امیر استکی: جنجال پیشفروش اخیر سایپا را همه مشاهده کردیم. خبرها حاکی از هجومی بزرگ برای ثبتنام ماشینهای این خودروساز بود. 50 هزار خودرو باید پیشفروش میشد که گویا آنگونه که از اظهارات مقامات این شرکت در رسانهها برمیآید، چیزی نزدیک به 700 هزار متقاضی به دنبال خرید این خودروها بودهاند. به روشنی مشخص است این جمعیت جز تعداد قلیلی، مصرفکننده این خودروها نیستند، بلکه به دنبال خرید و سپس فروش در بازار آزاد و بهرهمندی از اختلاف قیمت بالای کارخانه و بازار آزاد هستند. به روشنی در پیشفروش پراید هم رانتی نزدیک به 10 میلیون تومان وجود دارد! و همگان با علم به وجود این رانت به دنبال استفاده از آن بودهاند. شرایط به گونهای شده است که برای کسب سود در اقتصاد کنونی ایران بیش از آنکه به فکر بهرهوری، نوآوری و تولید باشند، به فکر شناسایی و شکار رانتها هستند. این یک وضعیت بیمار است. از نگاه کلان این وظیفه حکومت است که شرایط را به گونهای فراهم کند که کسب سود در اقتصاد از روندهای طبیعی و مشروع و با گرایش به تولید و فعالیت مولد پیروی کند. باز کردن پنجرههای کوچک و بزرگ رانت این شرایط را خواه ناخواه به دنبال خود خواهد آورد. بستن این پنجرهها کاری است که باید توسط دولت و مجلس انجام شود. سادهترین راه هم شناسایی همه اشکال ثروت در کشور و بستن مالیات به آنهاست تا تمایل به چرخاندن بیش از حد معمول نقدینگی در هر بازاری که سود داشته باشد کاهش یابد. مردمی که این همه پول دارند که به هر پیشفروشی هجوم بیاورند، چرا نباید سهم بخش عمومی از این انتفاع را پرداخت کنند؟!
اگر در بدن انسان بخشهایی مواد غذایی دسترنج دستگاه گوارش را مصرف میکنند، در عوض خدمتی به کل بدن ارائه میکنند. این فقط انگلها و کرمهای روده هستند که بدون هیچ فایدهای از بدن میزبان استفاده میکنند. اکنون در کشور ما کسانی هستند که هیچ خیری به جامعه نمیرسانند و فقط به بهای کسب سود خود به تخریب اقتصاد کشور مشغولند و از هر نوع گزند و بازخواستی نیز در امان هستند. اما میزان انگلی که هر سیستم میتواند تحمل کند و بدون فروپاشی به کار خود ادامه دهد، حد مشخصی دارد. اگر همه بدن انسان را انگل و ویروس پر کند، خواهد مرد و اگر در اقتصاد ایران همه در قامت سوداگرانی غیر مولد حاضر شوند، بدون شک این اقتصاد از هم خواهد پاشید؛ اقتصادی که صرفا مبتنی بر مفتخوری و مفتبری است!
باز کردن راه برای کار اقتصادی انگلی، نشان دادن چراغ سبز به فروپاشی اقتصاد ایران است. دولت به عنوان نهاد اصلی رگولاتور در اقتصاد ایران- صحیح یا غلط- باید با این شرایط مقابله کند اگرنه در صورتی که همه به دنبال کسب سود از رانتهای پیدا و پنهان باشند، کشور ویران خواهد شد.
اما برای ما ایرانیان به عنوان کسانی که در این خاک ریشه داریم و در آن زندگی میکنیم آیا هیچ وظیفهای وجود ندارد؟ ما باید با کثرت انگلهای اقتصادی مقابله کنیم و این کار را از خودمان شروع کنیم؛ حقیقتا این باید نقدی باشد بر خویشتن که چرا با خود چنین میکنیم؟ به طور طبیعی آن دسته از ایرانیانی که در این کشور در هر شرایطی ماندگار هستند و راهی به خارج از ایران ندارند، بازندگان اصلی تداوم این شرایط هستند. در این شرایط ما باید اولا از فراهم شدن زمینه برای انتفاع بی دردسر سودجویان جلوگیری کنیم و ثانیا خود به این آتش ندمیم! این وظیفه همه ما است که در همه زمینهها به یاری یکدیگر بشتابیم و به دست خود کار را برای زندگی خود سختتر نکنیم. ما این مهم را باید از طریق افزایش فشار بر دولت و مجلس به پیش ببریم. از آنها بخواهیم از ابزارهایی که در اختیار دارند برای جلوگیری از انتفاع انگلی در اقتصاد جلوگیری کنند. اول نقدینگی دست خودشان را که در بانکها تبدیل به سودجویی و بنگاهداری شده به چرخه تولید بیندازند و بعد جلوی سودجویی مردمی را که نقدینگی را ممر بازی با ثبات اقتصادی کردهاند بگیرند. ریال در اختیار دولت است و خاصه در این روزگار که اسکناس و مسکوک در نقدینگی کشور سهم ناچیزی دارد و همه چیز از جنس عدد و در حسابهای بانکی است، سر در آوردن از نقل و انتقالات ریالی برای دولت به اندازه یک تصمیم زمان و پتانسیل خواهد برد. اگر نقل و انتقالات ریال با در نظر گرفتن یک حاشیه معقول، رصد شود، آنگاه بسیاری از سفتهبازیهای کنونی دیگر صرفه نخواهد داشت. دولت و مجلس اما به این مهم آگاه هستند ولی زیر بار عواقب سیاسی آن نمیروند، به قول «ماهاتیر محمد» که در کتاب خاطراتش نوشته: «دولت برای موفقیت باید منافع مردم را بر رضایت مردم از خود ترجیح دهد و کاری را که درست است انجام دهد نه لزوما کاری را که باعث محبوبیت- هرچند زودگذر- دولت شود».
دولت بررسی حسابهای بانکی را سرک کشیدن در کار مردم عنوان میکند. این عوامفریبانهترین و غلطترین تلقیای است که در این زمینه میشود ارائه داد. سیاستهای اینچنینی است که شرایط را برای رشد اقتصاد زیرزمینی و سفتهبازی و هجوم ملخوار به بازارهایی که به دلایلی با جهش قیمت مواجه شدهاند فراهم میکند و آنها را با یک سود کلان و بدون دردسر مواجه میکند. «سلطان سکه»ها در چنین فضایی پدید میآیند. این بزرگترین خدمتی است که یک دولت به انتفاع انگلی در اقتصاد میرساند و ناگفته پیداست این همزمان بزرگترین خیانت به عامه مردم نیز خواهد بود. اگر حساب و کتاب دارایی و ثروت دارندگان نقدینگی مشخص شود و مالیات عادلانهای به سود آنها از ثروتشان بسته شود، همانگونه که ذکر آن رفت راه بر بسیاری از سوداگریها و دلالبازیها بسته خواهد شد و این سرآغاز جستوجوی سود توسط صاحبان سرمایه در زمین اقتصاد واقعی و مولد خواهد بود. ناآرامیهای اقتصادی اخیر این بار گران را بر دوش ما مردم ایران به عنوان صاحبان اصلی این سرزمین میگذارد که مطالبه اصلی خود را از کاهش قیمتها به نظاممند کردن سیستم پایش ثروت در کشور تغییر دهیم و آینده خود و نسلهای بعدی را از گزند انگلهای اقتصادی در امان نگه داریم.