جاناتان ویلسون: پیروزی 4 بر یک تاتنهام مقابل لیورپول در اکتبر سال پیش از آن جنس بازیها بود که مدتها در حافظه آدم باقی میماند، البته نه فقط به خاطر نتیجهاش؛ این بازیای بود که طلسم نتیجه نگرفتن تاتنهام در ومبلی را به پایان برد و ضعفهای بزرگ خط دفاعی لیورپول را به همه نشان داد. بیجهت نبود که بعد از بازی یورگن کلوپ گفت اگر خودش در قلب خط دفاعی قرار داشت وضعیت تیمش بهتر میشد. در ضمن این بازی بود که سون هیونگمین را بدل به بازیکن محبوب پوچتینو کرد.
اما این بازی نکته دیگری هم داشت، نکته ریزی که طبیعتا آن روز کمتر کسی به آن پرداخت و حتی فکر کرد. تاتنهامیها با اینکه 1-4 پیروز شدند اما از دقیقه 56 تمرکز خود را از دست دادند و ریتمشان به هم خورد. این اتفاق باعث شد در نهایت لیورپول ضربات درون چارچوب بیشتری نسبت به میزبانش داشته باشد. شاید تاتنهام در این بازی خطر از دست دادن نتیجه را اصلا نداشت اما این رویکرد، بازماندهای بود از «اسپرزی» بودن آنها، از بیدقتی و بیتمرکزیای که پوچتینو هنوز موفق نشده به شکل کامل از DNA باشگاه حذف کند. 3 روز بعد از این پیروزی، اسپرزی بودن تاتنهام به شکلی کامل خودش را نشان داد، جایی که شاگردان پوچتینو در جام اتحادیه 2 بر صفر از وستهام پیش افتادند اما در نهایت 2-3 شکست خوردند و از جام کنار رفتند. این عادتی بسیار خطرناک از سوی تاتنهام است؛ گل خوردن در دقایقی که کنترل جریان بازی را در دست دارند. همین عادت بود که در چمپیونزلیگ باعث شد مقابل یوونتوس حذف شوند و در نیمهنهایی جام حذفی مقابل منچستریونایتد شکست بخورند.
این عادت این فصل هم همچنان با اسپرز است و در شکست در آخرین بازی لیگ مقابل واتفورد خودش را نشان داد؛ وقتی «تروی دینی» برخلاف جریان بازی گل تساوی را وارد دروازهشان کرد. این گل کل مسیر بازی را تغییر داد و باعث فشار زیاد واتفورد شد و در نهایت با گل کرگ کتکارت 3 امتیاز رویایی برای تیم خاوی گارسیا به همراه آورد.
توضیح این مساله سخت است چون عاملی است که بسادگی قابل اندازهگیری نیست. این تنها سوراخ بزرگ در ماشینی است که خیلی منظم کار میکند. حتی مساله بازیکنان هم نیستند. تاتنهام با ترکیبهای مختلف به این عادت مرموز ادامه داده و تکرار آن باعث شده تا تیم زیر فشار روحی در بازیهای بزرگ قرار گیرد. منچسترسیتی فصل پیش تنها 14 امتیاز از دست داد و اگر تاتنهام واقعا میخواهد مدعی قهرمانی باشد نباید به این سادگی در همین ابتدای فصل امتیاز از دست بدهد. این تاتنهام گاهی شبیه دوچرخهای است که با ریتم خودش در تعادل و حرکت است اما به محض اینکه مانعی باعث توقفش میشود سقوط میکند. در این شرایط خرید نکردن تاتنهام در این تابستان را از 2 نگاه میتوان بررسی کرد؛ یا اینکه آنها علیه این وسواس خرید بازیکنان جدید در هر فصل در فوتبال مدرن به پا خاستهاند و تصمیم گرفته اند روی پیشرفت بازیکنانی که دارند تمرکز کنند و هماهنگی تیمی شان را بالا ببرند، یا اینکه مشکلات مالیای که باشگاه به خاطر انتقال به استادیوم جدید دچارش شده وضعیت آنها را شبیه آرسنال بعد از نقل مکان به امیریتس کرده است. بعد از پیروزی درخشان 3 بر صفر مقابل منچستریونایتد در اولدترافورد، بویژه با درخشش لوکاس مورا، همه نگاه اول را مطرح میکردند اما بعد از شکست نامنتظره برابر واتفورد بیشتر نظرها به نگاه دوم تمایل پیدا کرد؛ این مساله اصلی تاتنهام در این فصل است. هر وقت آنها نتیجه نگیرند همه به تابستان بدون ترانسفرشان اشاره خواهند کرد و خستگی بازیکنان و تیم کممهرهشان، نکتهای که نمادش خود هری کین است. کین با اینکه آقای گل جامجهانی شد، از ماه مارس تا امروز از دوران اوجش فاصله گرفته اما مساله اصلی واقعا همان اسپرزی بودن است، همان عادت خطرناک گل خوردن در دقایقی که زیر فشار نیستند. در شرایط کنونی انگار هر شکست برای تاتنهام ضربهای 2 برابر است و آینده این پروژه با پوچتینو را زیر سوال میبرد. برای بازگشت باور و از دست ندادن ایمان به این پروژه، تاتنهام باید این عادت را ترک کند، از همین امروز.