علیه ترکیه وضع کند و حتی در این‌باره رایزنی‌‌‌هایی را با شرکای اروپایی آنکارا صورت داده است. با این حال تفسیر تحولات اخیر در روابط ترکیه و آمریکا به مراتب عمیق‌‌‌‌‌‌تر از آن چیزی است که در ظاهر تصور می‌شود!
1- ترکیه یکی از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی [ناتو] بوده و از این کشور به عنوان یکی از متحدان منطقه‌ای ایالات متحده یاد می‌شود. همگان به یاد دارند از سال 2011 میلادی و زمان آغاز بحران سوریه، ترکیه به عنوان یکی از مهره‌‌های آمریکا تلاش وافری را در راستای سقوط حکومت قانونی «بشار اسد» و حمایت از گروه‌‌های تروریستی صورت داد. رفت و آمد آسان تروریست‌ها از مرز ترکیه و اعلام حمایت آشکار رجب طیب‌اردوغان و احمد داووداوغلو [وزیر وقت خارجه ترکیه] از تروریست‌‌‌هایی که ملت سوریه را به خاک و خون کشیدند، منجر به خشم و نارضایتی ملت‌‌های مسلمان از آنکارا شد. با این حال اردوغان به‌رغم هشدارهای دلسوزانه جمهوری اسلامی ایران، همچنان به بازی خود در زمین آمریکا ادامه داد. به‌رغم همه این موارد، هم‌اکنون دونالد ترامپ عملاً به اردوغان دستور داده جرائم و اتهامات کشیش آمریکایی در ترکیه را نادیده انگاشته و وی را با احترام(!) آزاد کند. فراتر از آن، ترامپ از «له کردن» و «خفه کردن» ترکیه سخن به میان آورده و متحد سنتی واشنگتن را سیبل حملات اخیر خود قرار داده است. بدون شک، ماجرای دستگیری جاسوس آمریکایی در ترکیه در مقابل هزینه‌‌های هنگفتی که آنکارا در حمایت از سیاست‌‌های منطقه‌ای آمریکا صورت داده است، بسیار ناچیز است! با این حال ترامپ حاضر به پذیرش این مسأله نیست.
2- همان‌گونه که مشاهده می‌شود، ترامپ [و به طور کلی ایالات متحده] با متحدان منطقه‌ای خود مانند یک «برده» رفتار می‌کند. مشابه این رفتار را دولت‌‌های جرج واکر بوش و اوباما در برهه‌ای از زمان با عربستان سعودی داشتند. فراتر از آن، دولت جرج واکر بوش در نهایت حاضر شد غلام حلقه به گوش واشنگتن و تل‌آویو یعنی صدام ملعون را قربانی منافع منطقه‌ای خود کند. رقص شادی مقامات آمریکایی در مرگ «اسامه بن‌لادن» نیز هنوز در اذهان باقی است! این در حالی است که بنابر اذعان صریح «زبیگنیو برژینسکی» استراتژیست مقبور آمریکایی، واشنگتن خود خالق اصلی القاعده بوده است!
3- این روزها ترامپ چهره عریان سیاست خارجی ایالات متحده  را در مقابل افکار عمومی دنیا به نمایش گذاشته است. رئیس‌جمهور آمریکا صراحتا  از «اتحادیه اروپایی» به عنوان دشمن یاد می‌کند و فشارهای اقتصادی خود به دولت «جاستین ترودو» در کانادا را به سبب مخالفت با سیاست‌‌های واشنگتن دوچندان کرده است. نوع مواجهه واشنگتن با متحدان خود در نظام بین‌الملل، یک «درس بزرگ» برای «سیاستمداران کوچک» محسوب می‌شود. سیاستمدارانی که تصور می‌کنند با بزک کردن چهره ایالات متحده و ارائه روایتی متفاوت از ماهیت و رفتار آن، می‌توان در نظام بین‌الملل به رشد و ترقی دست یافت! بدون شک سرنوشت متغیرهای وابسته به ایالات متحده و بازیگرانی که به کارگردانی سران کاخ سفید مشغول ایفای نقش در جهان امروز هستند، چیزی جز تحقیر و تباهی نیست. در چنین شرایطی دم زدن از مذاکره با آمریکا و نوشتن یادگاری روی مجسمه آزادی(!) در نیویورک چه معنا و مفهومی جز «ساده‌انگاری» یا «خیانت» دارد؟
در نهایت اینکه  نوع و نحوه معامله ترامپ با متحدان منطقه‌ای آمریکا، بویژه ترکیه نشان می‌دهد ایالات متحده کمترین حرمت و تعهدی در قبال  بازیگرانی که در زمین آن بازی می‌کنند قائل نیست. آیا زمان آن نرسیده است که این «حقیقت راهبردی» از سوی بزک‌کنندگان چهره ایالات متحده در داخل کشورمان درک شود؟


Page Generated in 0/0112 sec