آقای قندی/ اجارهنشینها
«آقای قندی» مستاجر مفلوک و درمانده آپارتمان پر از مشکل «اجارهنشینها»، یکی از ماندگاترین نقشهای اکبر عبدی در سینماست؛ نقشی که هنوز هم بسیاری از مخاطبان او را با سکانس جالب منفجر شدن تلفن در دستانش بهخاطر میآورند؛ صحنهای که به گفته ایرج راد یکی از بازیگران این فیلم، بدون بدلکار و توسط خود اکبری عبدی بازی شد. عبدی با هنرنمایی خود در «اجارهنشینها»ی داریوش مهرجویی، کاراکتر بدیعی خلق کرد که تبدیل به یکی از نقاط مثبت این اثر شد؛ اثری که هنوز در زمره شاخصترین آثار سینمای پس از انقلاب جای دارد.
غلامرضا/ مادر
«مادر مُرد، از بس که جان ندارد» این دیالوگی است که شخصیت «غلامرضا» با بازی اکبر عبدی در یکی از اثرگذارترین سکانسهای فیلم سینمایی «مادر» ساخته مرحوم علی حاتمی به زبان آورد؛ دیالوگی که بعدها تبدیل به جملهای طلایی در حافظه بسیاری از مخاطبان شد. وی در آن سال با بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از آن خود کرد. کاراکتر غلامرضا که فرزند معلول یک خانواده پرجمعیت بود، در میان نقشآفرینی ستارگانی چون محمدعلی کشاورز و جمشید هاشمپور بخوبی به چشم مخاطبان آمد.
گنجو/ دزد عروسکها
یکی از مواردی که اکبر عبدی را تبدیل به یکی از چهرههای منحصربهفرد سینمای ایران کرده است، تیپسازی و شمایلپذیری او در آثار مختلف است؛ آثاری که برخی از آنها حالا تبدیل به خاطره جمعی بخش مهمی از جامعه ایرانی شده است. عبدی در «دزد عروسکها» ساخته محمدرضا هنرمند با بازی در نقش «گنجو» تصویری بهیاد ماندنی از خود به یادگار گذاشت. او در این فیلم در شمایل پسر یک عجوزه بدطینت ظاهر شده که با دزدیدن عروسکها میخواهد مانع شادی و خوشحالی یک خانواده شود اما بچهها با همکاری عروسکها در مقابل آنها میایستند.
دکتر رضا کمالی/ سفر جادویی
اکبر عبدی از معدود بازیگران سینمای ایران است که بهواسطه صورت گریمپذیر و استعداد ذاتی او در برخورداری از چهرهای کودکانه و باورپذیر برای مخاطب، چند بار در نقش کودکان نیز ظاهر شده است. دکتر رضا کمالی در فیلم «سفر جادویی» ساخته ابوالحسن داوودی یکی از همین کاراکترهاست که عبدی نقش کودکی تا بزرگسالی آن را ایفا کرده است. داستان این فیلم درباره دکتر رضا کمالی است که میخواهد با سختگیری و تنبیه فرزندش «سینا»، از او دانشآموزی ممتاز بسازد ولی درگیر اتفاقاتی عجیب میشود.
عباس خاکپور/ آدمبرفی
کاراکتر «عباس خاکپور»
در فیلم سینمایی «آدمبرفی» ساخته داوود میرباقری را باید یکی از شاهنقشهای اکبر عبدی دانست؛ روایتی از یک جوان عاصی شده از شرایط موجود که به عشق مهاجرت به آمریکا مدتی ساکن ترکیه شده است. گذشته از پیچیدگیها و چندوجهی بودن شخصیت «عباس خاکپور»، آنچه ایفای آن را برای عبدی سختتر میکرد، نخستین تجربه زنپوشی «عبدی» با این فیلم بود؛ تجربهای که عبدی 2 دهه بعد با تکرار آن در فیلم «خوابم میآد»، توانست برای دومینبار سیمرغ نقش مکمل مرد جشنواره فجر را از آن خود کند.
بایرام/ اخراجیها
حضور اکبر عبدی در نقش «بایرام» و شیرینزبانیهای او به لهجه آذری در فیلم سینمایی «اخراجیها»، نخستین ساخته سینمایی مسعود دهنمکی، یکی از عوامل فروش بالا و موفقیت این کمدی جنگی در گیشه بود. درواقع باید گفت بازی عبدی در این فیلم و 2 دنباله آن در سالهای پس از آن، از جمله مهمترین اتفاقات کارنامه هنری او طی سالهای گذشته است. با وجود برخی نقدهای فنی به این سهگانه سینمایی اما استقبال فراتر از انتظار مردم از این مجموعه در نوع خود قابل توجه بود.
حاجیوسف/ رسوایی
«حاجیوسف» فیلمهای رسوایی هم از جمله نقشهای ماندگار کارنامه کاری اکبر عبدی و البته از معدود روحانیون ماندگار سینمای ایران است. عابدی زاهد و اخلاقمدار که مورد اعتماد مردم است ولی وقوع اتفاقاتی، گروهی از مردم را نسبت به او بدبین میکند. حضور اکبر عبدی در قامت روحانی و نقش اول هر 2 قسمت این فیلم را میتوان بزرگترین نقطه مثبت این 2 فیلم دانست؛ فیلمهایی که اگرچه نتوانستند موفقیت «اخراجیها» و «معراجیها» را تکرار کنند ولی با این همه استقبال از آنها در گیشه سینماها نسبتا قابل قبول بود.
محسن/ باز مدرسم دیر شد
اکبر عبدی در کنار حضور موفق در سینما، در تلویزیون نیز کارنامه پروپیمانی دارد و چهبسا برخی نقشآفرینیهای او در آثار تلویزیونی بیشتر از آثار سینماییاش در ذهن مخاطبان باقی مانده است. «باز مدرسم دیر شد» یکی از همین آثار بود که در سال 1363 و به کارگردانی حسین افصحی تولید شد. این سریال که برای گروه سنی کودکان و نوجوانان تولید شده، داستان پسر بازیگوشی به نام محسن (با بازی اکبر عبدی) را به تصویر میکشد که همیشه مدرسهاش دیر میشود و همیشه بهانهای برای دیر رسیدن دارد.