وحید مختاری: «دولت میتواند و باید بتواند مشکلات اقتصادی را حل کند». این گزاره را شاید بتوان عصاره سخنان اخیر رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم تلقی کرد. سخنانی که با استقبال و پیام تشکرآمیز هیات دولت خطاب به رهبری همراه شد. در پیش گرفتن چنین رویکردی از سوی آیتالله خامنهای، همزمان دارای ابعاد سیاسی و اقتصادی مهمی است که باید آن را در لوحه تاریخ جمهوری اسلامی برای همیشه ثبت و ضبط کرد. نخست اینکه رهبر انقلاب همچنان که بارها نشان دادهاند، در همه حال، مهمترین حامی و پشتیبان نتیجه قانونی رای مردم بوده و هستند؛ چه آنجا که سال 88 و در میانه اردوکشی خیابانی فتنهگران برای ابطال واهی رای مردم، با قاطعیت میگویند: «زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت» و چه حالا که به پیروز انتخابات آن روز هشدار میدهند حرف زدن از استعفای دولت، بازی در زمین دشمن است!
رهبر انقلاب در روز نخست فروردین ماه 96 و زمانی که هنوز رئیس دولت دوازدهم مشخص نبود نیز نکات ناگفته و مهمی را در همین زمینه بر زبان آورده بودند: «بنده در انتخابات دخالت نمیکنم. یکجا فقط دخالت میکنم که کسانی بخواهند در مقابل رای مردم بایستند و رای مردم را بشکنند. در سالهای گذشته هم همینطور بوده است: در سال 76، 84، 88 و 92. بعضی جلوی چشم مردم بود و بعضی را مردم متوجه نشدند. در همه این سالها بنده ایستادم و گفتم نتیجه انتخاب مردم هرچه که هست باید تحقق پیدا کند». بگذارید این بخش از کلام را جمعبندی کنیم: معنای روشن سخنان اخیر رهبری جز این نیست که آنچه با نام جمهوری اسلامی میشناسیم، چیزی جز ملت ایران و اراده آنها نیست و دقیقا همین واقعیت است که آرزوی شکست این نظام مردمی را طی 40 سال به کابوس آمریکاییها بدل کرده است.
دولت طبعا از این سویه سخنان سکاندار انقلاب مشعوف شده، بشدت حمایت
میکند. بعد اقتصادی سخنان رهبری اما اهمیت راهبردی کمتری از بعد سیاسی ندارد، بلکه میتوان گفت بعد سیاسی بیانات ایشان نیز ناظر به آن بیان شده است! عصاره کلام در اینجا این است:
1- دشمن برای کسی قبا نمیدوزد. 2- گره زدن حل معضلات داخلی به مذاکره با دشمن، از ابتدا اشتباهی فاحش بوده است. 3- معضلات اقتصادی راهحل داخلی دارد. 4- برخی اقدامات مدیران اقتصادی دولت طی چند ماه اخیر بیشباهت به خیانت نبود! دولت طبعا از این بخش سخنان رهبر فرزانه انقلاب استقبال چندانی نمیکند. چنانکه حسن روحانی جدیدا به ترامپ گفته است: «با روند خوبی داشتیم مذاکره میکردیم اما خودش آن را تخریب کرده و پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و میگوید باید چگونه عبور کنم!؟ اگر میخواستید عبور کنید، چرا خراب کردید؟»
روحانی ادامه میدهد: «اگر میخواستید همدیگر را ببینیم چرا پل را خراب کردید؟ خودشان پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و داد میزنند. اینکه نشد. اگر راست میگویید بیایید پل را دومرتبه درست کنید. پل را که درست کردید خود به خود و به طور طبیعی رفت و آمد درست میشود!» این یعنی آنکه حسن روحانی نهتنها از تجربه تلخ برجام عبرت نگرفته، بلکه همچنان آن را واجد کارآیی میداند. طبعا در پیش گرفتن چنین رویکردی تناقض بنیادین با راهبرد اقتصادی رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر و دیدگاه کلی ایشان در 5 سال اخیر دارد. روحانی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود تاکید میکند: «مشکلات اقتصادی با بگیر و ببند حل نمیشود!» این در حالی است که مسبب اصلی وخامت اوضاع اقتصاد در شرایط حاضر، اولا برجام نافرجام است و ثانیا بیتدبیری برخی مدیران اقتصادی دولت در حراج میلیاردها دلار منابع ارزی کشور که هماکنون دادگاههای آن در دستگاه قضایی در جریان است!
کنار هم قرار دادن این واقعیات، شرایط تلخی را رقم میزند که بارها در سالهای قبل شاهد آن بودهایم: دولت در مقام بیانیه و حرف، برای تایید سخنان رهبری سر از پا نمیشناسد ولی در مقام عمل، غالبا راهی صددرصد خلاف آن را میرود.
رهبری با این حال بهخاطر آنکه دولت منتخب مردم است، مانند همیشه صادقانه از آن حمایت میکنند. بازی غیرصادقانه دولتیها با افکار عمومی اما یک بخش دیگر هم دارد. آنها طی 5 سال گذشته، همواره حمایتهای کلی رهبری از دولت را پشتیبانی آیتالله خامنهای از راهبردهای غلط و خانمانسوز خود در سیاست خارجی و اقتصاد جا زدهاند! تعابیری مانند اینکه «برجام حاصل هدایتهای رهبری بود!» یا اینکه: «رهبری در جریان ریز مذاکرات قرار داشتند» بخشی از همین بازی ناجوانمردانه بوده و هست. در خبر است که «اشعث کندی» پس از تحمیل قرارداد خسارتبار حکمیت در صفین، به سمت امیرالمومنین(ع) خیز برداشت که مالک زیر بار قراردادی که شما قبول کردهاید، نمیرود!
پاسخ امام شنیدنی و البته دردناک است. علی میگویند: «والله من هم این قرارداد را قبول ندارم، دوست میداشتم که شما هم قبول نکنید، ولی شما مرا مجبور کردید!» امام در ادامه خطاب به اشعث میفرمایند: «من از ناحیه مالک برای آنکه نافرمانی من کند، نگرانی ندارم. کاش دو تا مثل مالک در میان شما بود، یا حداقل یکی!» دولت و لشکر رسانهایاش حالا پس از آشکار شدن سیاستهای اقتصادی غلط خود هم اما ظاهرا دستور کاری جز ادامه همان سیاستها و حمله به منتقدان قرارداد برجام ندارند. تیم مشاوران رئیسجمهور اما خوب است بدانند اینجا جمهوری اسلامی است و مردم در انتخاباتها نشان دادهاند جز با اصل این جمهوری، با هیچ فرد و جریانی برای همیشه عقد اخوت نبستهاند و سوال آخر اینکه: وقتی راهبردهای اقتصادی رهبر معظم انقلاب در نامه کارشناسان اقتصادی حامی دولت هم دیده میشود، دولتیها چرا باز هم بر ادامه مسیر اشتباه قبلی اصرار دارند؟!